هجدهمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / عصمت انبیاء ۲

پیامبر و امام معصوم اگر گناه نمی کند نه اینکه نمی تواند، میتواند قدرت بر انجامش راهم دارد انگیزه انجام گناه ندارد به خاطر آن ریشه علمی که در وجود ایشان است. علم دارد که دروغ گفتن یعنی آتش ،عذاب، درد، به همین دلیل دروغ نمی گوید.

ما می دانیم که غیبت یعنی خوردن گوشت برادر مرده «لحم اخیه میتا فکرهتموه» ما از این گوشت برادر مرده مان کراهت داریم اگر بنده برادرم از دنیا برود بعد  سرجنازه اش تکه تکه گوشتش رو ببرند و بگویند بخور کراهتم می شود اما از غیبت کراهت پیدا نمی کنم…

 

اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْمُجْتَبَى یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ

تبریک عرض میکنیم ولادت با سعادت امام رضا(ع) را و امیدواریم که خداوند عیدی امشب ما رو پابوسی هر چه سریع تر همه ی ما به آستان ملک پاسبان ایشون قرار بده و انشااله خداوند توفیق دهد همه با هم به  پابوسیه امام رضا (ع) برویم.
طبق روال هفتگیمان امشب متوسل به امام مجتبی (ع) هستیم و ترتیل قرآن جزء هشت را می خوانیم و به امام حسن مجتبی(ع) تقدیم خواهیم کرد.
بحث ما در طی جلسات گذشته پیرامون عصمت انبیاء بود. جلسه ی گذشته تعریف عصمت را گفتیم تعریف لغوی عصمت و اصطلاحی از لسان علمای شیعه و برخی از علمای اهل تسنن، از زندگینامه علامه حلی نیز نکات شیرینی را عرض کردیم که با استقبال شدیدی روبه رو شد.
این جلسه پیرامون ضرورت عصمت صحبت می کنیم و حقیقت عصمت و محدوده ی عصمت. قبلا هم گفتیم بحث عصمت انبیاء چند جلسه ای طول میکشد ضرورت عصمت به طور کل در جلسه قبل بیان شد.
در این جلسه این مبحث را دقیقتر و از لسان علما عرض می کنیم:
شیخ طوسی می فرماید: از آنجا که حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیاء را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نیست، عصمت عقلا و نقلا ضروری می باشد. زیرا غرض از رسالت انبیاء و مبعوث شدن پیغمبران زمانی حاصل می شود که انبیاء مورد وثوق واعتماد باشند و لازمه ی آن عصمت می باشد.
در جلسات اول مباحثمون پیرامون نبوت گفتیم ما نیازمندیم که راه کمال را بشناسیم و خود کمال را بشناسیم، عقل ما و علوم بشری پاسخگو نیست پس باید وحی باشد خداوند ارسال رُسل بکند، آن رسولان به ما بگویند کمال چیست؟ و راه رسیدن به کمال چگونه است؟
لازمه ی این غرض از بعثت این است که به شخصی که ادعای پیامبری می کند، اطمینان کنید؛ اگر اعتمادی به این شخص نداشته باشید، حرفهایش را گوش نمی کنید.
اعتماد چگونه خدشه دار می شود؟ با گناه اگر طرف پاک باشد، اهل تقوا و معنویت باشد و صداقت داشته باشد مردم به حرفهایش اطمینان می کنند. اما اگر او یک خطایی مرتکب شود، دیگر به او اعتماد نمی کنند و این اطمینان از بین می رود در نتیجه مردم به سخنان او گوش نمی کنند و آن غرض از ارسال رسل از بین می رود.
علامه طباطبایی در خصوص این آیه شریفه از قرآن کریم« رُّسُلًا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا / پیامبرانى که بشارتگر و هشداردهنده بودند تا براى مردم پس از [فرستادن] پیامبران در مقابل خدا [بهانه و] حجتى نباشد و خدا توانا و حکیم است (سوره نساء، آیه ۱۶۵)» که آیه کلیدی ضرورت بعثت انبیاء بود و با هم بحث کردیم می فرماید: مفاد آیه این است که خدا میخواهد حجت را بر مردم تمام کند و کسی روز قیامت حجتی نداشته باشد و عذری برای مردم در نافرمانی از خداوند باقی نماند و تنها زمانی پیغمبران می توانند عذر مردم را قطع کنند که در رفتار و گفتارشان چیزی که گناهکاران بتوانند آن را دستاویز خویش قرار دهند وجود نداشته باشد (یعنی بهانه دست گناه کاران ندهد). همانطور که بیان شد طبق کتب الهی تحریف شده ویا بعضی روایات اهل سنت پیامبری که خود اهل زنا است باعث می شود مردم روز قیامت بهانه بگیرند و بگویند وقتی پیامبر مرتکب چنین عملی می شود از مردم چه انتظاری می توان داشت؟ پس ضرورت عصمت در این است که پیامبران اعمالی را انجام ندهند که گناه کاران نسبت به آن عمل بهانه پیدا کنند و عذر داشته باشند یعنی خطا و معصیتی از پیغمبران سر نزند تا مردم آن اشتباه یا گناه را مدرک قرار داده و در معاصی و نافرمانی هایشان به آن استناد جویند لذا عصمت انبیاء ضروری است وغرض الهی نقض نشود
نظر علمای اهل سنت در رابطه با عصمت پیامبران:
فخر رازی از علمای اهل سنت در باره ی  این آیه شریفه از قرآن می گوید: « فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا / ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمى‏آورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمى که کرده‏اى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند (سوره ی نساء، آیه ی ۶۵)»
انبیاء از خطا در فتوا و احکام معصومند زیرا خداوند اطاعت آنان را واجب شمرده است، به بیان دیگر فخر رازی می گوید خداوند در این آیه می فرماید: همه باید گوش به فرمان پیامبر باشید؛ پس پیامبر ،خودش باید پاک باشد و حتی تسلیم در ظاهر و باطن را لازم نموده و این امر صدور خطا را از آنان نفی می کند .
رشید رضا که از علمای متأ خر اهل سنت است ذیل آیه شریفه« أُولَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِی أَنفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا / اینان همان کسانند که خدا مى‏داند چه در دل دارند پس از آنان روى برتاب و[لى] پندشان ده و با آنها سخنى رسا که در دلشان [مؤثر] افتد بگوى (سوره نساء، آیه ۶۳)» می گوید: اطاعت از تمامی رسولان واجب است و به این آیه درباره ضرورت عصمت  انبیاء استدلال کرده، رشید رضا می گوید: ما مأمور به اطاعت مطلق هستیم وقتی می فرماید:« لیطاع به اذن الله» یعنی در جمیع جهات از پیامبر اطاعت کنیم؛ در نتیجه اگر برای ما معصیت بیاورند پس باید از آنها اطاعت کنیم چون اطاعت مطلق است، ولی پیامبران دستور می دهند گناه نکنید در نتیجه تناقض به وجود می آید جمع بین ضدین به معنای نقضین است.
در جلسه گذشته هم بیان شد که عامیانه این مطلب می شود، رطب خورده منع رطب کی کند.
جمع بندی مطالب بیان شده درباره ضرورت عصمت انبیاء
۱-    ما باید از اعمال انبیاء پیروی کنیم پس اگر گناه کنند از گناه  ایشان پیروی کنیم.
۲-    ماباید از گنه کار دوری کنیم برائت بجوییم از شخصی که گناه کار و اهل فسق و باشد.
۳-    ما باید شخص گنه کار را امر به معروف و نهی از منکر کنیم؛ حال اگر پیامبر گناه کار باشد بالاخره ما باید به او امر کنیم یا او قرار بود به ما امر کند و در اینجا هم نقض ایجاد می شود. اگر پیامبر گناه کند از بقیه امت خویش پست تر می شود چه بسا درآن امت کسانی باشند که گناه نکنند.
حقیقت عصمت انبیاء
حقیقت عصمت چیست ؟یعنی چه چیزی باعث می شود که شخصی معصوم شود؟
در ادامه مباحث نقل قولهایی در این زمینه بیان خواهیم کرد؛گروهی از اهل سنت مانند اشاعره معتقدند: حقیقت عصمت خمیر مایه ی عصمت این است که خدا قدرت بر انجام گناه را از آن آدم معصوم می گیرد ولی آن شخص قادر بر انجام کار خوب است، این سخن ابوالحسن اشعری است  که در حقیقت پایه گذار مکتب اشعری است.
گروهی دیگر معتقدند که فقط قدرت بر اطاعت را به او داده شده است.
قولهای گوناگونی در این زمینه آمده است اما آن چه که باعث می شود یک نفر گناه نکند علم است و در واقع حقیقت عصمت، علم است، یعنی این شخص علم دارد که این حرکت نتیجه چیست، در یک کلمه علم و دانش، ریشه عصمت است.
آیت الله ضیاء آبادی در شرح جامع کبیره مفصل بحث کرده است (توصیه میکنم کتاب حبل المتین ایشان را بخونید، سی دی سخنرانی ایشان نیز خیلی جذاب است) ایشان می فرماید:به طور مثال شما می روید در یک بیمارستان چند تا ظرف آب می بینید روی یک میز هست شما فکرمی کنید محتوای تمامی ظرفها آب است یکی را می نوشید اما دکتر می داند که این آبی است که مثلا در فلان اتاق بوده و انواع میکروب در آن هست، اتاقی که باید همه با لباس مخصوص بروند و این آب چون در آن اتاق بوده احتمالا داخلش میکروب است اگر خیلی هم تشنه شود باز هم از این آب نمی خورد می گوید اگر این آب را  بخورم ممکن است به فلان بیماری  مبتلا شوم چون علم دارد نسبت به خوردن آن آب معصوم است ولی ما معصوم نیستیم چون علم به آن نداریم حالا این علم درجه دارد، این علم هر بیشتر باشد می شود معرفت و با هر چه جلوتر برویم همراه با یقین می شود و به آن می گویند علم الیقین زمانی هم می شود حق الیقین. وقتی که علم الیقین است یعنی از جهت علمی برایش یقین شده که این خوردن مال یتیم «انما یأکلون فی بطونهم نارا» خدا فرموده این آتش است. زمانی که می شود عین الیقین یعنی پرده ها برایش  کنار می رود، آن را احساس می کند. و وقتی که  می شود حق الیقین  یعنی وقتی که یک پولی از یتیم بهش می دهند دستش می سوزد حقیقتش را احساس می کند.
امام معصوم اگر گناه نمی کند نه اینکه نمی تواند، میتواند قدرت بر انجامش راهم دارد انگیزه انجام گناه ندارد به خاطر آن ریشه علمی که در وجود ایشان است. علم دارد که دروغ گفتن یعنی آتش ،عذاب، درد، به همین دلیل دروغ نمی گوید.

ما می دانیم که غیبت یعنی خوردن گوشت برادر مرده «لحم اخیه میتا فکرهتموه» ما از این گوشت برادر مرده مان کراهت داریم اگر بنده برادرم از دنیا برود بعد  سرجنازه اش تکه تکه گوشتش رو ببرند و بگویند بخور کراهتم می شود اما از غیبت کراهت پیدا نمی کنم به خاطر اینکه به آن علمی که باید برسیم که حالا اصطلاحا به آن می گوییم معرفت یا می گوییم یقین، نرسیدیم فقط درباره آن چیزی شنیدیم، اما امام معصوم هم همین آیه ی قرآن را خوانده ولی از آنجا که علمش درعقلش است و علمش در قلبش نیز وجود دارد لذا شده عین الیقین شده حق الیقین اصلا وقتی مال یتیم میبیند احساس می کند آتش است وقتی غیبت می شود احساس می کند که من همین الآن دارم گوشت برادر مرده ام را می خورم لذا این کار را انجام نمی دهد.
پس می شود انسان به درجه ای برسد که نسبت به گناه معصوم بشود این ریشه و حقیقت و خمیر مایه عصمت است.
البته در اینجای مبحث متذکر می شوم که اکثرا اینگونه است که آقایان علما چه حوزوی و چه دانشگاهی درکتب و مقالات همه به این سمت میروند که چون گروهی از اهل سنت عصمت را مساوی با جبر گرفته اند مانند اشعری مذهب ها که الآن تعدادشان هم زیاد است و می گویند اگر کسی به مقام عصمت رسیده اصلا مجبوره و نمی تواند گناه کند و علمای شیعه در مقابل آن می گویند:حقیقت این است در اکثر اوقات امام معصوم خودش گناه نمی کند پاک است و به بگونه ای بیان می کنند که این عمل اختیاری است یعنی امام معصوم خودش معصوم شده است خودش خواسته است معصوم شود، ولی وقتی به سراغ قرآن می رویم مشاهده می کنیم که خداوند می فرماید:« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا/ خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند (سوره احزاب، آیه ۳۳)»خدا اراده کرده که رجس را از شما بگیرد «و یطهرکم تطهیرا» او شما را پاک کرده؛در زیارت جامعه کبیره می گوییم خدا شما را از عصمت پاک کرده خدا شما را طاهر کرده اینجا این تذکر لازم است که اعتقاد شیعه درباره تمام اعمال مربوط به انسان این است «لا جبرا ولا تفویض بل امرا بین الامرین» نظر شیعه نه جبر و نه تفویض است.الآن متأسفانه در بسیاری از کتب عقاید برای اینکه جبر را از بین ببرند تفویض را اثبات می کنند؛ این مکتب اهل بیت نیست ما معتقد به اختیار نیستیم خیلی کتاب ها در مدارس و دانشگاه ها این گونه است و فحوای کلام در این کتب این است که می خواهند جبر را منکر شوند عملا اختیار را اثبات کرده است درصورتی که روایت فراوان در مکتب اهل بیت داریم در بیان این مطلب که  معروفترین آن، این است «لا جبرا ولا تفویض»، تفویض نظر معتضله است نه نظر شیعه امامیه و شیعه معتقد بر «بل امربین الامرین» تمام اموری که مربوط به انسان است حضرات معصومین هم انسانند و عصمت فعل امام است جلسه ی قبل بیان شد امام معصوم خودش معصومانه عمل می کند و عمل او هم شامل امربین الامر هست لذا امام معصوم نه مجبور است به عصمت نه اختیار دارد و این گونه نیست که بگوییم خودش خواسته است نه خدا.بلکه خدا خواسته است« عصمکم الله من ذلل»؛ یعنی خدا را از این مطلب جدا نگیرید و چیزی را مطرح کنیم که خدا در آن نقش ندارد، حالا این که چگونه است این مطلب در ادامه جلسات وقتی به مباحث توحیدی رسیدیم و به تفسیر «امربین امرین» که بیان آن هم چند جلسه ای طول می کشد آن وقت روشن می شود. ولی خلاصه مطلب این است که امام معصوم نه مجبورانه گناه نمی کند نه صد درصد مختارانه بلکه چیزی در حد وسط است.
به طور مثال؛ گاهی توفیق می شود یعنی خدا توفیق داده شما میروید حرم امام رضا زیارت، نه مجبور بودی نه صد در صد مختاربودیم گاهی هم می شودچندین بار بلیط گرفتید و نشده بروید میگویید آقا ایندفعه به من توفیق داد دفعه ی قبل توفیق نداد مردم در زبان ساده و عوامانه اسم این را می گذارند توفیق؛ واین یک تعبیر ساده ای از امربین الامرین است. امیر المومنین فرمود: «عرفت الله به فسق الازائم و نقض الهمم» خدا رو اینگونه شناختم  که صبح قصد انجام کاری بکنم و چیز دیگری می شود؛ چقدر در زندگی پیش میاد صبح نیت می کنید فلان کار رو بکنید اصلا” مسیرت عوض می شود یک کار دیگری می کنید.
پس نه سخن اشعریون درست است که ایشان مجبورند براینکه اصلا” گناه نکنند و  نه این که بگوییم مختار هستند و خودشان خواسته اند که گناه نکند؛بلکه خدا خواسته است و تعبیر ساده اش می شود ایشان توفیق پیدا کرده اند که گناه نکنند؛ انگیزه ی انجام گناه در امام صفراست و انگیزه ی انجام طاعت در ایشان بی نهایت است لذا شب تا صبح هزار رکعت نماز می خوانند.
بحثی در روانشناسی مطرح می کنند که انگیزه بسیار مهم تر از آی کیو است مثلا” ممکن است یک نفرآی کیوی خیلی خوبی داشته باشد ولی برای درس انگیزه نداشته باشد ، این شخص در تحصیل موفق نمی شود درمقابل شخصی که آی کیوی پایین داره ولی انگیزه ی عجیبی دارد که درس بخواند او آدم موفقی است لذا می گویند بروید روی انگیزه ی مردم کار کنید .
در دین خودمان در این حوزه ما خیلی حرف داریم که روایات ما به خصوص در بحث محبت اهل بیت دائم انگیزه ی ما را نشانه میگیرد و متذکر می شود به زیارت بروید ، گریه کنید، محبت کنید این موارد باعث ایجاد انگیزه درانسان  می شود وقتی انگیزه بالا رود می شویم مانند علامه ی امینی که می فرماید: شنیدم در تاریخ گفتند مگر میشود علی شب تا صبح هزار رکعت نماز بخواند؛ چون انگیزه اش به عشق مولا بالا است میگوید می روم در حرم علی ابن موسی الرضا چند وقتی ساکن می شوم هر شب تا صبح هزار رکعت نماز می خوانم تا در تاریخ بنویسند که امینی هزار رکعت نماز خواند پس امام علی(ع) که جای خود دارد.
در محضر آیت الله بهجت  بودیم به ایشان گفتم آقا می خواهم محبت خدا در دلم زیاد شود عشق خدا در دلم زیاد شود آدم حسابی بشوم فرمود: برو الهیات بخوان خدا را بشناسی خود به خود محبتش زیاد می شود شما خدا را بشناسی که چقدر مهربان است بسمت او می روید، گناه را بشناسی چقدر بد است به سوی آن نمی روید.
بحث دیگر که ما در مورد عصمت حضرات معصومین داریم این است که علم ایشان را خدا برایشان گسترش داده است، در بحث علم پیغمبران گفتیم که ایشان علم لدنی دارند خدا به ایشان علم عطا کرده یعنی این که اگر فرض کنید عصمت حضرات معصومین فقط در حیطه قدرت خودشان است و ایشان را در این باب مختار بدانید با مشکلاتی روبرو می شوید؛ شما می گویید ایشان گناه نمی کند، چرا گناه نمی کند می گویید چون خیلی علم دارد سئوال می شود چرا علم دارد می گویید خدا به ایشان مرحمت کرده است این مرحمت خداست که به او علم داده ولی باز لحظه ی گناه خودش است که گناه نمی کند یعنی لحظه ای که دارد گناه می کند یا نمی کند مجبور نیست می تواند انجام هم بدهد پس اینگونه نیست که بگوییم ایشان به دلیل عصمت نباید مورد اجر واقع شوند؛ شما خیلی وقت ها علم دارید که فلان عمل گناه است ولی انجام می دهید.
همه ی ما علم داریم که نماز اول وقت خوب است ولی گاهی اوقات هم تنبلی می کنیم و نمی خوانیم اینطور نیست که چون اینها علم دارند
نکته دیگر خود این علم را چرا خدا به این ها داده به دیگران نداده چون خدا عالم است و می داند چه کسی در دنیا چطور عمل می کند و اینکه خدا قبلاً اینها را امتحان کرده است «یا ممتحن امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک» قبل از اینکه ایشان را خلق کند می دانسته که چه می شود، آنجا در عالم ذر امتحان کرده می داند، لذا به ایشان علم بیشتری داده، قدرت داده،عصمت عطا کرده، توانایی داده ولی ریشه ی قضیه این نیست که ایشان مجبور باشند که گناه نکنند بلکه این خود ایشان هستند که گناه نمی کنند لذا امیرالمومنین در بحث معاویه فرمود اگر بخواهم سیاست بورزم آنگونه که معاویه می ورزد بلدم از همه ی اینها سیاس ترهستم ولی خدا به من اجازه نداده .
همه افعال بشر اینگونه است که نه جبر است نه اختیار لذا یک بار دیگر بخواهیم بحث را جمع بکنیم؛ خدا می داند که در دنیا بشر چگونه عمل می کند چه کسی مسیر خوب را انتخاب می کند چه کسی مسیر بد را و می داند که شاگرد اول های این کلاس چه کسانی هستند برای همین در دنیا به آن شاگرد اول ها یک امتیازاتی میدهد و آنها مورد انتخاب خدا می شوند اصلا خود این کلمه که به حضرات معصوین میگوییم «مصطفی» (مصطفون الاخیار/ شما انتخاب شدید)یعنی بین یک جماعتی خدا انتخاب کرده است،وقتی می گوییم انتخاب یعنی یک ملاکی بوده و خدا از قبل چون عالم است و علم الاطلاق دارد انتخاب کرده یعنی اگر خدا قدرت عصمت به حضرات معصومین  نمی داد علم آنچنانی هم نمی داد و در این صحنه بشر مانند افراد عادی می آمدند باز هم این چهارده نفر، نفرات اول این امتحان می شدند.
در نظر بگیرید به امام معصوم چیزی به عنوان عصمت داده نشود علم لدنی هم ندارند و همینطوری مثل بقیه ی بشر انبیاء وحضرات معصومین آمده اند ؛ در این مسابقه ی دنیا بالاخره روز قیامت که می شود یک سری نفرات برترند خدا از قبل می داند آن نفرات برتر چه کسانی اند چهارده نفرشان را می گذارد کنار صدو بیست و چهار هزار نفرشان را می گذارد پیغمبر .  بعضی از روایات نیز مؤید این هستند که موقعیت های زمانی مکانی ما هم همین است که یک سری باید در تهران بدنیا بیایند در ایران بدنیا بیایند شیعه باشند و عده ای دیگر نیز در آمریکا لس آنجلس بدنیا بیاید و شیطان پرست می شود اینها هم یک مباحثی دارد در بحث طینت که مفصل  است.
خلاصه مطلب این است که خدا می داند از قبل چه کسانی قرار است شاگرد اول بشوند به آن شاگرد اول ها یک امتیازات ویژه ای هم عطا می کند لذا هم معجورند و هم جبر نیست ولی اختیار صد در صد هم نیست.  تعبیر عوامانه آن توفیق است.
سئوال: عنایات خداوند به معصومین اکتسابی نیست آیا می توان گفت به دلیل عملکرد ایشان قبل از رسیدن به مقام امامت یا نبوت است؟
پاسخ: خیر اینگونه نیست، خداوند چون از قبل مقام حضرت عیسی را می داند در گهواره به ایشان قدرت تکلم می دهد و یا اینکه امام جواد(ع) در هفت سالگی به امامت رسیدند اگر بگوییم به دلیل عملکرد گذشته ایشان است می شود اکتسابی، نمی توانیم نبوت حضرت عیسی و امامت امامان را که در خردسالی به امامت رسیدند توجیه کنیم و شبهه ایجاد می شود، بلکه امامان از همان طفولیت امام هستند و در رابطه با اکثر حضرات معصومین آمده است که بلافاصله پس از ولادت سر به سجده گذاشته اند و خصوصیات امامت را دارا هستند که در بحث امامت مطرح می شودکه ایشان حتی ولادتشان با مردم عادی متفاوت است و اصطفا شده اند و مرتضای الهی هستند و خداوند این را با علم خود می داند که چه کسی عبد ممتاز است و چه کسی عبد شیطان است.
اگر اینگونه بود که خداوند بدون هیچ ملاکی این افراد را انتخاب کند باعث اعتراض دیگران می شود. بلکه خدا با یک ملاکهایی که در روایات و ادعیه ما نیز آمده است که شفافترین آن در زیارت حضرت صدیقه(س) بیان شده است. «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» حتی درباره غیر انسان نیز آمده است که چرا فلان میوه شیرین است و میوه دیگر طعم دیگر دارد و این در روایات ما مطرح شده است که ولایت امیر المؤمنین(ع) به درختان عرضه شد آن درختی که این ولایت را قبول نکرد میوه اش تلخ شده است.
اگر خداوند در این دنیا به حضرات معصومین امتیازاتی عنایت فرموده است بدلیل این است که در عوالم قبلی مانند عالم ذر که خیلی هم برای ما شناخته شده نیست سربلند بوده اند و ما در این جا ظهور و بروز آن را می بینیم.
اگر خداوند به کسی عنایتی می کند بر حسب علم خدا و لیاقت آن فرد است و در غیر این صورت خدا نباید اصلاً به کسی اجر دهد. و این گاهی در طول زندگی افراداست و گاهی هم مانند حضرات معصومین از قبل خدا می داند لذا به آنها توجه می کند.
بحثی در عصمت وجود دارد مبنی بر اینکه اصلاً باب عصمت بسته نیست و دیگران هم می توانند با ادله ای به عصمت برسند و معصوم شوند.
هر کسی که در این دنیا آمده است خدا آن را با شرایطش بازخواست می کند لذا حضرات معصومین هم می دانند با توجه به عنایتی که خداوند به ایشان فرموده است همانگونه نیز بازخواست می شوند لذا گریه و انابه ایشان از همه افراد به درگاه خداوند بیشتر است. پس برای ما حقیقت عصمت مسلم است که جبر نیست چون اگر جبر باشد پاداشی در کار نیست و اختیار مطلق هم نیست زیرا خداوند در قرآن می فرماید: « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا/ خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند (سوره احزاب، آیه ۳۳)»و اراده خداوند بوده است.
در جلسه بعد محدوده عصمت بیان خواهد شد که بحث تطبیقی است که در بین فرق اسلامی نقل قولهای فراوان و گوناگون بیان شده است.و پس از آن از منظر قرآن عصمت را بیان خواهیم کرد و توسط آیات قرآن آن را اثبات می کنیم.

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group