سی و چهارمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / تعریف امامت

حضرت آیت الله میلانی درباره امامت می فرمایند: «فالامامه رئاسهٌ عامهٌ فی امور الدین  و الدنیا و زعامهٌ مطلقهٌ فی جمیع الشؤون الامه المادیه و المعنویه و هی نیابه عن النبی (ص) فیکون للامام کل ما کان للنبی من المنازل و الحالات و الصفات الا النبوه / امامت ریاست عامه درامور دین و دنیا و رهبری مطلق در همه تمام شئون امت هم عادی و هم معنوی و این امامت به نیابت از پیامبر است و برای امام این جایگاه است که هر چه برای پیامبر (از نظر مقام) قائل هستیم امام هم داراست پس هر منزلت ومقامی که پیامبر دارد امام نیز داراست  و هر حال وصفاتی که پیامبر دارد به جز نبوت امام نیز برخوردار است.( تشیید المراجعات و تنفید المکابرات،ج۳، ص۱۳۸، آیت الله سید علی میلانی) » این تعریف جامع از امامت است.
 
اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
با عرض سلام و ادب محضر خواهران و برادران عزیز جلسه سی و چهارم روآغاز می کنیم وانشاالله جز ۴ را در طول هفته تلاوت کرده وثواب آن را تقدیم به امام سجاد(ع) خواهیم کرد.
حضرت سجاد(ع) فرمودند: ؟«إنْ شَتَمَکَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِکَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلی یَسارِکَ فَاعْتَذَرَ إلَیْکَ فَاقْبَلْ مِنْهُ/ چنانچه شخصی از طرف راستت تو را بدگویی کند، و سپس به سوی چپ تو برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش. (اصول کافی،ج۸،ص۱۵۳)»
. برای ورود به هر علمی ابتدا باید دورنما وکلیاتی از آن علم را بدانیم به همین دلیل هم ما در ابتدای این جلسه دورنمایی از بحث امامت را به طور اختصار بیان میکنیم؛ اهمیت امامت (که در جلسه گذشته بیان شد)، تعریف امام.
تعریف امامت
علما در تعریف امامت پنج سئوال مطرح می کنند که کل مبحث امامت حول این پنج سئوال می چرخد «ما هَل کیف لم مَن» (اینها همه کلمات استفهام در عربی است) «ماالامام / امام چیست؟» (تعریف امامت)، «لِمَ وَجَبَتِ الامامَ / برای چه چیز امامت واجب شده است»(برهان اقامه کنید برای پذیرفتن امامت)، « هل الامام موجود دائما او فی بعض الاوقات / امام بایدهمیشه باید یا گاهی باشد و گاهی نباشد» (شیعه معتقد است امامت باید همیشه باشد)، « کیف الامام / صفات امام چیست؟»، «مَنِ الامام / امام کیست و مصداق چه کسی است»
بحثی که ما پیش رو داریم یک سری مباحث کلی در باره امامت رامطرح خواهیم کرد مانندتعریف امامت، برهان امامت، شرایط امام ، وظایف امام و… بعد از بیان کلیات درباره امامت وارد بحث دیگری می شویم با نام مصداق امام که امام چه کسی است؟ و ستونی ترین اعتقاد شیعه یعنی ولایت بلافصل امیر المومنین(ع) را از لحاظ روایی وقرآنی بحث می کنیم و نقد خلفای اهل  سنت با استناد از نظرات اهل سنت و رد آنها، افضلیت امیرالمومنین را بیان کرده و بحث فاضل ومفضول را بررسی می کنیم بعد از امیرالمومنین (ع) اثبات می کنیم بقیه حضرات معصومین(ع) امام هستند و می رسیم به امام زمان(عج) وبحث مهدویت و پس از آن وارد مباحث حاشیه ای  امامت می شویم که بسیار مهم است مانند ولایت تکوینی و تشریعی، غلو در صفات امام ، ادله توسل، ادله تبرک، ادله زیارت ، ادله شفاعت که انشاءالله مفصل در این باره صحبت خواهیم کرد و در پایان مبحث امامت بحث ولایت فقیه را مطرح میکنیم و ادله آن را مطرح کرده وبررسی واثبات می کنیم وحتی مصداق آن را مطرح می کنیم.
 
تعریف امامت
تعریف لغوی امام
راغب اصفهانی در مفردات می گوید امام آن است که از اوپیروی شود و به وی اقتدا شود خواه انسان باشد یا کتاب یا غیره آن، حق باشد یا باطل. هر چیزی که از او پیروی شود و او مقتدا واقع شود به او امام می گویند.
در قاموس قرآن آمده است:  معنای جامع امامت همان مقتدا بودن است ( ج۱، ص۱۱۹).  امام یعنی مقتدا پس هر رهبری امام است. هر کسی که رهبر باشد می توانیم از جهت لغوی به او بگوییم امام لذا وقتی مثلاً به امام خمینی (ره) امام می گوییم این امام از نظر لغوی است مانند امام موسی صدر ، امام خامنه ای، درکربلا نیز به حضرت عباس(ع) می گویند امام عباس(ع). حتی به رهبران ظالم و باطل هم می توانیم امام بگوییم و اهل سنت نیز از این واژه استفاده می کنند مانند امام محمد غزالی، امام ابو حنیفه یا امام احمد بن حنبل.
تعریف امام در قرآن
امام درقرآن هم به معنی جمع بکار رفته و هم به معنی مفرد، هم به در معنای حق آمده و هم در معنای باطل.
امام به معنای مثبت در آیات
قرآن کریم می فرماید: « وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاء الزَّکَاهِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ / و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‏کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند (سوره انبیاء ، آیه ۷۳)» با توجه به آیات قبل فهرستی از اسامی انبیاء الهی را ذکر می کند و در این آیه می فرماید: « وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا » در اینجا امام به معنای لغوی به کار رفت است یعنی اینها پیشوایانی هستند که به امر خداوند هدایت می کنند.
در جای دیگری نیز خدا می فرماید: « وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ / و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند (سوره سجده، آیه ۲۴)» در اینجا هم سیاق آیات درباره حضرت موسی (ع) است
و همچنین در جای سوره دیگری نیز می فرماید: « وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً وَهَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ / و [حال آنکه] پیش از آن کتاب موسى راهبر و [مایه] رحمتى بود و این [قرآن] کتابى است به زبان عربى که تصدیق‏کننده [آن] است تا کسانى را که ستم کرده‏اند هشدار دهد و براى نیکوکاران مژده‏اى باشد (سوره احقاف، آیه ۱۲)» در اینجا صفت امام به کتاب داده شده است و کتاب را امام نامیده است همانطور که راغب در مفردات خود آورده است.
امام به معنای منفی در قرآن کریم
قرآن کریم نیز در این باره می فرماید: « وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ لَا یُنصَرُونَ / و آنان را پیشوایانى که به سوى آتش مى‏خوانند گردانیدیم و روز رستاخیز یارى نخواهند شد (سوره قصص، آیه ۴۱)» امام راه باطل هم دارند.
و نیز می فرماید: « وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ / و اگر سوگندهاى خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید چرا که آنان را هیچ پیمانى نیست باشد که [از پیمان‏شکنى] باز ایستند (سوره توبه، آیه ۱۲)» از این آیه مشخص می شود ائمه کفر هم داریم در روایات نیز این اصطلاحات بکار رفته است.
امام به معنی اصطلاحی درقرآن کریم
به نظر می رسد در قرآن در دو آیه امام به معنی اصطلاحی آن به کار رفته است (معنی اصطلاحی امام را در ادامه بیان خواهیم کرد)
قرآن کریم می فرماید: « إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ / آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏کنیم و هر چیزى را در کارنامه‏اى روشن برشمرده‏ایم (سوره یس، آیه ۱۲)» در اینجا بحث تفسیری متفاوت است مثلا در تفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است: «فی امام مبین» قرآن است که در جایی آمده است امام مبین و در جای دیگری آمده است قرآن مبین « وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ / و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‏داند و هیچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اینکه] آن را مى‏داند و هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است (سوره انعام ، آیه۵۹)» و با توجه به آیه وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً وَهَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ / و [حال آنکه] پیش از آن کتاب موسى راهبر و [مایه] رحمتى بود و این [قرآن ] تابى است به زبان عربى که تصدیق‏کننده [آن] است تا کسانى را که ستم کرده‏اند هشدار دهد و براى نیکوکاران مژده‏اى باشد (سوره احقاف، آیه ۱۲)» تفسیر کرده است .
حضرت علامه در تفسیر شریف المیزان آورده است که منظور از امام مبین، لوح محفوظ است که همه چیز درآن ثبت شده است.
اما در تفاسیر ومجامع روایی ما این آیه را به معنی امام گرفته است، همین امامی راکه شیعه قبول دارد. مثلا روزی اصحاب در کنار رسول گرامی اسلام نشسته بودند واین آیه خوانده شد، یکی پرسید؛ آیا منظور تورات است؟ حضرت فرمودند: نه، دیگری پرسید؛ آیا منظور قرآن است؟ حضرت فرمودند: نه  امیر المومنین به ایشان نزدیک می شد. همین که حضرت بر پیامبر (ص) وارد شد، پیامبر (ص) فرمود: «هو هذا انه الامام الذی احص الله تبارک وتعالی فیه کل شی / این آن امام مبینی است که خدا در قرآن می فرماید:  همه چیز را در آن قرار داده است.»
درجای دیگری خود امیرالمونین(ع) فرمود: من آن امام مبینی هستم که در قرآن از آن یاد شده است . درخطبه غدیر نیز پیامبر(ص) فرمود: این علی(ع) همان «احصیناه فی امام مبین» است.
مثال دیگر : « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ / و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید [خدا به او] فرمود من تو را پیشواى مردم قرار دادم [ابراهیم] پرسید از دودمانم [چطور] فرمود پیمان من به بیدادگران نمى‏رسد (سوره بقره، آیه ۱۲۴)»مفسرین معتقدند منظور از این امام همان مقام امامت است و حضرت ابراهیم به امامت رسیده نه امام به معنی پیشوا، یکی از دلایلی که ما برای اثبات عصمت امام می آوریم همین آیه است. خداوند می فرماید: «انی جاعلک للناس اماما / من تورا جعل می کنم» از این قسمت از آیه می توانیم پاسخ وهابیت را بدهیم که خداوند تعیین کننده امام است نه مردم ، نه شوراو نه سقیفه و از این آیه مشخص می شود امامت به نص است و خدا آنرا تعیین می کند.
درباره این آیه نیز دو بحث وجود دارد؛ یک بحث تفسیری اینکه بعضی می گویند امام به معنی پیشوا است ولی اکثر تفاسیر میگویند امام در معنی اصطلاحی آمده و خدا حضرت ابراهیم(ع) را که پیامبر بود و مقام نبوت داشت بعد از مقام نبوت و پشت سرگذاشتن یک سری امتحانات خدا به او مقام امامت داد ولذا میان نبوت و امامت با هم متفاوت است. در اکثر تفاسیر نیز این گونه آمده مانند مجمع البیان.
نکته ای در اینجا وجود دارد و این است که ما نباید بگوییم حضرت ابراهیم (ع) امام بود باید بگوییم به مقام امامت رسید. اصطلاحاتی وجود دارد که معانی خاصی بر آنها مترتب است. شیعه امامیه دوازده امام بیشتر ندارد، پیامبراکرم(ص) مقام امامت دارد ولی ما ایشان را درشمارش امام حساب نمی کنیم و پیامبر(ص) را آخرین پیامبر می دانیم و به ایشان امام نمی گوییم یا در مورد حضرت زهرا که حجت خدا بر امامان است ولی باز هم ایشان را جز امامان نمی دانیم، ایشان مقام امامت بر ائمه دارند. پس حضرت ابراهیم هم مقام و درجه امامت را دارد ولی شیعه تنها دوازده امام دارد.
معنای اصطلاحی
معروفترین و بهترین تعریف را در معنای  اصطلاحی امام علامه حلی متکلم بزرگ شیعه نقل می کند.
علامه حلی (ره) در این باره می گوید: «الامامه رئاسه عامه فی امور الدین والدنیا لشخص من الاشخاص نیابه عن النبى صلى الله علیه و آله/ امامت، رهبرى عمومى مسلمانان در اموردینى و دنیوى برای شخصی از اشخاص به عنوان نیابت از پیامبر است.(علامه حلی، الباب الحادی العشر،ص۱۰)» این قدیمی ترین تعریف و جامع و مانع است.
هر رئیسی امام نیست وقتی می گوید عمومی منظور این است که این امام در همه امور رئیس است. وقتی می گوییم امور دین یعنی یک مفتی که فتوا میدهد نمی تواند امام باشد چون باید حاکم هم باشد و یک حاکم نیز نمی تواند امام باشد به این دلیل که باید بر امور دینی هم ریاست داشته باشد. لشخص من الاشخاص به این معنی است که امام تنها یک شخص است و گروه نمی تواند امام باشد و باید به نیابت از پیامبر باشد و قائم مقام ایشان باشد.
علامه حلی بنقل از خواجه نصیرالدین طوسی در کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد که شرحی بر کتاب خواجه نصیر طوسی است درباره امامت تعریف دیگری نیز دارد و می گوید: «الامام لطف فیجب نصبه على الله تعالى تحصیلا للغرض / واجب است نصب امام برای خدا تا به غرض خود برسد» مهمترین دلیل عقلی در وجوب امام دلیل لطف است که انشاءالله در مباحث آینده بیان خواهد شد.
بعضی از بزرگان ایرادی بر تعریف علامه حلی گرفته اند و گفته اند: این تعریف مقامات عالی و معنوی امام مانند ولایت تکوینی و… را در خود جای نداده است. امام خصوصیتی دارد به نام ولایت تکوینی و مقامات عرفانی که در این تعریف نیامده  است و این تعریف بیشتر به شئونات اجتماعی پرداخته است.
این نقد در الفوائد البهیه فی شرح الاعقائد الامامیه ، ج۲، ص۱۱ آمده است البته دیگر بزرگان نیز چنین نقدی بر کلام علامه داشته اند.
آیت الله سبحانی چهار تعریف درباره امامت بیان کرده اند: (الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ج۴، ص۸)
۱ـ الامامه رئاسه عامه فی امور دنیا و الدین/ امامت، رهبرى عمومى مسلمانان در اموردینى و دنیوى برای شخصی از اشخاص به عنوان نیابت از پیامبر است.(تعریف امامیه)
۲ـ الامامه خلافه الرسول فی اقامه الدین بحیث یجب اتباع علی کافه الامه / امامت خلافت رسول است در اقامه دین به گونه ای که اطاعت این شخص برهمه واجب است (تعریف اهل سنت است، آنها بیشتر امامت رابه سمت خلافت برده اند)
۳ـ الامامه نیابهٌ عن صاحب الشریعه فی حفظ الدین و سیاسه الدنیا / امامت نیابت است از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا (در این تعریف سیاست بیشتر اهمیت دارد)
۴ـ الامامه خلافه عن الرسول فی اقامه الدین و حفظ المله بحیث یجب اتباعه علی کل کافه الامه/ امامت خلافت و جانشینی پیامبر است در اقامه دین و حفظ ملت  به گونه ای واجب است اطاعت او بر همه مردم (در این تعریف هم سیاست بیشتر اهمیت دارد)
اکثر اهل سنت امامت را مترادف با خلافت گرفته اند و رنگ وبوی سیاسی واجتماعی در آن بیشتر است
فاضل مقداد نیز درباره امامت می گوید: «فهی رئاسه عامه فی الدین و الدنیا لشخصٍ انسانیٍ خلافهً عن النبی / پس آن ریاستی عمومی در دین و دنیا برای شخص انسانی که جانشین بعد از نبی است. (لوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه ، ص ۳۱۹)» در شرح این کلام آورده است که این که گفته شده عامه یعنی قاضی، فقیه و در حقیقت ریاست های جزئی همه از این خارج می شوند شاهان و امورا نیز در این دایره قرار ندارند چون لفظ دنیا آمده مفتیان وفقها نیز خارج می شوند و نیز به دلیل آمدن لفظ شخص فرشته یا جن خارج می شوند و پیامبری هم از دایره آن خارج می شود.
استاد میلانی در کتاب خود بیان می کنند که : «فقد اتفق الفریقان علی ان الامامه رئاسه عامه فی امور الدین و الدنیا لشخص من الاشخاص نیابه عن النبی/ هر دو فرقه قبول دارند که امامت ریاست عمومی در امور دین ودنیا است برای شخصی از اشخاص به جانشینی از پیامبر(تشیید المراجعات و تنفید المکابرات،ج۳، ص۱۳۷، آیت الله سید علی میلانی)»
وقتی خوب در این سخنان  وبیانات دقیق می شویم متوجه می شویم که همه یک نوع سخن را می گویند و فقط رنگ وبوی آن فرق می کند در اهل سنت رنگ وبوی خلافت و حکومت پر رنگتر است و در بین شیعیان رنگ وبوی ولایت و امامت بیشتر است. اگر قرار باشد هر کس تعریف متفاوتی از امام داشته باشد نمی توان درباره او باهم بحث کرد برای همین هر دوبه یک تعریف مشترکی از امام رسیدند که بتوانند درباره آن باهم بحث و گفت وگو کنند.
آقای دکتر سبحانی می فرمایند: علما شیعه به واسطه همزیستی با اهل سنت وحضور در جامعه اسلامی بیشتر اوقات تعاریف خودرا متناسب با تعریف اکثریت جامعه  اسلامی که اهل سنت هستند را بیان می کردند و به نظر می رسد این تعریف « رئاسه عامه» تعریفی است که به تعاریف اهل سنت نزدیک است. پس نقدی که بر آن می شود وارد است و ما در طول تاریخ آن مقامات را که برای اهل بیت(ع) قائلیم وبعضی از شیعیان تاب وتوان شنیدن آن را ندارند چه برسد به اهل سنت، از این تعاریف کنار زده ایم و امامت را به عنوان یک جایگاه سیاسی و رهبری دین ودنیا تعریف کردیم تا نزدیک شویم به دیدگاه اهل سنت  تا بتوانیم با آنها بحث کنیم.
ولی وقتی در دایره شیعه وارد می شویم این تعاریف را ابتدایی ترین تعریف از امام  می دانیم
حضرت آیت الله میلانی درباره امامت می فرمایند: «فالامامه رئاسهٌ عامهٌ فی امور الدین  و الدنیا و زعامهٌ مطلقهٌ فی جمیع الشؤون الامه المادیه و المعنویه و هی نیابه عن النبی (ص) فیکون للامام کل ما کان للنبی من المنازل و الحالات و الصفات الا النبوه / امامت ریاست عامه درامور دین و دنیا و رهبری مطلق در همه تمام شئون امت هم عادی و هم معنوی و این امامت به نیابت از پیامبر است و برای امام این جایگاه است که هر چه برای پیامبر (از نظر مقام) قائل هستیم امام هم داراست پس هر منزلت ومقامی که پیامبر دارد امام نیز داراست  و هر حال وصفاتی که پیامبر دارد به جز نبوت امام نیز برخوردار است.( تشیید المراجعات و تنفید المکابرات،ج۳، ص۱۳۸، آیت الله سید علی میلانی) » این تعریف جامع از امامت است.
در ادامه نیز می گوید: «الامامه العامه مساوی است با الخلافه الکبری  و مساوی است با الولایه المطلقه»  الامامه العامه (که شیعه بر آن معتقد است) و بُعد اجتماعی امامت را مطرح می کند مترادف است با الخلافه الکبری که بُعد سیاسی آن پر رنگ تر است (اهل سنت می گویند ) مترادف است با الولایه المطلقه که در مباحث عرفانی بسیار استفاده می شود.
آن شخصی که امام است همه خلیفه است به معنی سیاسی و هم ولی الله است به معنی آن مقاماتی که از خداوند متعال به او رسیده است.

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group