بیست و سومین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / نبوت خاصه ۱

شبهات دیگری هم درباره خاتمیت از افراد دیگری مطرح شده است مانند اقبال لاهوری که می گوید: خاتمیت به این معنی است که تا امروز افراد بشر به پیامبر نیاز داشتند ولی از این پس دیگر نیازی به پیامبر نیست و بشر با عقل خود می تواند به راهش ادامه دهد.

اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ أَیُّهَا الْکَاظِمُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ
بیست و سومین جلسه از این سلسله مباحث را تقدیم به حضرت کاظم(ع) می نماییم. انشاءالله در طول هفته جزء ۲۳ از قرآن کریم را تلاوت می نماییم و ثواب آن را تقدیم حضرت کاظم(ع) خواهیم کرد.
در جلسه گذشته آخرین مباحثمان را پیرامون عصمت انبیاء مطرح کردیم و مثالهایی در این رابطه از قرآن کریم بیان شد  و گفته شد که  آیاتی از قرآن ظاهر آنها مغایر با عصمت انبیاء است و با توجه به ادله ای که در جلسات قبل بیان شده بود و اثبات کردیم که نمی شود پیامبر اهل گناه باشد لذا باید آیات قرآن را تفسیر و تأویل کرد و بیان شد که در موارد دیگر نیز به همین گونه است مثلا در بحث توحید هم آیات قرآن اینگونه بیان می کند که خدا دارای چشم و دست و … که در این مورد هم با ادله متقن ثابت کردیم که نمی شود خدا دست و پا و چشم… داشته باشد بلکه تمامی این آیات که تعداد آنها کم هم نیستند باید تأویل شود. تفسیر آن باید به گونه صحیحی باشد و نمی توان به ظاهر آیه اکتفا کرد. برای همین است که باید در کنار قرآن اهل بیت(ع) هم باشند و ایشان باید قرآن را به ما بیاموزند.
قرآن کریم نیز در همین رابطه می فرماید: « بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ / زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشته‏ها [فرستادیم] و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى و امید که آنان بیندیشند  (سوره نحل، آیه ۴۴)» قرآن نازل شده تا پیامبر آن را برای مردم تبیین کند اگر قرار باشد اشخاص دیگری آیات را تبیین کنند برای خدا دست و پا و چشم قائل می شوند و در تفاسیر خود خدا را اینگونه معرفی می کنند مانند این آیه از قرآن کریم که می فرماید: « یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السجُودِ فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ / روزی که کار (بر کافران) سخت و دشوار شود و آنها (به تمسخر) به سجده فراخوانده شوند ولی نتوانند. (سوره قلم، آیه ۴۲)» و در تفاسیر اهل سنت درباره تفسیر این آیه آمده است که خدا در روز قیامت لباس خود را بالا زده و مردم ساق پای خدا را می بینند و به سجده می افتند و این سخنان در کتابهای مطرح ایشان مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز آمده است.
مبحث عصمت انبیاء را اگر می خواستیم ادامه دهیم موضوع جلسه ما از بحث سلسله عقاید خارج می شد و شامل مباحث تفسیری می شد به همین دلیل هر کدام از دوستان که تمایل دارند در این زمینه بیشتر مطالعه کنند می توانند به تفاسیر علمای شیعه مراجعه کنند.
از این جلسه به حول و قوه الهی وارد بحث نبوت خاصه می شویم. و انشاءالله از این به بعد پیرامون نبی مکرم اسلام(ص) صحبت خواهیم کرد.
مقدماتی پیرامون بحث نبوت خاصه
کلیاتی از کتاب لوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه اثر فاضل مقداد
المبحث الاول: سیدنا محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب نبیٌ حقا
چرا پیامبر (ص) پیامبر است؟ «لانه ادعا ذلک» چون ادعای آن را کرده است «ظهرت المعجزتُ علی یده» چون معجزه بر دستان او ظاهر شده (یکی از راههای اثبات نبوت ادعای پیامبری و آوردن معجزه است) «و کل من کان ذلک فهو نبی» هر کسی که این کار انجام دهد پیامبر است. (ادعای پیامبر هم از طریق تواتر به ما رسیده است و همچنین از طریق تواتر معجزات ایشان اثبات شده است) «انه عطا بالقرآن و هو معلوم تواترً» از طریق تواتر بر ما اثبات شده است که قرآن بر پیامبر نازل شده و آن قرآن نیز معجزه است «و تحدی به العرب الذین هم اهل فصاحت و البلاغه» در دوران پیامبر(ص) اعراب معروف بودند به فصاحت و بلاغت در کلام و اشعار جاهلی معروف است. قرآن بین فُصحا و بُلاغا تحدی کرد و فرمود: « وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَهٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ / و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‏ایم شک دارید پس اگر راست مى‏گویید سوره‏اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید (سوره بقره، آیه ۲۳)» تاریخ گواهی می دهد که ایشان نتوانستند و نیز در آیه دیگری می فرماید: « أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ / یا مى‏گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مى‏گویید ده سوره برساخته‏شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را مى‏توانید فرا خوانید (سوره هود، آیه ۱۳)» باز هم کسی نتوانست مانند را بیاورد.
همچنین قرآن می فرماید:« قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا/ بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند  (سوره اسراء، آیه ۸۸)» خدا مردم را به تحدی می خواند ولی هیچکس نمی توانست مانند آنرا بیاورد و این خود اثبات می کند که قرآن معجزه است. انشاءالله در بحث اعجاز قرآن مفصلاً صحبت خواهیم کرد.
دیگر معجزات پیامبر(ص)
جوشیدن آب از میان انگشتان حضرت ـ  تسبیح گفتن شن و ماسه در دستان مبارک ایشان، (هر کدام از این معجزات دارای داستانهایی است که بعلت کمبود وقت از بیان آنها خودداری می کنیم) ـ شق القمر که در این باره نیز قرآن می فرماید:« اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ‏ / قیامت هر چه زودتر فرا می‌رسد ، و ( در آن ) ماه به دو نیم می‌گردد (سوره قمر، آیه ۱)»ـ جلو آمدن درخت ـ (اطعام الخیر کثیر من الطعام القلیل) طعام دادن به جمعیت بسیاری در حالیکه غذا اندک بود(این معجزه در شب عروسی امیرالمؤمین(ع) و حضرت زهرا(س) اتفاق افتاد) صحبت کردن با حیوانات ـ خبرهای ایشان از غیب و… اینها معجزات مختلفی است که از پیامبراکرم(ص) نقل شده است، این معجزات نیز از طریق تواتر به مارسیده است و البته شاید مانند قرآن تواتر لفظی نبوده باشد و اینگونه باشد که شخصی این روایت را بیان کرده باشد و دیگران نیز همین روایت را آورده باشند بلکه روایات این معجزات تواتر معنوی است مانند شجاعت امیر المؤمین (ع) یا سخاوت حاتم در مورد صفات ایشان لفظی در تاریخ بیان نشده است ولی از جهت معنی برای همه تثبیت شده است، اگر چه شجاعت امیر المؤمنین(ع) تواتر لفظی نداشته باشد ولی تواتر معنوی است یعنی درباره شجاعت ایشان شیعه و سنی بسیار روایت گوناگون با الفاظ گوناگون آورده اند.
مرحوم آیت الله معرفت در کتاب علوم قرآن خود می فرماید: یکی از فصیح ترین مشرکان عرب می گوید من از محمد سخنانی را شنیدم که هیچ یک از ما نمی توانیم مانند آنرا بیان کنیم.
یکی دیگر از راههای اثبات پیامبری معرفی در کتب آسمانی پیشین است. قرآن کریم می فرماید: « وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ / و هنگامى را که عیسى پسر مریم گفت اى فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق مى‏کنم و به فرستاده‏اى که پس از من مى‏آید و نام او احمد است بشارتگرم پس وقتى براى آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحرى آشکار است (سوره صف،آیه ۶)» دیگر راه اثبات پیامبری تجربه ای است که مردم از گذشته آن شخص دارند. پیامبر(ص) قبل از نبوت به محمد امین مشهور بود لذا وقتی ادعای پیامبری می کند خود به خود جهان عرب به او ایمان آوردند بغیر از مشرکین که از روی عداوت و دشمنی ایشان را نمی پذیرفتند البته بسیاری از مخالفتهایی که با پیامبر می شد بر سر مباحث توحیدی نبود بلکه بیشتر حب دنیا را شامل می شد و مسائل سیاسی مطرح بود.
از راههای دیگر اثبات نبوت اُمی بودن ایشان است یعنی کسی اخبار غیبی را مطرح کرده است که قرآن درباره او می فرماید: « وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ / تو پیش از قرآن هیچ کتابی را نمی خواندی و به دست خویش کتابی نمی نوشتی اگر چنان بود، اهل باطل به شک افتاده بودند  (سوره عنکبوت، آیه ۴۸)» کسی که نمی تواند بنویسد یک کتابی با این عظمت را بیان می کند قطعاً همه یقین می کنند که این کلمات و سخنان از خود این شخص نیست، خدا اینگونه قرار داده است که این شخص سواد خواندن و نوشتن ندارد، این موضوع در مباحث قبلی مطرح شد که فلاسفه اثبات کرده اند پیامبر عقل کل است اما خدا اینطور قرار داده است که به قول حافظ علیه الرحمه:
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت                     به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
و این معجزه پیامبر(ص) است که نمی تواند دو خط بنویسد ولی کتابی را آورده است که پر از مسائل علمی است و هر سئوالی که از او پرسیده می شود پاسخ آن را می داند. خدا نیز می فرماید نوشتن را از تو دور کردیم که اهل باطل نتوانند شک بکنند که این سخنان را خود پیامبر(ص) فرموده است. ولی باز هم افرادی مانند آقای دکتر سروش ادعا کرده اند که قرآن ترشحات نفس پیامبر(ص) است. قرآن همان زمان پاسخ این افراد را داده است و می فرماید:« وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ/ تو پیش از قرآن هیچ کتابی را نمی خواندی و به دست خویش کتابی نمی نوشتی اگر چنان بود، اهل باطل به شک افتاده بودند  (سوره عنکبوت، آیه ۴۸)» و با توجه به این آیه هر کسیکه در مقابل این اعجاز سخن بگوید سخنش باطل است و گزافه گویی بیش نیست.
در تاریخ نقل نشده است که پیامبر(ص) قبل از رسالتشان با علمای یهود هیچ ارتباطی نداشته است که بگویند این مطالب را از آنها آموخته است و همه می دانستند که پیامبر قبل از نبوتشان با هیچ عالمی در ارتباط نبوده است و این خود دلیل دیگری بر نبوت ایشان است، بعد از به نبوت رسیدشان در زمانهای مختلفی با علمای یهود بحث داشته اند که اوج آنها جریان مباهله بوده است.
المبحث الثانی:
«فی انه مبعوث الی کافه الخلق» این پیامبر(ص) برای همه خلق مبعوث شده است «و دلیل ذلک اخبارُ» و دلیل آن اخباری است که خود پیامبر (ص) فرموده و در قرآن آمده است، این مورد نیز تواتراً به همراه ثبوت نبوت اثبات شده است.
قرآن همچنین می فرماید:« قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ / بگو اى مردم من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده مى‏کند و مى‏میراند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درس‏نخوانده‏اى است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروى کنید امید که هدایت‏شوید (سوره اعراف، آیه ۱۵۸)» خطاب به عموم بشر است چه از جهت مکانی یعنی برای تمام افراد در روی کره زمین و چه از جهت زمانی یعنی تمام دورانها پیامبرشان حضرت رسول(ص) می باشد.
و نیز می فرماید: « وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ / و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم (سوره انبیاء، آیه ۱۰۷)»
و می فرماید: « قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادهً قُلِ اللّهِ شَهِیدٌ بِیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَهً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ / بگو گواهى چه کسى از همه برتر است بگو خدا میان من و شما گواه است و این قرآن به من وحى شده تا به وسیله آن شما و هر کس را [که این پیام به او] برسد هشدار دهم آیا واقعا شما گواهى مى‏دهید که در جنب خدا خدایان دیگرى است بگو من گواهى نمى‏دهم بگو او تنها معبودى یگانه است و بى‏تردید من از آنچه شریک [او] قرار مى‏دهید بیزارم (سوره انعام ، آیه ۱۹)» «من» افاده عموم می کند یعنی به هر کسی این پیام برسد.
و در روایتی حضرت رسول(ص) درباره رسالتشان می فرمایند: « بُعِثَ کُلُّ نبی ٍ کانَ قبلی الی اُمّته بلسان ِ قَومِه و بَعَثَنی الی کُلِّ أسوَدَ و أحمَرَ بالعَربیّه  /پیش از من هر پیامبری به زبان قوم خودش و به سوی امّت خویش فرستاده شده است ولی خداوند مرا به زبان عربی و برای همهء مردم – نه قوم مشخصی – از سیاه و سفید مبعوث کرده است (بحار الانوار ، ج۱۶ ، ص ۳۱۶ )»
المبحث الثالث
مبحث دیگری که امشب مطرح می کنیم و انشااله در جلسات بعد مفصلاً توضیح داده خواهد شد، خاتمیت حضرت رسول(ص) است. یعنی نبوت و پیامبری با مبعوث شدن ایشان پایان می یابد.
قرآن کریم می فرماید:« مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا / محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی رسول خدا و پایان بخش پیامبران است و خداوند به هر چیزی دانا است. (سوره احزاب، آیه ۴۰)» ایشان یکی از مردان عادی شما نیست او رسول خاتم است. متأسفانه باز هم اشخاصی مانند آقای فرج دباغ (دکتر سروش) اینجا هم ایجاد شبهه کرده است، ایشان مصداق «النفاثات فی العقد» هستند و از آن دسته کسانی هستند که هر روز یک شبهه در مسائل دینی ایجاد می کنند، یک روز زیارت جامعه کبیره را مرام نامه غالیان شیعه می دانند و یکی از شبهاتی که ایشان در زمینه خاتمیت مطرح می کنند این است: «از طرفی می گویید پیامبر(ص) خاتم پیامبران است و سپس می گویید علم پیامبر در اختیار علی(ع) و فرزندان او است (علم غیب پیامبر و معجزات او را ائمه(ع) نیز می دانند و می توانند انجام دهند) پس خاتمیت پایان نیافته است.» شبهه ایشان معروف شده است به شبهه خاتمیت، البته با تحقیقاتی که بنده در این مورد خاص داشته ام معتقدم ایشان به خاتمیت ایرادی نمی گیرند بلکه مقصودشان از ایجاد این شبهه ولایت امیر المؤمنین(ع) است و می گوید همه چیز با رحلت پیامبر(ص) تمام شد و امیرالمؤمنین(ع) هیچ کدام از آن خصائص را دارا نیستند چون اگر ائمه (ع) هم همین خصوصیات را دارا باشند در خاتمیت مشکل ایجاد می شود.
شبهات دیگری هم درباره خاتمیت از افراد دیگری مطرح شده است مانند اقبال لاهوری که می گوید: خاتمیت به این معنی است که تا امروز افراد بشر به پیامبر نیاز داشتند ولی از این پس دیگر نیازی به پیامبر نیست و بشر با عقل خود می تواند به راهش ادامه دهد.
المبحث الرابع:
«فی انه افضل من غیر الانبیاء» پیامبر(ص) از همه پیامبران افضل هستند. این مبحث را نیز در بخش ولایت توضیح خواهیم داد ؛در آنجا می خواهیم اثبات کنیم ائمه اطهار(ع) از انبیاء بالاتر هستند این موضوع را هم در آنجا بررسی خواهیم کرد.
المبحث الخامس
پیامبر (ص) بر دین خاصی قبل از رسالتشان نبوده اند؛ یعنی ایشان نه یهودی بوده اند و نه مسیحی، دین حنیف به معنی یکتا پرست بوده اند « انه لم یکون قبل النبوه بالشرع من قبله من الانبیاء» ایشان به شریعت هیچ کدام از انبیاء قبل از خود نبوده است.
در جلسه بعد نیز ادامه مباحث نبوت خاصه را بیان خواهیم کرد.

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group