دشمن ظلم و ظالمیم . سینه زنهای قاسمیم
واحد جفت حضرت قاسم ع اجرا شده در شب ششم محرم ۹۲ شعر از محمدی فام
واحد جفت حضرت قاسم ع اجرا شده در شب ششم محرم ۹۲ شعر از محمدی فام
نوحه زمینه حضرت قاسم ع اجراشده در شب ششم محرم ۹۲ شعر از محمدی فام
زمینه خوانی سنتی حضرت علی اکبر ع اجرا شده در شب هشتم محرم ۹۲
واحدجفت سنتی حضرت علی اکبر ع اجرا شده در شب هشتم محرم ۹۲
نوحه شهادت حضرت عباس ع اجراشده در شب تاسوعای محرم ۹۲
واحد عربی اجرا شده در شب عاشورای محرم ۹۲ شعر و سبک از محمدی فام
دشت شراره بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود لازم نبود آتش سوزان به خیمهها دشتی ز سوز سینه زینب شراره بود میخواست تا ببوسد و بر گیردش ز خاک قرآن او ورق ورق و پاره پاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد اسیر چیزی که ...
در لا به لای پارههای حنجر تو مبهوت مانده چشمهای خواهر تو سنگ و سنان و نیزه مقتل را گرفته یا لختههای خون زخم پیکر تو؟ این گرگها با جسم پاک تو چه کردند! چندی گذشته از وداع آخر تو این ساربان سنگ دل در بین گودال دنبال انگشت است یا انگشتر تو زخم عمیق ...
سرشک ریز! تنهای یاوران؛ همه در خاک و خون، طپان سرهای همرهان؛ همه بر نیزه، خون چکان خونابه گلوی وی از چوب نی، چکید یا خون گریست با همه آهن دلی، سنان دلها؛ به داغ و ماتم و تشویش، همرکاب سرها؛ به تاب و حسرت و تیمار، همعنان تنها، قتیل تیغ گذاران لشگری
داری عقیله- خواهر من- گریه میکنی؟ آئینه برابر من گریه میکنی از لا به لای خیمه، دلم تا مدینه رفت خیلی شبیه مادر من گریه میکنی دلشوره میچکد ز نگاه سه سالهام وقتی کنار دختر من گریه میکنی من از برای معجر تو گریه میکنم تو از برای حنجر من گریه میکنی