سی و سومین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اهمیت امامت
پیامبر اکرم (ص) در بین همه آنچه که در طول این بیست وسه سال رسالت خودبیان کرده و آورده است، فقط دو مورد(قرآن و اهل بیت(ع)) را میراث گرانبهای خود دربین مردم معرفی می کند و به عنوان یادگاری از خود برای مردم قرار می دهد.
اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسمالله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
جلسه سی وسوم را درخدمت خواهران و برادران هستیم و انشاءالله جز سوم قرآن را در طول هفته تلاوت خواهیم کرد و ثواب آن را تقدیم سیدالشهداء(ع) خواهیم کرد.
امام حسین(ع) می فرمایند: «لا تقولوا بالسنتکم ما ینقص عن قدرکم / برزبانتان چیزی را نیاورید که از ارزش شما بکاهد(جلاءالعیون ،ج ۲،ص۲۰۵)»یعنی با حرف زدن جایگاه خودرا پایین نیاورید؛ عدم دقت به انتخاب واژگان انسان را گرفتار می کند. با یک بیان بد جایگاه انسان از بین می رود لذا از خداوند متعال می خواهیم به ما توفیق دهد کنترل زبان پیدا کنیم. مراقبت بر زبان که متاسفانه در جامعه ما بسیار کمرنگ است. گاهی اوقات وقتی بحث مراقبت از زبان مطرح می شود همه اذهان معطوف به فحش و ناسزا می شود ولی از فحش و ناسزا بدتر نیش و زخم زبان است. بیان گاهی اوقات مودبانه است اما در این بیان مودبانه یک نیش و کنایه آمده است که باعث آزا ر می شود.
از امشب به لطف خداوندمتعال وتوفیق الهی وارد بحث امامت می شویم از آنجایی که بحث امامت از مباحث بسیار مهم در عقاید است یک جلسه پیرامون اهمیت بحث صحبت خواهیم کرد.
قرآن کریم در آیه از سوره مبارکه مائده بسیار شفاف و واضح اهمیت امامت را بیان کرده است و آورده است: « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)» شأن نزول این آیه روز عید غدیر است، در تفاسیر روایی در شرح این آیه آمده است «بلغ ما نزل علیک فی علیٍ » یعنی توضیح آن هم مفصل بیان شده و غالب اهل سنت هم معتقدند این آیه پیرامون ولایت امیرالمؤمنین (ع) است و عده بسیار کمی هم آن را در مورد محبت امیرالمؤمین(ع) می دانند.
اهمیت امامت آنقدر بالاست که خداوند می فرماید اگر این فرمان را اجرا نکنی تمام آنچه در طول بیست وسه سال رسالتت انجام داده ای از بین رفته است.
دو بحث در اینجا وجود دارد: ۱ـ بحث اکمال دین است که خدا آن را در آیه دیگری مطرح می کند و می فرماید: « الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا / امروز کسانى که کافر شدهاند از [کارشکنى در] دین شما نومید گردیدهاند پس از ایشان مترسید و از من بترسید امروز دین شما را برایتان کامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم (سوره مائده،آیه ۳)» ودر اینجا هم می فرماید دین چه زمانی کامل و تمام می شود زمانی که ولایت امیرالمؤمنین(ع) ابلاغ شود.
۲ـ بحث دیگری که مطرح می شود این است که اگر ولایت ابلاغ نشود مانند این است که درطول این بیست وسه سال هیچ کاری انجام نداده ای و همه زحماتت از بین رفته است و برابری می کند با کل رسالت پیامبر(ص).
ابلاغ ولایت باعث اکمال دین می شود « الحَمْدُ للهِ الَّذِی جَعَلَ کَمالَ دِینِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ بِولایَهِ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ عَلِیّ بْنِ أَبِی طالِبٍ عَلَیْهِ السَّلامُ.» ولایت امیرالمؤمنین اکمال دین است و اگر همین مسئله بیان نشود تمام آنچه پیامبر در طول رسالت خودمطرح کرده است از بین می رود. و اگر ولایت را ابلاغ نکند از دین چیزی نمی ماند.
صراحت این آیه کفایت می کند در اهمیت امامت وولایت.
اما روایات و احادیث بسیار زیادی در زمینه ولایت مطرح شده است که مادر اینجا چندنمونه از آن رامطرح می کنیم:
روایت اول:
حدیث ثقلین:
رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: « یا أیها الناس إنی تارکٌ فیکم الثقلین أما إن تمسکتم بهما لن تضلوا ـ کتاب الله و عترتی اهل بیتی فإنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض / من در میان شما دو چیز را می گذارم که اگر به آن دو متمسک شوید، هرگز گمراه نشوید: (آن دو) کتاب خداوند عزوجل و اهل بیتم، یعنی عترت من هستند و همانا آن دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا زمانی که در کنار حوض بر من وارد شوند. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص) ،ج ۱، ص۴۱۴)» پیامبر(ص) در بین همه آنچه که در طول این بیست وسه سال رسالت خودبیان کرده و آورده است، فقط دو مورد(قرآن و اهل بیت(ع)) را میراث گرانبهای خود دربین مردم معرفی می کند و به عنوان یادگاری از خود برای مردم قرار می دهد
روایت دوم:
پیامبر(ص) درباره معرفت و شناخت امام می فرماید:« من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میته جاهلیه/ هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد ، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است »
این روایت را نیز همه شیعه و هم سنی از لسان ارزشمند نبی مکرم (ص) نقل کرده اند: در این حدیث مسئله دیدن یا بیعت کردن با امام رامطرح نمی کند بلکه می گوید معرف و شناخت نسبت به امام خود نداشته باشد به مرگ جاهلی مرده یعنی اصلا اسلام را درک نکرده است.
این حدیث را شیخ مفید(ره) در الافصاح،ص۲۸؛ تفتازانی در شرح مقاصد ،ج۵، ص۲۳۵ و ظاهرا محی الدین نقل کرده است که این حدیث را در صحیح مسلم یافته است ولی در چاپ های بعدی از این کتب حذف شده است.
روایت سوم:
امام باقر(ع) درباره اهمیت جایگاه امامت می فرمایند: «بنی الاسلام علی خمس؛ علی الصلاه و الزکاه و الحج و الصوم والولایه و لم یناد بشی کما نودی بالولایه، فاخذ الناس باربع و ترکوا هذه یعنی الولایه / پایه های اسلام بر پنج رکن است؛ نماز و زکات و حج و روزه و ولایت هیچ چیزی به اهمیت ولایت در اسلام نداریم و آنطور که به ولایت توصیه شده به مسائل دیگر توصیه نشده است و حضرت فرمودند: ولی مردم آن چهار مورد را اخذ کردند ولی ولایت را که اصل است رها کردند. (وسائل الشیعه شیخ حر عاملی ، ج ۱، ص۱۷ و کافی مرحوم کلینی ،ج ۲، ص۱۸»بنای اسلام بر پنج پایه است که مهمترین آن ولایت است. ولی مردم این اصل را رها کرده اند.
روایت چهارم
نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: « والذی بعثنی بالحق نبیا لو أن رجلا لقی الله بعمل سبعین نبیا ثم لم یلقه ( ۴ ) بولایه اولی الامر منا أهل البیت ماقبل الله منه صرفا ولا عدلا / قسم به آن کسی که مرا به پیامبری مبعوث کرد اگر کسی خدا را ملاقات کند با عمل هفتاد پیامبر اما نیاورد با خودش ولایت یکی از ما اولی الامر از اهل بیت را نداشته باشد خدا هیچ چیز را از ایشان قبول نمی کند » همین که ما ولایت امیرالمؤمنین(ع) را قبول کردیم و خودمان را موالی ایشان می دانیم برابری می کند با عمل هفتاد پیامبر. (امالی شیخ مفید،ص۱۰۶)
ما روایات بسیاری در اهمیت ولایت داریم به همین دلیل هم است که در بین شیعه جلسات اهل بیت(ع) بسیار پر رونق است البته این به معنی این نیست که بی توجهی به نماز و دیگر مسائل دینی توجیه شود ولی دین به ما می گوید ولایت پذیر بودن در دین بالاتر از همه اینها ست و اگر کسی از ولایت مداری به نماز رسید و نماز را مهم دانست نمی توان او را سرزنش کرد و با موازین دین ما همخوانی ندارد و نگرشهای اهل سنتی است که در مذهب شیعی هم نفوذ کرده و نماز پررنگ از ولایت امیرالمؤمین(ع) نشان دهد.
ما روایات بسیاری داریم مبنی براینکه در روز قیامت اولین چیزی که از ما پرسیده می شود در باره ولایت اهل بیت(ع) است. چگونه است که بیکباره این حدیث که «نماز اولین چیزی است که در قیامت از انسان پرسش می شود» پررنگ می شود، این احادیث باید تبیین شود و ما اینها رااینگونه تبیین می کنیم که ما یک حوزه اعمال داریم و یک حوزه عقاید و در جلسات اولیه این سلسه مباحث مطرح کردیم که در دین ما عقاید مهمتر از عمل است. در ابتدا از اعتقادات ما می پرسند وقتی مشخص شد از موالیان اهل بیت(ع) هستیم سپس در باره اعمال از ما پرسش می شود.
نماز که از فروع دین است اینگونه مطرح شده است که از ولایت که اصول دین است مهمتر است.
اصول دین عبارتند از : «توحید، نبوت، امامت، عدل و معاد» در این پنج اصل که شاهراه رسیدن به خداست؛ امامت از همه مهمتر است و امامت است که توحید ونبوت و معاد و عدل الهی را معنی می کند.
کسیکه این پنج اصل را قبول داشت می شود مسلمان و کسیکه مسلمان است باید فروع دین که نماز هم یکی از آنها ست را انجام دهد
روایت پنجم
رسول گرامی اسلام در روایت درباره ولایت فرموده اند: «یا علی! لو ان عبدالله مثل مادام نوح فی قومه و کان له مثل جبل احد ذهبا فانفقه فی سبیل الله و مدَّ عمره حتی حج الف عام علی قدمه ثم قتل بین الصفا و المره مظلوما ثم لم یوالک یا علی لم یشم رائحه الجنه و لم یدخلها / یا علی! اگر کسی خدا رابندگی و عبادت کند به همان مقدار وزمانی که نوح در میان قوم خود زیست و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و همه را در راه خدا انفاق کند و انقدر عمرش طولانی شودکه هزار بار حج واجب بجا آورد با پای پیاده، سپس کشته شود در بین صفا و مروه مظلومانه اما ولایت تو را نداشته باشد بوی بهشت به او نمی رسد و وارد بهشت نمی شود (مناقب خوارزمی، ص۶۸) » این روایات از آن دسته وحی های بیانی هستند که در گذشته درباره آنها صحبت کردیم و باعث تبیین دین می شوند.
سئوال:آیا امیرالمؤمنین (ع) در زمان پیامبر(ص)هم ولایت داشتند؟
پاسخ: ولایت بالقوه داشتند و جایگاه قائم مقامی داشتند و همه می دانستند بعد از پیامبر(ص) ایشان جانشین خواهند شد. در اولین دعوت خود در (عشیره اقربین) پیامبر(ص) اعلام کردند اولین کسی که به من ایمان بیاورد برادر، جانشین و وزیر من خواهد بود.
اگر بخواهیم با نگاه جامعه شناختی به این موضوع نگاه کنیم شاید ولایت به این معنا که امروزه ما می شناسیم نبوده است و بیشتر درمعنای خلافت و جانشینی و قائم مقامی بوده و کسی که جایگاه پیامبری را دریافت می کند. ولی دراین حوزه های مقامات اهل بیت(ع) پیامبر(ص) خیلی ورود پیدانکرده است. پیامبر(ص) در اوایل خطبه غدیر می فرماید: چندین بار جبرئیل نازل شد و من این امر را انجام ندادم چون می ترسیدم جان علی در خطر باشد و پس از اینکه این آیه« « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (آیه ۶۷ سوره مبارکه مائده )» و خدا تضمین کرد که خود در ابلاغ این وحی ما را حفاظت می کند این دستور را ابلاغ کردم.
بیان کردیم که عقاید ما مشخص بوده است ولی یکجا به مردم ابلاغ نشده است و پله پله به مردم رسیده است.
روایت ششم
حدیث معروف سلسه الذهب
امام رضا(ع) فرمودند: « یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِیلَ یَقُولُ سَمِعْتُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَهُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا/ …خداوند جل جلاله می فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا] گفت: [البته] با شرائطش و من جزء شرائط آنم. (توحید شیخ صدوق، ص۲۵)»
این حدیث دو ویژگی دارد یکی این است که سلسله از پدران امام رضا(ع) بیان می شود تا به خدا می رسد و به همین دلیل به آن سلسله الذهب / زنجیره طلایی می گویند ودیگر اینکه درزمان مطرح شدن این حدیث از همه فرق در آنجا حضور داشتند.
نکته ای که در این حدیث بیان شده است این است که ولایت و امامت شرط توحید است نکته دیگر اینکه امام رضا(ع) می فرماید: «انا من شروطها/ من از شروط آن هستم» چون اگر کسی امام رضا(ع) را قبول داشته باشد شیعه ۱۲ امامی است.
روایات در زمینه اهمیت ولایت بسیار زیاد است و مادر اینجا فقط چند نمونه از آن را بیان کردیم.
نکته جانبی دیگری که در اهمیت امامت باید گفت این است که:
۱ـ اولین اختلاف در اسلام بر سر امامت و خلافت بوده است و این نشان دهنده اهمیت امامت است.
۲ـ مهمترین اختلاف در تمام تاریخ در دوره اسلامی بوده است و مهمترین تفاوت شیعه با دیگر فرق اهل سنت فقط بر سر ولایت است. اختلاف فتوا در بین شیعیان گاهی بیشتر از اختلاف فتوا بین شیعه و سنی است؛ در بین فرق اهل سنت نیز همین گونه است. اختلاف اساسی شیعه و دیگر فرق اسلامی بر سر احکام و نگرشهای فلسفی و عرفانی نیست حتی درباره دوست داشتن اهل بیت هم نیست (بجز وهابیت و ابن تیمیه) بلکه اختلاف اساسی ما بر سر ولایت و امامت اهل بیت(ع) است.
۳ـ امامت دین را به ما می شناساند. کل نظام دین را امامت به ما می آموزد. امامت موثر در توحیداست، آن خدایی که ما از طریق اهل بیت(ع) می شناسیم کاملا متفاوت است با خدایی که برادران اهل سنت معرفی می کنند (در جلسه ۱۷ ربیع الاول سال گذشته در این باره صحبت شد با موضوع خدای اهل سنت).
قرآن بین همه فرق اسلامی مشترک است پس چگونه می شود که خدایی که اهل سنت معرفی می کند؛ دست، پا و … دارد ولی خدایی را که امام به شیعه معرفی می کند بسیار متفاوت است.
پیامبری که اهل سنت می شناسد خطا هم مرتکب می شود اما پیامبری را که اهل بیت(ع) به ما معرفی می کند کسی است که هیچ نمی گوید مگر آنچه به او وحی شده باشد. «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى / إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى / و از سر هوس سخن نمىگوید /این سخن بجز وحیى که وحى مىشود نیست (سوره نجم ، آیات ۳و۴)»کل نظام ما با امامت تعریف می شود.
۴ـ بروز فرقه وهابیت است که عقده و غده است در جهان اسلام و مشکلش با شیعه امامیه است و اگر با اهل سنت مشکل هم دارد در مواردی است که اهل سنت از محبت اهل بیت(ع) سخن می گویند.
ما باید در برابر وهابیت خودمان را مسلح کنیم. آنها بسیار قدرتمند کار می کنندو وقت می گذارند. متاسفانه وهابیت در جریان شیعه نفوذ پیدا کرده است.
اینکه در جامعه ما نماز پررنگتر از قبول ولایت اهل بیت(ع) بشود جای تعجب است در کدام روایت از اهل بیت(ع) آمده است که نماز از ولایت واجبتر است.
در روایتی از امام کاظم(ع) آمده است که روزی شخصی به امام کاظم(ع) عرض کرد چه نماز باشگوهی در مسجد برگزارشده است امام فرمودند: برای هر نمازی که ایشان می خوانند خدا ایشان را لعنت می کند، راوی پرسید چرا؟ حضرت فرمودند: چون حق ما را پایمال کردند و ما را تکذیب کردند.
با این احادیثی که مطرح شد مشخص می شود که توحید،نبوت و کلیه مسائل دینی ما حول محور ولایت است و ولایت و امامت ستون اصلی دین ما ست.