چهل و سومین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / حدیث امام رضا(ع) پیرامون صفات و راه تعیین امام ۲

امام رضا (ع) در معرفی صفات امام می فرمایند: امام همدم و رفیق است (این بخش از کلام امام را  کسانی که رفاقتی با امام حسین(ع) دارند بیش از بقیه ی مردم احساس می کنند. خیلی از  مردم  ما از این صفت امام خودشان را محروم کرده اند و با امام رفیق نمی شوند. قشنگی امام این است . با تمام عظمت رفیق آدم است. و این بسیار زیبا است…

اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
انشاءالله در طول هفته جزء ۱۴ قرآن را نثار حضرت رسول اکرم (ص) تلاوت خواهیم کرد و از نورانیت قرآن و عترت بهره مند خواهیم شد.
حضرت رسول اکرم(ص) می فرمایند: «مَن رَدَّ عَن عِرْضِ أخِیهِ المُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّهُ اَلْبَتَّه / کسی که از آبروی برادر مسلمانش دفاع بکند. یا از رفتن آبروی برادرش جلوگیری کند، قطعا بهشت بر او واجب می شود». یعنی یک بار ما آبروی مومنی را بگذاریم حفظ شود، همان مومنی که فرمودند ارزشش پیش خدا از کعبه بالاتر است بهشت بر  ما واجب می شود.
اشکالی که در اینجا وارد است این است که ما  در بیان شریعت گزینش داریم ،انتخاب بخشهایی از دین ، انتخاب قسمتهایی از معارف و انتخاب گزینشی روایات؛ مثلا برخی خطبا و مبلغین فقط براین مسئله تاکید دارند که تنها راه رفتن به بهشت امام حسین علیه السلام است. مستمع  بعد از ۱۵ سال فقط این را بلد است که فقط یک راه داریم برای رسیدن به خدا و برای ورود به بهشت آن هم گریه برای امام حسین علیه السلام است . درصورتی که اهل بیت این گونه نفرمودند.و موارد و راههای بسیاری را بیان نموده اند که یکی از راههای آن این است که آبروی یک مومن را شما حفظ بکنید. این عمل هم باعث می شود بهشت بر انسان واجب شود. .
و مواردی از این قبیل که همه ی اینها  باهم مجموعه اش می شود شریعت و ما باید در همه این موارد (از جمله ولایت ،‌اخلاق و …) وارد شویم و فقط یک راه را انتخاب نکنیم که اگر اینگونه باشد قطعا با مشکل روبرو خواهیم شد.
در جلسه ی گذشته حدیث امام رضا علیه السلام را آغاز کردیم و در این جلسه نیز ادامه آن را بیان خواهیم کرد.
حدیث امام رضا (ع) پیرامون صفات و راه تعیین امام است
در جلسه گذشته صفاتی پیرامون امام مطرح شد که با تکیه ی بر آن صفاتی که امام رضا(ع) می فرمایند؛ تنها راه تعیین امام ،این است که خدا  مشخصش می کند.
این مهمترین استدلال ما بود، در جلسات گذشته عرض شد که چون امام یک صفتی دارد مثل عصمت ، افضلیت و اعلمیت این صفات را کسی نمی داند جز خدا؛ پس تنها راه تعیین امام نص می شود  یعنی امام از طریق خدا یا پیغمبر که نماینده خداست برایش یک جمله ای  صادر شود که این شخص امام است . وگرنه  غیر از او هیچ کس نمی تواند این صفات را تشخیص بدهد .
درادامه این حدیث گرانقدر آمده است؛
الْإِمَامُ کَالشّمْسِ الطّالِعَهِ الْمُجَلّلَهِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِیَ فِی الْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِیرُ وَ السّرَاجُ الزّاهِرُ وَ النّورُ السّاطِعُ وَ النّجْمُ الْهَادِی فِی غَیَاهِبِ الدّجَى وَ أَجْوَازِ الْبُلْدَانِ وَ الْقِفَارِ وَ لُجَجِ الْبِحَارِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَى الظّمَإِ وَ الدّالّ عَلَى الْهُدَى وَ الْمُنْجِی مِنَ الرّدَى الْإِمَامُ النّارُ عَلَى الْیَفَاعِ الْحَارّ لِمَنِ اصْطَلَى بِهِ وَ الدّلِیلُ فِی الْمَهَالِکِ مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِکٌ الْإِمَامُ السّحَابُ الْمَاطِرُ وَ الْغَیْثُ الْهَاطِلُ وَ الشّمْسُ الْمُضِیئَهُ وَ السّمَاءُ الظّلِیلَهُ وَ الْأَرْضُ الْبَسِیطَهُ وَ الْعَیْنُ الْغَزِیرَهُ وَ الْغَدِیرُ وَ الرّوْضَهُ
امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است بنحوى که دستها و دیدگان به آن نرسد.( این طوری هر کس در هر رتبه ای باشد به همان اندازه امام را می شناسد مثلا  حتی سلمان فارسی که در ایمان مقام بالایی دارد  امام را به اندازه ی خودش شناخته است. آن علی که سلمان برای ما  معرفی می کند علی است که در ظرف سلمان ریخته اند  نه خود  علی؛ علی در ظرفی جا نمی شود  لذا بهترین  توصیفات در معرفی ائمه همانی است که خودشان فرموده اند مثلا جامعه کبیره) امام ماه تابان چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره ایست راهنما در شدت تاریکى‏ها(مردم قدیم در تاریکی های شب که گم می شدند نگاه به ستاره ها می کردندو راه  را پیدا می کردند؛ امام رضا(ع)، امام را به آن ستاره ای که شما در تاریکی ها  با او راه را پیدا می کنید  تشبیه می کنند.لذا اگر یک جایی هم ماندید در مسائل شرعی و  فرقه بازی ها  و گرایش های گوناگون مذهبی برویم سراغ  خود امام . امام خودش خورشید است) و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها (مانند آتشی که در گذشته بالای برج وباروی شهرها قرار می دادند تا مردم راه خود را به وسیله آن پیدا کنند) امام آب گواراى زمان تشنگى و رهبر بسوى هدایت و نجات بخش از هلاکت گاههاست هر که از او جدا شود هلاک شود. امام ابریست بارنده، بارانیست شتابنده، خورشیدیست فروزنده سقفى است سایه دهنده، زمینى است گسترده، چشمه ایست جوشنده و برکه و گلستانست،
الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشّفِیقُ وَ الْأَخُ الشّقِیقُ وَ الْأُمّ الْبَرّهُ بِالْوَلَدِ الصّغِیرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدّاهِیَهِ النّ‏آدِ
امام همدم و رفیق (این بخش از کلام امام را  کسانی که رفاقتی با امام حسین(ع) دارند بیش از بقیه ی مردم احساس می کنند. خیلی از  مردم  ما از این صفت امام خودشان را محروم کرده اند با امام رفیق نمی شوند. قشنگی امام این است . با تمام عظمت رفیق آدم است. و این بسیار زیبا است.  که امیرالمومنین وقتی آمد عیادت آن شیعه ش فرمود وقتی شما مریض می شوید ماهم مریض می شویم  امام با این عظمت رفیق انسان می شود.).  ، پدر مهربان، برادر تنی(امام برادر  تنی ماست چه قدر بیان امام زیباست و امام را مانند یک برادر تنی معرفی می کند.)، مادر دلسوز به کودک(همانطور که یک مادر  از بچه محافظت می کند  و  هرچه اذیتش بکند بازهم او مادری می کندحتی اگر دامن مادر را کثیف می کند. ولی باز هم مادر دست نوازش می کشد. ما  گناه می کنیم دامن امام زمان را داریم آلوده می کنیم.  ما منتسب به حضرت هستیم . امام می فرمایند زینت  ما باشید  چون شما چسبیده  به ما هستید. می گویند  شیعه ی فلان امام. شیعه ی جعفری  پس اگر گناه کنی به نام جعفربن محمد نوشته می شود دیگر.  حضرت فرمود ماهی می خرید از بازار رد نشوید مردم شما را منتسب به من جعفربن محمد  می دانند بعد این ماهی  بوی بد می دهد منتسب به  ما می شود. می گویند شیعه ی جعفر بن محمد بوی بد می دهد. یعنی بچه هیئتی باید خوشبو باشد. بچه هیئتی نباید بوی بد بدهد. همیشه باید  عطر در جیبش باشد.  بچه هیئتی باید خوش تیپ ترین آدم باشد چون منتسب به  اهل بیت است.)، پناه بندگان در گرفتارى سخت است(این گرفتاری کمر شکن حتما دنیا نیست. اینطور نیست که فکر کنیم حتما باید یک مریضی یا به مشکلی بزرگ گرفتار شویم، گرفتاری کمر شکن گناه است.  در آنجایی که در یک گناهی  من و تو ماندیم نمی توانیم از این اسارت نفس بیایید بیرون آنجا  امام کمک می کند؛ ما اصلا یاد نگرفتیم از امام  برای نجات از گناهانمان کمک بخواهیم  همیشه یاد گرفتیم بگوییم یا پول نداریم یا  گرفتاریم تا حالا چند بار شده برویم خدمت امام رضا(ع) و دیگر ائمه علیهم السلام و از ایشان بخواهیم تا یکی از گناهانمان برطرف شود؛ اصلا نیت کنیم برویم کربلا که مثلا  مرض حسادتمان خوب شود.  مرض بخل، مرض غرور، مرض فلا ن گناهمان برطرف شود. چشممان آلودست از  امام حسین بخواهیم کمک کند تا این مرض را ترک کنیم.)
الْإِمَامُ أَمِینُ اللّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ وَ الدّاعِی إِلَى اللّهِ وَ الذّابّ عَنْ حُرَمِ اللّهِ الْإِمَامُ الْمُطَهّرُ مِنَ الذّنُوبِ وَ الْمُبَرّأُ عَنِ الْعُیُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدّینِ وَ عِزّ الْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ الْکَافِرِینَ
امام امین خداست در میان خلقش و حجت او بربندگانش  (حجت یعنی چه ؟ یعنی روز قیامت می گویند این شخص هم آدم بود تو هم آدمی، این انسان بود تو هم بشری می توانستی مثل علی  باشی و نشدی؛ بشر  است دیگر از آسمان که نیامده است ؛توانسته روزه بگیرد، شب ها  عبادت کرده. حجت است. اعمالش حجت است لذا اگر کسی  آمد اهل بیت را یک طوری تعریف کرد که  ما نتوانیم آن طور شویم  دیگر  حجت نمی شود برایمان؛ بله سخت  هست خود  حضرت هم فرمود به نقطه ی من نمی توانید  برسید  ولی  در این مسیر قرار بگیرد، من را به عنوان بشر ی که توانسته این کار ها را کند برای شما گذاشته اند .لذا  قرآن می فرماید: « وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِم مَّا یَلْبِسُونَ /و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏دادیم حتما وى را [به صورت] مردى در مى‏آوردیم و امر را همچنان بر آنان مشتبه مى‏ساختیم (سوره انعام ، آیه ۷)») و خلیفه او در در بلادش و دعوت کننده بسوى او و دفاع کننده از حقوق او است (نگاهبان  حرام های  خداست. حرام و حلال را امام روشن می کند.)، امام از گناهان پاک و از عیبها بر کنار است(در جامعه کبیره چه می گوییم. وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخُلُقِنَا  وَ طَهَارَهً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَهً لَنَا وَ کَفَّارَهً لِذُنُوبِنَا خدا ما را اختصاص داد  به ولایت شما  یکی به خاطر این که ما  از مادرانمان پاک به دنیا آمدیم . خلقتمان اصلا مطهر بوده است. وجودمان اصلا پاک شده با ولایت  شما. البته  الْمُطَهَّرُ است اگر الْمُطَهِّرُ بود می شد پاک کننده الْمُطَهَّرُ یعنی خودش پاک است . امام خودش از گناهان پاک است ولایتش از گناهان پاک می کند  طبق  جامعه کبیره)، به دانش مخصوص و بخویشتن دارى نشانه داراست، موجب نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقین و هلاک کافرین است.
الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِیرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ کُلّهِ مِنْ غَیْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لَا اکْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهّابِ فَمَنْ ذَا الّذِی یَبْلُغُ مَعْرِفَهَ الْإِمَامِ أَوْ یُمْکِنُهُ اخْتِیَارُهُ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ ضَلّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُیُونُ
امام یگانه زمان خود است امام یکی یه دونه ی  روزگارش است. (همان که در ابتدا بیان کردیم، افضلیت؛  افضلیت یعنی” الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ  ” مثل او ندارد. در جامعه کبیره می خوانیم  «آتَاکُمُ اللَّهُ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدا مِنَ الْعَالَمِینَ / خدا آنچه به شما عنایت کرده‏ به احدى از جهانیان مرحمت نفرموده،») ، کسى به هم طرازى او نرسد (هیچ عالمی اصلا عِدل و برابر با امام نمی شود . هیچ عالمی اصلا قابل مقایسه با امام نیست. هیچ عالمی اصلا قابل مقایسه با امام نیست) ، دانشمندى با او برابر نباشد، جایگزین ندارد: مانند و نظیر ندارد( به معنی واقعی کلمه . بی نظیر است)، به تمام فضیلت مخصوص است بى‏آنکه خود او در طلبش رفته و بدست آورده باشد(یعنی از راه اکتسابی به دست نیاورده  مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ امام اختصاص داده شده است)  ، بلکه امتیازیست که خدا بفضل و بخشش به او عنایت فرموده. (علم امام از طریق تحصیل کسب نشده است. و نمی توان گفت رفته درس خوانده و نزد پیغمبر شاگردی  کرده. اگر کسی امام را شاگرد شخص دیگری معرفی کند، این فرد دیگر امام نیست.اینکه گفته می شود پیغمبر هزار باب علم را به علی(ع) داده و از آن هزار تا دوباره هزار تا ی دیگر باز می شود به این نمی گوییم شاگردی بلکه به آن معجزه می گوییم.این هم علم لدنی است و فقط طریقه دریافتش از طریق پیغمبر است.  وگرنه آموزش زمان می طلبد آموزش که مثلا در یک جلسه نمی شود. هزار باب علم که از هر کدامش  هزار تا دیگر باز می شود اسم این آموزش نیست اسم این هبه است. هبه ی الهی  از سینه ی پیغمبر به سینه ی امیرالمومنین از سینه ی هر امام به سینه ی امام  بعدی است و این اکتسابی نیست.) کیست که امام تواند شناخت یا انتخاب امام براى او ممکن باشد، هیهات، در اینجا خردها گمگشته، خویشتن داریها بیراهه رفته و عقلها سرگردان و دیده‏ها بى‏نور.
وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَیّرَتِ الْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبّاءُ وَ کَلّتِ الشّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِیلَهٍ مِنْ فَضَائِلِهِ
و بزرگان کوچک شده (بزرگان جامعه ی اسلامی حقیر شده اند) و حکیمان متحیر(در معرفی امام)  و خردمندان کوتاه فکر و خطیبان درمانده و خردمندان نادان و شعرا وامانده و ادبا ناتوان و سخندانان درمانده‏اند که بتوانند یکى از شئون و فضائل امام را توصیف کنند(اینها همه در معرفت امام است که بسیار زیبا است یعنی امام را نه خطیبی می تواند معرفی کند و نه شاعری می تواند در معرفت امام شعر بگوید؛ کسی می تواند یک چیزی را تعریف کند که از او  بالتر باشد  احاطه داشته باشد) همگى بعجز و ناتوانى معترفند. (اینها ماندند که یک دانه شان  از شئون امام را وصف کنند همه ی اینها خطبا سخنوران دانشمندان و بلغا اینها همه در یک دانه از شان های امام عجز دارند، گیر کردند) چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد
سئوال: اگر صفات و فضائل امام علیهم السلام هبه هستند  وغیر اکتسابی پس دیگر نمی توانیم ایشان را الگویی برای خود قرار دهیم ودیگر حجتی برای ما نیست، چون ما به آن فضائل و صفات نمی رسیم؟
پاسخ: صفات امام به چند بخش تقسیم می شود؛با بررسی دقیق تر در روایات متوجه می شویم که یک سری از صفات هستند که به صورت غیر اکتسابی به امام عنایت شده مانند علم که در همه روایات آمده است غیر اکتسابی است و ما هم می دانیم که به آن نمی رسیم،‌البته علم هبه و موهوبی را داریم ولی آن علمی که مخصوص امام است به هیچ کسی از بشر هم داده نمی شود دسته دیگری از صفات هم صفاتی است که دیگران هم می توانند به آن برسند به طور مثال ما نسبت به یکسری گناهان معصومیم مثلا ما مشروب نمی خوریم و نسبت  به خوردن مشروب عصمت داریم و حتی به آن فکر نمی‌کنیم. حتی نسبت به فکر این گناه هم معصومیم . صفت تقوا صفت اکتسابی است.
در واقع این طور نیست که تمام صفات ائمه  غیر  اکتسابی باشد که در این صورت ایشان حجت نمی شوند و دیگر الگو برای ما نمی شوند در تعریف عصمت نیز بیان کردیم که تمام اعمال انسان شامل قانون لاجبره و لا تفویض، بل امر  بین الامرین است و بیان شد که حتی عصمت امام هم همین است. عصمت امام هم لاجبر است یعنی جبر نیست که بگویی خدا داده و امام هیچ دخالتی در آن ندارد ،لا تفویض هم نیست به این معنی که بگویی خود امام رفته عصمت را کسب کرده و خدا هیچ عنایتی نداشته است. بلکه امری است ما بین این دو. پس یک سری صفات هستند که اصلا ما نمی توانیم به آنها دست پیدا کنیم و تلاش و کوشش بی خود هم برای رسیدن به آن نمی کنیم مانند علم امامت . البته علمی مانند علم موهوبی هم داریم ولی محدوده آن کاملا با محدوده علم امامت متفاوت است نمونه ای از این علم امامت؛ علم حضرت عیسی (ع) است که در گهواره به او کتاب داده شد یا مانند امام جواد(ع) که در هفت سالگی به امامت می رسد. ولی یک صفت و فضیلتی  مانند تقوا است که اکتسابی است، درست است که ما نمی توانیم به تقوای امیر المومنین (ع) برسیم امامی توانیم در این مسیر قرار بگیریم.
زمانی است که ما یک راهی را نمی شود برویم اما زمانی است که یک راه را نمی رویم واین دو کاملا با هم متفاوت است. یک وقت یک مسئله ای محال عقلی است و اصلا نمی شود؛ ولی می شود  مانند حضرت علی(ع) شد. ولی توان بشر کم است. در هر صورت محال عقلی نیست. لذا مثلا علامه امینی می فرماید؛ من دیدم علمای  اهل تسنن خیلی دارند بحث می کنند  که مگر می شود یک شب تا صبح هزار رکعت نماز خواند؟ علامه هم برای اینکه ثابت کند می توان این کار را کرد مدتی را در حرم حضرت رضا علیه السلام  بیتوته می کند، هرشب تا صبح در انظار عمومی هزار رکعت نماز می خواند  فقط برای اینکه بگوید من امینی هم هزار رکعت نماز خواندم , پس می شود.
یک سری صفات  اکتسابی هستند .  فضیلت نماز خواندن  امیرالمومنین اکتسابی است. اینکه تیر از پای  حضرت در نماز  بیرون می کشند و ایشان متوجه  نمی شود اکتسابی است. ما هم می توانیم به آن درجه برسیم  . خیلی از  علما و بسیاری از شهدا رسیدند به این مرحله و در زیر گلوله و خمپارو .. نماز ش را تمام کرد
پاسخ دوم این استکه همین موضوع لاجبر ولا تفوض است که یک دسته از صفات را  خدا به امام عنایت فرموده به این دلیل که امام نیز در این مسیر حرکتی کرده است  «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ/ و کسانى که در راه ما کوشیده‏اند به یقین راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نماییم و در حقیقت‏خدا با نیکوکاران است(سوره عنکبوت , آیه ۶۹)» امام جهادش را کرده و خدا  به او مرحمت کرده است؛ ما هم اگر جهاد کنیم خدا به ما مرحمت می کند. حالا در حد خودمان امام در افق خودش جهاد می کند  ما در  افق خودمان جهاد می کنیم. افق  امام  یک فضایی است ؛ لذا  حضرت صادق علیه السلام به آن صحابی فرمود فکر نکنید خدا از ما عمل نخواسته و همین طوری  به ما عنایت فرموده , خدا از ما عمل خواسته و پس چگونه ممکن است از شما نخواهد، چرا تنبلی می کنید. امام هم عمل  می کند  خدا به او  عنایت می کند  برای همین هم انقدر  گریه می کردند . آنقدر تضرع داشتند چون  دائم عمل و تلاش می کردند  و احساس می کردند در مقابل  بارگاه الهی کم است. گریه می کردند زارمی زدند. پس همه ی  خصوصیات امام غیر اکتسابی نیست چون این حجت از بین  می رود . ولی یک دسته از خصوصیات مثلا صفت عصمت؛  به معنای مبرا بودن از گناه  وخطا  و ترک اولی مخصوص امام است.  این عصمت را اصلا به ما نمی دهند. ولی عصمت از گناه را می دهند.
عصمت نیز مراتب گوناگونی دارد؛ عصمت از گناهان  کبیره،بسیاری از علما ی ما رسیده اند به آن رسیده اند و این صفت اکتسابی است . عصمت از گناهان صغیره  که به این صفت هم می شود دست پیدا کرد و اکتسابی است.  عصمت از خطا  یعنی در راه رفتن هم زیر پایش گیر نکند  که این مرتبه از عصمت برای بشر نیست و مخصوص پیغمبران است .  عصمت از ترک اولی  انبیا هم نداشتند  و فقط مخصوص حضرات معصومسن علیهم السلام  است؛  عصمت از ترک اولی یعنی در کارهای خوب هم که می کند دقیقا اولویت ها   را رعایت می کند  هر کاری  را امام در هر لحظه انجام می دهد  آن بهترین کاری است که می شود انجام داد  و خدا می پسندد.
یک پرسش مهم اینجا مطرح می شود که صفات اکتسابی و غیر اکتسابی امام چیست و می شود این موضوع را بهانه ای برای یک تحقیق بدانیم و هر کسی که در این باره مطالعه کند و تحقیق بیاورد برای او جایزه ای نیز در نظر گرفته می شود
در جلسات گذشته در باره عصمت بیان کردیم که ریشه ی عصمت علم است ؛ امام گناه انجام نمی دهد چون به باطن آن گناه علم دارد ؛ما هم اگر  آن علم را داشته باشیم، گناه نمی کنیم .
در روایات و قرآن آمده است ؛خوردن  مال یتیم آتش است«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا / در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مى‏خورند جز این نیست که آتشى در شکم خود فرو مى‏برند و به زودى در آتشى فروزان درآیند (سوره نساء آیه ۱۰)». این می شود علم الیقین چون ما قرآن را یقیین می دانیم.  ولی علم است هنوز به باور قلبی نرسیده است .  پس علمی که امام دارد و مانع از خوردن مال یتیم می شود را ما هم داریم،  غیبت را نیز در قرآن «أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا / آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن کراهت دارید» معرفی می کند پس ما این علم را داریم چرا که آنها یا در روایات و یا در قرآن معرفی شده اند و ما نسبت به آنها علم الیقین داریم؛ حال اگر باطن کسی صاف  و زلال باشد به مرحله ای می رسد که  وقتی می خواهند غیبت کنند مانند این است که  بوی میت می آید  یا گوشت بردارش را می خورد و این را احساس می کند و به مرحله عین الیقین می رسد وا گر از این نیز فراتر برود به مرحله حق الیقین می رسد.
گاهی اوقات می گویند ما باطن یک سری از گناهان را نمی دانیم درپاسخ به این افراد باید گفت: اولا در روایات درباره زشتی وباطن همه گناهان آمده است؛ حال اگر بعضی ها هم نیامده باشدما به دانچه می دانیم عمل کنیم خداوند علم آنچه را که نمی دانیم به ما افاضه می کند. فلذا عصمت هم از آن دسته صفاتی است که اکتسابی  است و هیچ کس نگفته است که عصمت انحصاری و مطلق است ؛ بلکه عصمت ماننده جاده بازی است که همه می توانند به آن برسند همانطور که حضرت علی اکبر(ع) و یا حضرت زینب(س) رسید و یا بسیاری از علما , اصحاب و شهدا به این مراتبی از عصمت رسیدند.
آنچه که ما نمی توانیم به آن برسیم عصمت از خطاست اینکه امام در هیچ محاسبه خطا نمی کند و این مرتبه از عصمت فقط مخصوص امام  است و ما هم برای رسیدن به آن هیچ تلاشی نمی کنیم.
در جلسه آینده نیز ادامه حدیث امام رضا (ع) پیرامون صفات و را ههای تعیین امام بیان خواهد شد.

منبع: سایت روضه الشهداء

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group