هفدهمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / عصمت انبیاء ۱

عصمت لطفی است از طرف خداوند در حقّ دارنده‌ی آن. عصمت به این گونه است که عبد در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه‌ی ترک در او به وجود آمده و وی به سمت طاعات ترغیب می­شود.امام یا پیامبر(ص) چون حافظ شریعت هستند باید معصوم باشند و اگر این افراد خود مرتکب گناه شوند دیگر کسی از ایشان اطاعت نمی کند و تضاد ایجاد می شود و نصب آن دچار نقض غرض می شود. این شخص حجت خداوند است و باید مردم مانند او عمل کنند اگر خود دچار لغزش شود دیگر حجت تمام نمی شود.

اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
یَا فَاطِمَهُ الزَّهْرَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَهً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ
ایام ولادت کریمه اهل بیت، حضرت معصومه(س) و آغاز دهه کرامت و ایام پر خیر و برکت ولادت حضرت معصومه(س) و حضرت رضا(ع) را تبریک عرض می کنم و انشاءالله از کرامت هر دو این بزرگواران بهره مند شویم.
محفل امشب ما نثار حضرت صدیقه(س) است و جزء۱۷ قرآن  در طول هفته تلاوت خواهد شد و ثواب آن را به روح مطهر حضرت صدیقه(س) هدیه خواهیم کرد.
در این جلسه درباره عصمت انبیاء مطالبی بیان خواهد شد. در جلسات گذشته مطرح شد که در نبوت عامه یکی از مباحث کلیدی و مهم عصمت انبیاء است چون در ادامه این بحث، عصمت ائمه اطهار(ع) مطرح خواهد شد و تا ما از لحاظ اعتقادی عصمت انبیاء را اثبات نکنیم و آن را دقیق نشناسیم نمی توانیم عصمت امامان را مطرح کنیم. اگر کسانی هستند که نتوانستند در عصمت امام به عقیده صحیح برسند به دلیل این است که در اثبات عصمت نبوت عامه به عقیده صحیح نرسیده اند.
بحث عصمت انبیاء به چند دلیل مبحثی کلیدی و مهم است:
۱ـ تضمین اطاعت و فرمانبرداری از انبیاء الهی بستگی به معصوم بودن یا نبودن ایشان دارد.
ضرب مثالها و جملات عامیانه که در بین مردم رواج دارد نیز مؤید این مطلب است به طور مثال: «رطب خورده منع رطب کی کند» یا «تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی برد»
یک پیامبر که دستور به ترک گناه می دهد اگر خودش مرتکب گناهی شود ولو غیر عمد این باعث می شود دیگران بر او ایراد بگیرند که اگر مردم را منع می کنید چرا خود مرتکب گناه می شوید.
آنچه بیان شد نیز دلیل عقلی اثبات عصمت انبیاء است.
عقل می گوید کسی که امر و نهی می کند به دیگران خودش در ابتدا باید رعایت کند. اگر انبیاء الهی دچار خطا شوند مردم دیگر از ایشان حرف شنوی ندارند.
۲ـ تحریفات فراوان ادیان الهی در زمینه عصمت: اگر ادیان الهی دستخوش تحریف شدند به این دلیل است که در بحث عصمت انبیاء اعتقاد محکمی نداشتند، لذا در حال حاضر مشاهده می شود جوامع غربی در فحشاء وفساد غوطه ور هستند و یکی از دلایل آن این است که در کتب آسمانی آنها موارد بسیاری مشاهده می شود که به انبیاء الهی تهمت زنا زده اند. حال،جامعه ای که پیامبر آن زناکار باشد، مسلماً مردم در آن جامعه نیز همین گونه خواهند بود.
اگر ریشه یابی کنیم متوجه می شویم ایشان در کتب الهی خود، پیامبران را اینگونه توصیف کرده اند که در روابط جنسی هیچ محدودیتی نداشته اند؛ مثلاً درباره حضرت داوود(ع) آورده اند که ایشان عاشق زن شوهر داری می شود که همسر این زن سردار سپاه حضرت داوود(ع) بوده است و حضرت داوود برای اینکه بتواند این زن را تصاحب کند سردارش را به جنگ می فرستد. (این داستان مفصلا در جلسات بعد بیان خواهدشد)
۳ـ تحریفات برادران اهل سنت در باب عصمت: در جلسات بعد نمونه هایی از کتب ایشان بیان خواهیم کرد که متأسفانه کسانیکه به نام اسلام از مکتب اهل بیت(ع) دور شده اند نیز همین سخنان پیروان دیگر ادیان را برای پیامبران قائل شده اند و حتی عصمت پیامبر(ص) را نیز خدشه دار کرده اند.
۴ـ اختلاف نظرهای فراوان در فرق اسلامی: عصمت انبیاء از آن مواردی است که فرق اسلامی در مورد آن اتفاق نظر ندارند. علامه حلی رضوان الله علیه می فرماید: در موضوع عمصت انبیاء نظر شیعه امامیه با تمامی فرق اسلامی متفاوت است.
۵ـ آیات متشابه قرآن در زمینه عصمت: تأویل و تفسیر و فهم دقیق آیات متشابه برعهده هرکسی نیست، قرآن می فرماید: « هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ / اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آیات محکم [=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پاره‏اى] دیگر متشابهاتند [که تاویل‏پذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏جویى و طلب تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مى‏کنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشه‏داران در دانش کسى نمى‏داند [آنان که] مى‏گویند ما بدان ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى‏شود (سوره آل عمران، آیه ۷)» فقط خدا می داند و راسخان در علم که در روایت است این راسخان در علم اهل بیت(ع) هستند. (نحن الراسخون)
این آیات متشابه توسط افرادی غیر از حضرات معصومین(ع) تفسیر شده است و برداشتهای غلطی از آن شده است و متأسفانه از آن بر علیه انبیاء الهی استفاده شده است.
ما در این درس گفتار با توجه به زمان محدود سعی می کنیم تفسیر دقیق از این آیات را بیان کنیم.
در شیعه اختلاف نظرهای جزئی در زمینه عصمت وجود دارد که بیان خواهیم کرد ولی آنچه در این جلسات به عنوان درس گفتار مطرح می شود در حقیقت نظر غالب و جمهور علما و متکلمین است.
مفهوم شناسی عصمت
در همه مباحث علوم دینی اولین قدم شناخت معنای لغوی و اصطلاحی است
معنای لغوی عصمت
«عصمت» در اصل لغت از مادّه‌ی «عصم» و به معنای بازداشتن، حفظ کردن و منع کردن است لذا زمانی که گفته می­شود «عَصَم الطعام آکلَه/ یعنی طعام، خورنده را از گرسنگی باز داشت» و زمانی که گفته می­شود خداوند شخصی را معصوم کرد به این معناست که خداوند بنده­اش را از آنچه که موجب هلاکت اوست، نگه داشت.
عصم:  (بر وزن فلس) امساک و حفظ. راغب گفته: «العصم: الامساک»
در صحاح عصمت را بمعنى منع آورده است «عَصَمَهُ الطَّعامُ» یعنى طعام او را از گرسنگى مانع شد.
« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‏دارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند (سوره مائده، آیه  ۶۷)»
آیه فوق درباره جریان مقدّس غدیر خمّ است.
« قُلْ مَن ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِکُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ رَحْمَهً وَلَا یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا/ بگو چه کسى مى‏تواند در برابر خدا از شما حمایت کند اگر او بخواهد براى شما بد بیاورد یا بخواهد شما را رحمت کند و غیر از خدا براى خود یار و یاورى نخواهند یافت (سوره احزاب، آیه ۱۷)»
«قَالَ سَآوِی إِلَى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمَاء قَالَ لاَ عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاَّ مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَیْنَهُمَا الْمَوْجُ فَکَانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ/ گفت به زودى به کوهى پناه مى‏جویم که مرا از آب در امان نگاه مى‏دارد گفت امروز در برابر فرمان خدا هیچ نگاهدارنده‏اى نیست مگر کسى که خدا بر او] رحم کند و موج میان آن دو حایل شد و [پسر] از غرق‏شدگان گردید (سوره هود، آیه ۴۳)».
حفظ و منع هر دو در آیات فوق بیک معنى است.
«وَالَّذِینَ کَسَبُواْ السَّیِّئَاتِ جَزَاء سَیِّئَهٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ / و کسانى که مرتکب بدیها شده‏اند [بدانند که] جزاى [هر] بدى مانند آن است و خوارى آنان را فرو مى‏گیرد در مقابل خدا هیچ حمایتگرى براى ایشان نیست گویى چهره‏هایشان با پاره‏اى از شب تار پوشیده شده است آنان همدم آتشند که در آن جاودانه خواهند بود (سوره یونس، آیه ۲۷)»آنها را از عذاب خدا حافظى و مانعى نیست.
(اعتصام): چنگ زدن. « وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ / و چگونه کفر مى‏ورزید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده مى‏شود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت‏شده است (سوره آل عمران، آیه ۱۰۱)». «َ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَهٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ/ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت‏خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید پس میان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید این گونه خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏کند باشد که شما راه یابید (سوره آل عمران، آیه ۱۰۴)»  گوئى انسان بلطف خدا از گناه امتناع میکند لذا اعتصام که میبایست امتناع معنى شود چنگ زدن معنى شده است.
(استعصام): امتناع یعنى طلب آنچه خویش را با آن حفظ کند « قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَلَیَکُونًا مِّنَ الصَّاغِرِینَ/ [زلیخا] گفت این همان است که در باره او سرزنشم مى‏کردید آرى من از او کام خواستم و[لى] او خود را نگاه داشت و اگر آنچه را به او دستور مى‏دهم نکند قطعا زندانى خواهد شد و حتما از خوارشدگان خواهد گردید(سوره یوسف، آیه ۳۲)». با او درباره کام گرفتن مراوده کردم امتناع نمود. (قاموس قرآن، ج‏۵، ص: ۹)
در قرآن کریم نیز این لغت به همین معنا به کار رفته است به طور مثال در جریان طوفان حضرت نوح(علیه‌السلام)، در کلام این پیامبر الهی به فرزند نافرمان خویش آمده است:« لاَ عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ » یعنی «امروز هیچ چیز مانع از تحقق امر خداوند تعالی نخواهد شد» و یا در جایی دیگر آمده است: «من ذا الذی یعصمکم من الله» یعنی «چه کسی شما را از غضب خدا محفوظ خواهد داشت».
معنای اصطلاحی عصمت
امّا از حیث اصطلاح نیز مفسران و دانشمندان اسلامی به طور کلی در مورد «عصمت» تعاریف مختلفی ارائه نموده اند. برخی از آنها عصمت را لطف و برخی دیگر ملکه نفسانی پنداشته­ اند. در ادامه به برخی از این تعاریف نظری خواهیم افکند.
شیخ مفید(ره): «عصمت» را لطفی می­داند که خداوند متعال در حق مکلّفی انجام می دهد که در نتیجه‌ی آن، شخص مکلّف با وجود قدرت بر معصیت و ترک طاعت، وقوع آنها از او ممتنع می گردد.
«والعصمه من اللّه تعالى لحججه التوفیق واللطف والاعتصام من الحجج بها  عن الذنوب والغلط فی دین اللّه تعالى، والعصمه تفضّل من اللّه تعالى على من علم أنّه یتمسّک بعصمته، والاعتصام فعل المعتصم، ولیست العصمه مانعه من القدره على القبیح ولا مضطره للمعصوم إلى الحسن، ولا ملجئه له إلیه، بل هی الشیء الذی یعلم اللّه تعالى انّه إذا فعله بعبد من عبیده لم یؤثر معه معصیه له، ولیس کلّ الخلق یُعلم هذا من حاله، بل المعلوم منهم ذلک هم الصفوه والأخیار. (تصحیح اعتقادات الإمامیه، ص: ۱۲۹)»
شیخ می فرماید: خداوند عصمت را می دهد (اعتصام باب افتعال، پذیرفتن چیزی است) اینها(حجج) هستند که این را دریافت می کنند. عصمت مانع از انجام قبیح نیست یعنی اینگونه نیست که معصوم نتواند گناه کند بلکه قدرت انجام گناه را دارد  ولی نمی کند و معصوم با اضطرار به سراغ کار خوب نمی رود.
عصمت تفضلی است که خداوند آن را به کسی می دهد که می داند او به این عصمت متمسک می شود.
گاهی این پرسش مطرح می شود که چرا خداوند به حضرات معصومین عصمت عطا کرده است ولی به ما نداده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند در علمش گذشته است که در بین افراد که خلق شده این اینها هستند که لیاقت دریافت آن را دارند لذا به ایشان عطا می کند، مانند پدری که می داند در بین فرزندانش کدامیک بیشتر اهل درس است و برای او امکانات تحصیلی بهتری فراهم می کند.
خداوند متعال می داند چه کسانی در این عالم عصمت را دریافت می کنند و از آن استفاده می کنند لذا به آنها عطا می کند؛ در زیارت نامه حضرت صدیقه طاهره(س) می گوییم: «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» امتحان خداوند یعنی از علم خداگذشته است و خداوند می داند و این جبر نیست، خداوند می داند ما چه چیز را انتخاب می کنیم لذا عطا می کند.
سید مرتضی(ره) می فرماید: «عصمت» را لطفی الهی است که به واسطه آن، بنده با اختیار خود از فعل قبیح خودداری می کند.
خواجه نصیرالدین طوسی از بزرگترین متکلمین شیعه در باب عصمت می فرماید: عصمت لطفی است از طرف خداوند در حقّ دارنده‌ی آن. عصمت به این گونه است که عبد در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه‌ی ترک در او به وجود آمده و وی به سمت طاعات ترغیب می­شود.
برای تبیین بیشتر این بحث مثال ساده ای را بیان می کنیم؛ در حرم امام رضا(ع) انسان حال معنوی و روحانی بیشتری پیدا می کند و بیشتر برای انجام واجبات و ترک گناه ترغیب می شود، در واقع فضا به گونه ای است که انگیزه عبادت در انسان ترغیب می شود و این لطف از جانب خداوند است که در آن فضا انگیزه عبادت و ترک گناه به انسان دست می دهد در ماه مبارک رمضان نیز همین گونه است انگیزه انجام عبادات در انسان بیشتر می شود؛ حضرات معصومین(ع) نیز به واسطه لطف خداوند انگیزه عبادت و ترک گناه در ایشان بسیار زیاد است.
« [عصمه الامام‏] : و امتناع التسلسل یوجب عصمته . و لأنه حافظ للشرع. و لوجوب الإنکار علیه، لو أقدم على المعصیه فیضاد أمر الطاعه .و یفوّت الغرض من نصبه. و لانحطاط  رتبته عن أقلّ العوام. و لا تنافی العصمه القدره. (تجرید الاعتقاد، ص: ۲۲۲)»
امام یا پیامبر(ص) چون حافظ شریعت هستند باید معصوم باشند و اگر این افراد خود مرتکب گناه شوند دیگر کسی از ایشان اطاعت نمی کند و تضاد ایجاد می شود و نصب آن دچار نقض غرض می شود. این شخص حجت خداوند است و باید مردم مانند او عمل کنند اگر خود دچار لغزش شود دیگر حجت تمام نمی شود.
و رتبه او از مردم عادی پایینتر می آید، عصمت منافی با قدرت ندارد یعنی قدرت انجام گناه دارد ولی گناه نمی کند.
علامه حلی نیز در باره عصمت اینگونه می فرماید: «عصمت» لطف پنهانی خداوند تعالی نسبت به مکلف است، ایشان در مورد اثر و نشانه‌ی این لطف می­گوید که شخص صاحب عصمت با اینکه قدرت به دوری از طاعت وانجام دادن گناه دارد، هرگز خطا از او رخ نمی دهد بلکه میل به آن هم ندارد.
در کتاب أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت می فرماید: قال: و القول فى بیان عصمه الأنبیاء و الرّدّ على مخالفى الملّه أجمع: العصمه لطف یمنع من اختصّ به من الخطاء و لا یمنعه على وجه القهر، و إلّا لم یکن المعصوم‏
مثابا و وجه عصمه الأنبیاء أنّهم لو لم یکونوا معصومین لأدّى إلى التّنفّر عن قبول أقوالهم، و ذلک مما یدراه «۱» المعجز و دلالته.  (أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت ،ص: ۱۹۶ ) اگر انبیاء معصوم نباشند دیگر کسی حرفهای ایشان را نمی پذیرد.
علامه حلی از علمای بزرگ شیعه و شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی است ایشان در زمان سلطان محمد خدابنده می زیسته و بنابر اقوال گوناگون این سلطان مغول توسط ایشان شیعه شده است.
روزی سلطان محمد خدابنده همسر خود را در یک مجلس سه مرتبه طلاق می دهد (در فقه اهل سنت این عمل جایز است) و بعد از مدتی پشیمان می شود و قصد رجوع به همسرش را دارد؛ قاعده فقهی این نوع طلاق این است که همسر باید با مرد دیگری که به او محلل گفته می شود ازدواج کند و سپس از او طلاق بگیرد تا بتواند با همسر سابق ازدواج کند، سلطان از این امر بسیار برآشفت از بزرگان دربار خواست تا چاره ای بجویند، در این بین یکی از وزرا اظهار داشت این عمل در مذهب تشیع به گونه دیگری است و از علامه حلی خواست تا برای حل مشکل سلطان به نزد او بیاید. علامه حلی نیز با دلایل فقهی اساس این طلاق را باطل دانست، سلطان که دچار مشکل شده بود و چاره آن را نزد علامه حلی می دانست از سخن علامه بسیار خشنود شد و به او و مذهب تشیع علاقه مند گردید. سلطان محمد خدابنده در جلسات متعددی تمامی علمای مذاهب و فرق اسلامی را حاضر می کرد و از علامه حلی خواست تا با ایشان مناظره کند؛ در یکی از این مناظرات علامه حلی در هنگام ورود به جلسه کفشهایش را درآورد و آنها را به همراه خود داخل جلسه برد. هنگامی که بزرگان دیگر فرق علت را جویا شدند، علامه فرمود: به این دلیل است که یکی از علمای مالکی در جلسه ای که پیامبر(ص) نیز در آن حضور داشتند کفشهای ایشان را ربوده است، علمای مذاهب به علامه گفتند: مالک در زمان پیامبر نبوده است و سالها پس از پیامبر می زیسته است؛ علامه  یک به یک روسای فرق اسلامی را نام برد و گفت: گمان می کند یکی از آنها بوده است که این عمل را مرتکب شده است اما در هر دفعه علمای دیگر مذاهب منکر حرف ایشان شده و می گفتند تمامی این بزرگان سالها بعد از پیامبر می زیسته اند؛ در این هنگام علامه حلی فرمود: پس شما دینتان را از کسانی گرفتید که سالها بعد از پیامبر آمده اند در حالیکه شیعه دین خود را از امام علی(ع) آموخته است که در مکتب رسول الله (ص) بزرگ شده و آموزش دیده است. پس از مناظرات گوناگون سلطان محمد خدابنده و تمامی دربار ایشان به مذهب شیعه گرویدند.
علامه حلی به سفارش سلطان محمد خدابنده کتاب منهاج الاکرامه فی معرفه الامامه را تألیف نموده است در این کتاب علامه بسیار دقیق و علمی ولایت حضرت علی(ع) و فرزندان ایشان را اثبات می کند و ابن تیمیه ملعون در نقد آن کتاب منهاج السنه را تألیف می کند.
با توجه به تعاریف فوق می­توان نتیجه گرفت که علماء امامیّه در این مطلب موافقند که عصمت لطف و یا ملکه نفسانی است که بنده را از ارتکاب بر معاصی نگه می دارد با اینکه بنده قدرت بر انجام معاصی هم داشته باشد پس چنین عصمتی با اختیار انسان هیچ تضادی ندارد و به همراه آزادی اراده و اختیار است.
اما دانشمندان اهل سنت برخلاف دانشمندان امامیه در تعریف اصطلاحی عصمت از دیدگاههای مختلفی برخورداند :
قاضی بیضاوی می­گوید «عصمت» ملکه نفسانی است که از فجور مانع می شود و متوقف به علم به عواقب گناه و مناقب طاعات است.
سعد الدین تفتازانی معتقد است حقیقت عصمت این است که خداوند گناه را در بنده خود خلق نکند با اینکه به انجام گناه توانا و مختار است.
ابن ابی الحدید معتزلی «عصمت» را لطفی می­داند که مکلف رااز فعل به طور اختیاری باز می دارد.
ابوالحسن اشعری «عصمت» را قدرت به اطاعت و عدم قدرت برانجام معصیت معرّفی می­کند.
با توجه به تعاریف ارائه شده، دیدگاه دانشمندان اهل سنّت در مورد «عصمت» را می توان به چند دسته تقسیم نمود. اغلب دانشمندان اشعری عصمت را نوعی از جبر تعریف نموده­اند، مثل تعریف ابوالحسن اشعری ولی دانشمندان معتزلی مانند ابن ابی الحدید بر خلاف اشاعره در تعریف اصطلاحی «عصمت» با شیعه موافقت دارند و بر عدم منافات آن با اختیار شخص صاحب عصمت تأکید می­کنند.
انشاءالله در جلسه بعد ضرورت عصمت انبیاء را بیان خواهیم کرد و پس از آن در باره حقیقت عصمت و محدوده آن از نظر علمای شیعه و سنی مطالبی را ارائه خواهد شد.

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group