پنجاه و پنجمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) ۱

همان ولایتی که خدا بر ما دارد همان ولایت را نیز رسولش بر ما دارد؛ ولایت برای خدا فقط شامل دوست داشتن و یاری کردن نمی شود، البته این ها نیز جزئی از معنای کلمه ولایت است اما معنای اصلی آن صاحب اختیاری، تدبیر امور و تصرف است. در واقع ولایت خدا بر ما فراتر از دوستی و یاوری است.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله  رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى  ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین  سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم  علی معاندیهم و مخالفیهم  الی قیام  یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه‌ی پنجاه و پنجم را در خدمت خواهران و برادران هستیم. مجلس امشب تقدیم به روح بزرگ یازدهمین امام ما حضرت امام حسن عسگری علیه السلام خواهد بود و جزءبیست و پنجم را در طول هفته تلاوت می کنیم و ثوابش را تقدیم آن حضرت می نماییم.


تفکر در امر خداوند بالاترین عبادت است
امام حسن عسگری (ع) فرمودند: «لَیسَتِ العِبادَهُ کَثرَهَ الصیّامِ وَ الصَّلاهِ وَ انَّما العِبادَهُ کَثرَهُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ / عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.(تحف العقول ص ۴۴۸)» در شرح مختصری که درباره این روایت می توانیم بیان کنیم این است که نمی شود گفت زیادی نماز و روزه عبادت نیست چرا که روایتهای زیادی در این زمینه نیز وجود دارد. وقتی روایات را در کنار هم می گذاریم، متوجه می شویم نمی شود با یک نگاه تک بعدی به یک روایت نتیجه گیری کنیم باید همه روایات را ببینیم و مجموع روایات را در نظر بگیریم.
با توجه به روایات دیگر مشاهده می کنیم که روزه و نماز هم از واجبات است و خداوند در یک حدیث قدسی درباره روزه می فرمایند: « قال الله عزوجل الصَّوْمُ لی و انا اَجْزی علیه  / روزه برای من است و من جزا می­دهم [یا جزا داده می­شوم به آن]، یعنی جزای روزه منم.» بلکه به نظر می رسد حضرت می خواهد مقایسه ای انجام دهد و بفرماید درمقابل تفکر در امر خداوند ،‌نماز و روزه دیگر مهم نیست نه به این معنا که نماز و روزه مهم نیست و یا عبادت محسوب نمی شود، بلکه اینها هم عبادت هستند ولی یک عبادت خیلی خیلی برتری نیز وجود دارد به نام «تفکر در امر خداوند» که از مهمترین عبادات محسوب می شودو این نشان دهنده این است که تفکر در اسلام چقدر اهمیت دارد.
در قسمت دیگری از حدیث می فرمایند تفکر کنید در «امر خدا » که باید در قرآن و احادیث بررسی شود و مشخص شود که این «امر الله» چیست. آنچه که از ظاهر آن بر می آید این است که « امر الله» هر چیزی که مربوط به خدا می شود «امر الله» است. تفکر در شریعت، قرآن و… همه از اوامر خداوند محسوب می شود. انجام نماز و روزه عمل به دستور خدا است ولی از آن مهمتر تفکر در نماز و روزه است.
نکته آخر درباره این حدیث این است که یک اسلام حقیقی و تشیع حقیقی وجود دارد و یک اسلام و تشیعی در ذهن ما است که دریافتهای ما از محیط اطرافمان است؛ به طور مثال کسی که در یک روستا زندگی می کند همه دینش را از روحانی روستا گرفته است. نگاه او نسبت به تشیع با نگاه کسی که در قم بزرگ شده که مهد تشیع است و مدتها از محضر اساتیدی مانند علامه حسن زاده آملی و جوادی آملی و … بهره برده بسیار متفاوت است. پس نمی توانیم بگوییم آنچه در ذهن ما است تشیع حقیقی است بلکه تشیع واقعی همان است که اهل بیت(ع) فرموده اند. بر این اساس برخی اوقات نگاه ما در بعضی مسائل نسبت به تشیع کامل است و در برخی اوقات درصدی از آن است و بخشی از آن برای ما بیان شده و بخشی دیگر نشده است یا اینکه ما به دنبال تمام حقیقت آن نبودیم.
درآن تشیعی که اهل بیت (ع) به ما معرفی می کنند تفکر « فی امر الله» مهم است؛ یعنی تفکر و اندیشیدن مهم است.
درحال حاضر تشیع در همین جلسات و هیات‌ها به چه صورت تبیین می شود؟ یک تشیعی که براساس احساسات است و تفکر در آن معنایی ندارد و متاسفانه این اتفاقی است که در حال وقوع است و ما را در دنیا به این صورت معرفی می کنند.
صحنه هایی از قمه زنی ما را به نمایش می گذارند و شیعه ای را که طبق بیانات معصومین (ع) تفکر در آن قدر و قیمت زیادی دارد، به این صورت افرادی که مجنون هستند و پیرو یک دین هیجانی و احساسی هستند، بیان می کنند. در صورتی که در دین ما احساسات و عقلانیت جایگاه مشخصی دارند و اگر بیشتر از آن حدی که برایش تعریف شده است، بشود؛ تشیع واقعی نیست.
وظیفه کسانی که دین را به مردم آموزش می دهند این است که این فاکتورها را جابجا نکنند. فاکتورهایی مانند تفکر، احساس، آداب و مناسک و … در دین هر کدام جایگاه مشخصی دارند که در کنار هم تشیع حقیقی را تشکیل می دهند.

منصوص بودن مهمترین ویژگی تشخیص امام از نظر شیعه
از این جلسه وارد یکی از مهمترین مباحث عقاید امامیه می شویم که بسیار مهم است و یکی از شیرین ترین مباحث عقاید امامیه و از ستون اصلی تشیع است؛ مبحث اثبات امامت حضرات معصومین(ع)  و در وهله اول امیر المومنین(ع) یا به تعبیر دیگر اثبات خلافت بلافصل امیر المومنین(ع)
در کتب کلامی مهمترین خصوصیت شیعه و اصلی ترین تعریفی که از شیعه در تاریخ شده است؛ این است که، شیعه کسی است که علی(ع) را خلیفه بلافصل پیامبر(ص) می داند . لذا شیعه زیدیه نیز داریم که مورد قبول نیست و خیلی از تفکراتشان با ما سازگاری ندارد چون آنها امام را کسی می داند که جهاد کند و قائم بالسیف باشد. امامی را که مانند امام صادق(ع) جهاد نکرده است به عنوان امام قبول ندارند اما در کتب کلامی هم به ما شیعه می گویند و هم همه دیگر فرق تشیع شیعه می گویند . به این دلیل که همه این فرق، حضرت علی(ع) را خلیفه بلافصل پیامبر اکرم(ص) می دانند.
در ابتدای مباحث امامت بیان کردیم که چند سوال اصلی دراین مبحث وجود دارد؛ «ما الامام / امام چیست؟» (تعریف امامت)، «لِمَ وَجَبَتِ الامامَ / برای چه چیز امامت واجب شده است»(برهان اقامه کنید برای پذیرفتن امامت)، « هل الامام موجود دائما او فی بعض الاوقات / امام بایدهمیشه باید یا گاهی باشد و گاهی نباشد» (شیعه معتقد است امامت باید همیشه باشد)، « کیف الامام / صفات امام چیست؟»، «مَنِ الامام / امام کیست و مصداق چه کسی است».
در این جلسه می خواهیم مصداق امام را بیان کنیم؛ در ابتدا نیز به طور مفصل نظرات و دیدگاه های شیعه را در این زمینه مطرح می کنیم.
مهمترین خصوصیت امام از نظر شیعه این است که منصوص باشد، یعنی نص صریح از طرف خداوند در مورد او آمده باشد. به طور مثال طیفی از شیعیان غالی و برخی از فرق متصوفه شیعه بر این اعتقاد هستند که امام به وسیله معجزات و دلایل شناخته می شود که علمای شیعه این موضوع را قبول ندارند و رد کرده اند. علمای شیعه می گویند امام کسی است که نص صریح در مورد آن آمده باشد حال ممکن است معجزه هم داشته باشد ولی معجزه دلیلی بر امامت وی نیست.
امامت امیر المومنین(ع) را ابتدا از طریق نصوص قرآنی بررسی می کنیم و سپس روایات وارده در این زمینه را مورد بررسی قرار می دهیم؛در همه این مباحث هم نظرات شیعه و هم نظرات اهل سنت بیان خواهد شد.
ولایت یعنی صاحب اختیاری،‌تدبیر امور و تصرف
مهمترین آیه ای که در زمینه اثبات امیرالمومنین(ع) آیه ولایت است؛
قرآن کریم می فرماید: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ / ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند همان کسانى که نماز برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند (سوره مائده ، آیه ۵۵)»
نکته اول؛ بحثی که بین شیعه و اهل سنت در مورد این آیه و دیگر آیات مطرح می شود این است که می گویند کلمه «ولی» در اینجا به معنی «دوستی» به کار رفته است. بالاخص در مورد حدیث  غدیر می گویند منظور از «مولا» همان «دوست» و «محبت» است.
در اینجا ما از یک قاعده در زبان عربی استفاده می کنیم. در این آیه «واو عطف» به کار رفته، وقتی «واو عطف » در جمله می آید و دو جمله را به هم معطوف می کند تمام احکام آنها نیز مانند هم می شود یعنی اگر جمله اول مرفوع است در جمله دوم نیز همان اعراب به کار برده می شود، معنای آنها نیز یکی می شود اگر یکی از آنها متعلق به یک متعَلَق باشد جمله دوم نیز همانطور خواهد شد.
در این آیه خدا نیز می فرماید: « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ / ولی شما خداست و رسول او (با واو عطف) و کسانى که ایمان آورده‏اند همان کسانى که نماز برپا مى ‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند»
همان ولایتی که خدا بر شما دارد همان ولایت را نیز رسولش بر شما دارد؛ ولایت برای خدا فقط شامل دوست داشتن و یاری کردن نمی شود، البته این ها نیز جزئی از معنای کلمه ولایت است اما معنای اصلی آن صاحب اختیاری، تدبیر امور و تصرف است. در واقع ولایت خدا بر ما فراتر از دوستی و یاوری است.
طبق آیه ۵۵ سوره مائده هر ولایتی را که خدا برما دارد که شامل ولایت صاحب  اختیاری و سرپرستی ما است؛همان و لایت را رسول او نیز بر ما دارد و همینطور کسانی که نماز به پا می دارند و در نماز زکات می دهند نیز بر ما همان ولایتی را دارند که خدا و رسولش دارد.
نکته دوم: مصداق این قسمت از آیه شریفه که می فرمایند؛ « آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» چه کسانی هستند.
فخر رازی : علی بن ابی طالب (ع) تنها کسی است که در حال رکوع زکات پرداخت کرده
ابتدا این مصادیق را در کتب اهل سنت بررسی می کنیم؛
۱ـ زمخشری(استاد ادبیات است)در تفسیر کشاف، ( به مباحث لغوی و اعجاز ادبی قرآن پرداخته است)  می نویسد؛« این آیه در شأن حضرت علی(ع) نازل شده و سر اینکه لفظ جمع در آیه آمده است با اینکه در مورد یک نفر بیشتر نبوده است برای این است که مردم را به چنین فعلی ترغیب کند تا کمک به فقرا را به اندازه یک نماز هم حتی تاخیر نیندازد.»(تفسیر کشاف، ج۱، ص ۵۰۵)
۲ـ ثعلبی در کشف البیان به نقل از ابوذر غفاری می نویسد؛ «یک ظهر با رسول خدا(ص) در مسجد نماز می خواندیم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک نمود ولی هیچ کس پاسخ مثبت نداد در این هنگام علی(ع) در حال رکوع با انگشت کوچک خود که در آن انگشتری بود به سائل اشاره  کرد و انگشتر را بر گرفت. رسول اکرم (ص) که شاهد این ماجرا بود سر به سوی آسمان برداشت و عرض کرد خدایا برادرم موسی از تو تقاضا نمود شرح صدر به او داده و کارش را آسان گردانی و گره از زبانش بگشایی تا مردم سخن او را بفهمند و هارون برادر او را وزیر او قرار دهی و او را شریک در مسئولیت موسی گردانی تا بدین طریق پشتیبانی  قوی پیدا کند و تو دعای او را پذیرفتی، اینک من محمد(ص) پیامبر و برگزیده تو هستم خدایا شرح صدر به من عطا کن و کار مرا آسان گردان و علی(ع) را که از اهل بیت من است وزیرمن و پشتیبان من قرار ده. ابوذر غفاری می گوید هنوز دعای حضرت تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و این آیه را بر حضرت تلاوت کرد.»
۳ـ فخر رازی امام المشککین (هم بسیارباسواد است و  هم بسیار به شیعه حمله می کند) در تفسیر کبیر، می نویسد؛ «این آیه (آیه ۵۵ سوره مائده) در شأن علی (ع) نازل گشته است و علما بر این موضوع معتقدند که ادای زکات در حال رکوع واقع نشده است مگر از علی(ع)» (تفسیر کبیر، ج ۱۱، ص ۳۰) این موضوع بسیار مهم است که فردی مانند فخررازی این را می گوید.
۴ـ در حدیثی از موفق بن احمد نقل شده که عمربن عاص در پاسخ به نامه معاویه چنین نوشت؛ «ای معاویه تو به خوبی از آیاتی که در زمینه فضائل علی(ع) نازل شده است آگاه می باشی. فضائلی که غیر از علی(ع) هیچکس از آن برخوردار نیست مانند « یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا  / [همان بندگانى که] به نذر خود وفا مى‏کردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى‏ترسیدند (سوره انسان ،‌آیه ۷)» « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ ….. (سوره مائده، آیه ۵۵)» « مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا / در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. (سوره احزاب ،‌آیه ۲۳)»
اینها تنها نمونه هایی از تفاسیری است که درباره آیه ۵۵ سوره مائده در تفاسیر اهل سنت بیان شده است.


همچنین علامه امینی در کتاب الغدیر، جلد سوم،  صفحه ۱۵۶ تا ۱۶۲ می گوید:«نام ۶۶ نفر از کسانی که روایت شان نزول آیه ولایت را در مورد حضرت علی(ع) نقل کرده اند آورده است»
از خلیفه دوم نقل است که می گوید: « وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعینَ خاتَماً وَ اَنَا راکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ ما نَزَلَ فی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ فَما نَزَلَ/  به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع داده‌ام تا در حق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد  (نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۸، ذیل حدیث ۲۶۹؛ البرهان، ج۲، ص ۳۱۸، ذیل حدیث ۳۱۶۷)»
حزب الله با ولایت امیر المومنین(ع) تعریف می شود
تفاسیر شیعه ذیل آیه شریفه ۵۵ سوره مائده؛
از امام باقر(ع) نقل شده است؛ خداوند تعالی آیه؛ «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ ….. (سوره مائده، آیه ۵۵)» را نازل کردو به رسول خود امر نمود ولایت علی (ع)‌را ابلاغ نماید و چون مردم معنای ولایت در آیه را نفهمیدند خداوند به پیامبر اکرم(ص) امر فرمود که ولایت را برای مردم تفسیر کند همانگونه که نماز، زکات، روزه و حج را تفسیر و تبیین فرمود این مسئولیت برعهده رسول اکرم(ص) سنگین آمد و بیم آن داشت مردم او را نپذیرفته و تکذیب کنند از خدا یاری طلبید  و آیه شریفه « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‏دارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند(سوره مائده ، آیه ۶۷)».
امام باقر(ع) فرمود: فرائض و واجبات شرعی یکی پس از دیگری نازل می شد و ولایت آخرین فریضه و دستور الهی بود وپس از آن آیه «…. الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا …… / …… امروز کسانى که کافر شده‏اند از [کارشکنى در] دین شما نومید گردیده‏اند پس از ایشان مترسید و از من بترسید امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت‏خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم …. (سوره مائده ، آیه ۳)»
درادامه حضرت شان نزول آیه را توضیح می دهند و می فرمایند: گروهی از یهودی ها که اسلام آورده بودند نزد پیامبر(ص) آمدند و عرض کردند یا رسول الله(ص) وصی و ولی شما بر ما بعد از شما کیست؟ در این هنگام آیه « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ ….. (سوره مائده، آیه ۵۵)» نازل گشت پس از آن نبی اکرم(ص) به همراه گروه یهودی تازه مسلمان شده به سمت مسجد حرکت کردند و در جلوی در مسجد فقیری را دیدند حضرت از او سوال کرد، آیا کسی به تو چیزی داده و از تو دستگیری کرده، او در پاسخ گفت: بله این انگشتر را به من دادند، حضرت سوال کرد، چه کسی آن را به تو داد،‌فقیر عرض کرد، آن کسی که در حال نماز است و به داخل مسجد اشاره کرد، پیامبر فرمودند :درچه حالی این انگشتر را به تو بخشید، وی گفت: در حال رکوع؛ نبی اکرم(ص) با شنیدن این خبر تکبیر گفتند و افرادی که در مسجد حاضر بودند تکبیر گفتند سپس نبی ا کرم(ص) فرمود: علی(ع) ولی و صاحب الامر شما بعد ازمن است. مردم درپاسخ عرض کردند خداوند را به عنوان پروردگار خویش و اسلام را به عنوان دین خود و حضرت محمد(ص) را به عنوان نبی و پیامبر و علی بن ابی طالب را به عنوان ولی خویش پذیرفتیم. سپس آیه « وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ / و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏اند ولى خود بداند [پیروز است چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند( سوره مائده، آیه ۵۶)» (اصول کافی، ج ۱،‌ص۲۸۹؛ غایه المرام ، ص۱۰۷ باب ۱۹، ح ۵) ». تعریف حزب الله با ولایت امیر المومنین(ع) است.
(تفاوت شان نزول شیعه و سنی در این است که در شان نزول اهل سنت پس از اینکه حضرت علی(ع) انگشتر را داد آیه نازل شد و در شان نزول شیعه قبل از اینکه حضرت انگشتر بدهند آیه نازل شده است و مصداق این آیه را حضرت علی(ع) معرفی می کند)


برای مصون ماندن قرآن از تحریف نام مبارک حضرت علی (ع) در قرآن نیامده
پاسخ به شبهات
سوال: اگر این آیه مربوط به شخص امیر المومنین (ع) است پس از چرا ضمایر جمع دراین آیه به کار رفته است؟
پاسخ۱: پاسخ این شبهه همان نظر زمخشری است که در ابتدای همین مبحث بیان شد. به خاطر ترغیب مردم به این عمل خداوند از ضمایر جمع استفاده کرده است.
پاسخ ۲: در لسان عرب اینگونه است که با وجود اینکه مخاطب مفرد است اما جمع به کار برده می شود. نمونه هایی از آن نیز در قرآن وجود دارد از جمله؛ « یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ / مى‏گویند اگر به مدینه برگردیم قطعا آنکه عزتمندتر است آن زبون‏تر را از آنجا بیرون خواهد کرد [ولى] عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است لیکن این دورویان نمى‏دانند (سوره منافقین ، آیه ۸)» مصداق این آیه یک نفر است، آن هم عبدالله بن ابی که سرکرده منافقین است. در تمام تفاسیر شیعه و سنی نیز بیان شده است که مصداق این آیه «عبدالله بن ابی» است.
اما در این جا هم جمع به کار رفته است.
پاسخ۳: احتمال دارد به خاطر ارج نهادن به این اقدام خالصانه به صورت جمع بیان شده است. وقتی می خواهیم کسی را به خاطر کاری که انجام داده ارج بنهیم ، ضمیر مفرد برای او به کار نمی بریم. شاید این کار آنقدر مهم بوده است که خدا از ضمیر جمع در آن استفاده کرده است.
سوال :شبهه دیگری که در مورد این آیه مطرح است این است که چرا مستقیما نام مبارک حضرت علی(ع) در آیه ذکرنشده است
پاسخ: احتمال این است که شاید به دلیل حسادتهایی که به امیر المومنین(ع) می شده خداوند از آوردن نام ایشان در قرآن امتناع ورزیده تا مبادا از این طریق دشمنان حضرت برای از بین بردن نام ایشان قرآن را که آخرین معجزه الهی است موردتحریف قرار دهند. خداوند برای مصون ماندن قرآن از تحریف نام مبارک حضرت را در قرآن نیاورده است. دراین صورت به خاطر دشمنی های شدیدی که با ایشان بود قطعا قرآن تحریف می شد.
آیه شریفه « إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ / ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند همان کسانى که نماز برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند (سوره مائده ، آیه ۵۵)» اولین و مهمترین آیه در اثبات بلافصل خلافت امیر المومنین(ع) است.

منبع: سایت روضه الشهداء

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group