پنجاه و ششمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) ۲
صحابه کسانی بودندکه می توانستند در ماجرای غدیر تاثیر گذار باشند و نقل حدیث کنند که متاسفانه منع کتابت حدیث بود و همه ساکت شدند.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسهی پنجاه و ششم را در خدمت خواهران و برادران هستیم. مجلس امشب تقدیم به روح بزرگ دوازدهمین امام ما حضرت حجت بن الحسن علیه السلام خواهد بود و جزءبیست و ششم را در طول هفته تلاوت می کنیم و ثوابش را تقدیم آن حضرت حجت(عج) می نماییم.
نماز باعث تضعیف شیطان می شود
امام زمان (عج) فرمودند: « ما أرْغَمُ أنْفُ الشَیْطانَ بِشَى ءٍ مِثْلَ الصَّلاهِ، فَصَلِّها وَ أرْ غَمْ أنْفَ الشَّیْطانَ / با هیچ چیز مثل نماز، بینى شیطان به خاک مالیده نمى شود پس نماز را به پادار و بینى شیطان را به خاک بمال. (بحار، ج ۵۳،ص ۱۸۲)»
یکی از افتخاراتی که هیاتهای قدیمی داشتند و متاسفانه هیاتهای جدید ندارند این است که یا جلسه با نماز شروع می شد و یا به نماز ختم می شد.در یک طیفی این باب شده که هیاتی ها کاهل نمازند. در دهه محرم خیلی به نماز اهمیت داده می شود چرا که این خیلی دیده شده که ما از نماز غافل می شویم. انشاءاله امام زمان(عج) ما را مودب به آداب نماز کند. دقتهایی که خود به خود نماز بر روی یک ریل معنوی قرار بگیرد.
ابلاغ ولایت امیرالمومنین(ع) اتمام رسالت است
در ادامه اثبات ولایت امیر المومنین(ع) دلایل قرآنی را بیان می کردیم؛
در جلسه گذشته درباره آیه ۵۵ سوره مبارکه مائده صحبت کردیم در این جلسه به بررسی آیه تبلیغ می پردازیم؛
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)»
این آیه از آیات مهمی است که شیعه در آن خیلی بحث ندارد و بر این عقیده هستیم که این آیه مربوط به عید غدیر است اما اهل سنت درباره این آیه گاهی بحث دارند.
از منابع اهل سنت برای اثبات این آیه که درباره امیر المومنین(ع) است استفاده می کنیم. همان نگاهی که ما نسبت به ائمه اطهار(ع) داریم، اهل سنت درباره صحابه رسول خدا(ص) دارند و معتقدند هر چه صحابه بگویند درست است.
تفاسیر اهل سنت درباره آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)»
روایت اول؛
زید بن ارقم از بزرگترین و معروفترین صحابه رسول خدا(ص) نقل است که هنگام بازگشت از حجه الوداع وقتی پیامبر اکرم(ص) به غدیر خم رسیدند با آنکه ظهر بود و هوا بسیار گرم، ما را در آنجا گرد آورد؛ خطبه رسایی ایراد فرمود« همانا خداوند به من امر نموده تا آنچه برمن نازل گشته به شما ابلاغ بنمایم که در غیر این صورت رسالت الهی را انجام نداده ام و خداوند مرا از گزند مردم محفوظ می دارد ، جبرئیل از جانب خداوند مرا مامور کرده تا در این مکان توقف نموده و به همه مردم از سفید پوست وسیاه پوست اعلام دارم که علی بن ابی طالب(ع) برادر من، وصی و خلیفه من و پیشوای شما پس از من خواهد بود با آنکه از جبرئیل خواستم از خدا بخواهد مرا از این مطلب معذور دارد زیرا می دانستم بسیاری از شدت علاقه من به علی(ع) آگاهند مرا آزار خواهند داد اما خداوند نپذیرفت و به این تقاضا راضی نشد، پس ای مردم بدانید همانا خداوند او را ولی و پیشوای شما قرار داد و اطاعت او را بر شما واجب نمود و هر کس با او مخالفت کند از رحمت خداوند دور خواهد شد و هر کس او را تصدیق نماید مورد رحمت خداوند واقع می شود بشنوید و فرمان برید همانا خداوند مولای شما و علی امام شماست و امامت در فرزندان من از صلب او تا روز قیامت ادامه خواهد یافت. حلال و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسول حلال و حرام کرده باشند، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند به من آموخت و من نیز آن را به علی منتقل کرده ، پس هیچگاه از او جدا نشوید زیرا اوست که به راه حق هدایت کرده و خود نیز براساس حق عمل می کند هر کس او را انکار کند بدون تردید خداوند گناهش را نبخشیده او رابه عذابی سخت و جاودانه دچار خواهد کرد او برجسته ترین افراد پس از من است و پیشوایی مومنین پس از من برای هیچ کس جز او سزاوار نیست. آنگاه حضرت علی(ع) را روی دست بلند کرد وفرمود ای مردم این است علی؛ برادر و وصی من، نگهدارنده علم من و خلیفه من بر کسانی که به من و به تفسیر کتاب خداوند ایمان آورند. (الغدیر، ج۱، ص۲۱۴ـ۲۱۶)
روایت دوم؛
ابی سعید خدری درباره آیه؛ « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)» می گوید؛ روز غدیر خم بر رسول اکرم نازل گشت.
روایت سوم؛
براءبن عازب نقل می کند؛ در رکاب رسول خدا از حجه الوداع باز می گشتم (با نقل داستان) می گوید حضرت زیر سایه درختی نشست و دست علی(ع) را گرفت و خطاب به مردم گفت آیا من بر مومنین اولی از خود آنان نیستم همه در پاسخ گفتند بلی یا رسول الله چنین است،پس حضرت فرمودند: آگاه باشید هر که من مولای اویم علی مولای اوست، خدایا دوستداران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن بدار. پس از این ماجرا حضرت علی (ع) را ملاقات کرد و عرض کرد یا علی گوارا باید بر تو! اینک تو مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی هستی. در اینجا بود که آیه ««یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)» نازل شد.
تفاسیر شیعه
در حدیث مفصلی از امام صادق(ع) آمده است؛ بعد از بازگشت از حجه الوداع جبرئیل این آیه را نازل کرد و پیامبر(ص) چه کسی مولای شما ست و اولی بر شما از خودتان است. (اصلا بحث دوست داشتن نیست که اهل سنت می گویند «وال من والاه » یعنی دوست داشتن، پیامبر(ص) با کیاست تمام در ابتدا ولایت را تعریف می کند، (بچه یاد گرفته است غذا بخورد اما یک نفر به عنوان ولی او وجود دارد که به او می گوید چه غذایی را بخورد و چه غذایی را نخورد)، پیامبر(ص) می فرماید چه کسی از شما برخودتان اولی تر است، می گویند شما یا رسول الله (ص)، حضرت می فرمایند: هر کس من مولای اویم از این پس علی مولای اوست. (معنی ولایت بسیار روشن است در حدیث غدیر) و آنگاه برای او دعا کردند و سه مرتبه فرمودند خدایادوستداران او را دوست دار و دشمنان او را دشمن بدار.(به این سند حرف پیامبر اگر حضرت علی را دوست داشته باشیم یقین می کنیم که خدا ما رادوست دارد.) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
فضای خفقان آور بعد از پیامبر(ص) مانع از بیان فضایل امیرالمومنین(ع) بود
سوال: صحابه زیادی بودند که حدیث غدیر را با کم و زیاد آن در لفظ و معنای واحد نقل کرده اند «ان النبی اولی بالمومنین من کنت مولا فهذا علی مولا» با وجود این همه صحابی که ناقل این حدیث بودند چطور آن اتفاقات رخ داد. آیا بعد نظرشان عوض شد؟
پاسخ : اگر بخواهیم تحلیل کنیم این موضوع را شاید یک دهه زمان لازم داشته باشد، اما می توانیم بگوییم این مربوط به شناخت کم ما از تاریخ اسلام می شود. در صدر اسلام بعد از حضرت رسول(ص) یک جریان کاملا سیاسی اتفاق افتاده و اینگونه نبوده که جماعت مسلمین و اجماع صحابه بر چیزی اجماع کند و آن اتفاق بیفتد . بلکه یک عده کار سیاسی کردند و بر گرده مردم سوار شدند و بعد برای خودشان حدیث تراشیدند و کسانی را که حدیث می گفتند را ساکت کردند. مهمترین تحلیل علامه عسکری (ره) از صدر اسلام این است که مهمترین اتفاقی که بعد از رحلت رسول خدا(ص) افتاد منع احادیث رسول خدا(ص) بود و این کار تا زمان عمربن عبدالعزیز حدودا دو قرن و نیم کسی اجازه نداشت بگوید قال رسول الله(ص) ، یا اینکه احادیث مخفیانه بیان می شده و مهمترین کاری که خلیفه اول انجام داد و خلیفه دوم نیز آن را ادامه داد منع کتابت حدیث بود و منع قول حدیث و فضا به شدت امنیتی بود. اینگونه نبوده که صحابه یک موضوع را درباره غدیر بگویند وائمه (ع) چیز دیگری بگویند بلکه غالب سخنان صحابه همان چیزی بود که اهل بیت (ع) می گفتند اما فضا به شدت خفقان آور بود و حکومت یک فضای امنیتی ایجاد کرده بود (در ادامه بیشتر در این مورد توضیح خواهیم داد) بر اساس یک بازی سیاسی عده ای در سقیفه جمع می شوند و ماجرایی اتفاق می افتد که عمر به ابوبکر می گوید من با تو بیعت کردم و بعد از آن هم به زور از همه مردم بیعت گرفتند و اینگونه به حکومت رسیدند. کسانی که می توانستند در این ماجرا تاثیر گذار باشند صحابه بودند که می توانستند نقل حدیث کنند که متاسفانه منع کتابت حدیث بود و همه ساکت شدند. و از طرف دیگر احادیثی جعل کردند که با عث پایین آمدن مقام پیامبر(ص) و بالا بردن مقام خلفا شود اینها ریشه های اصلی اشکالات ما با اهل سنت است و گرنه دیگر بر سر خلافت که دعوایی نداریم زمان آن گذشته چرا که حکومت فرع دین است و شما اصل دین را تغییر دادید. قرآن می گوید: «ما اتاکم الرسول فخذوه» در حالی که ایشان همه حرفهای پیامبر را سانسور کردند و فضای امنیتی بوجود آمد که هیچ کسی نتواند قال رسول الله بگوید.
آنها در کتب کلامی خود می گویند یکی از ادله شان براینکه خلیفه بلافصل بعداز رسول خدا(ص) ابوبکر است عمل صحابه است. صحابه رسول خدا(ص) با ابوبکر بیعت کردند ولی با علی(ع) بیعت نکردند. درحالی که ما با اصل آن مشکل داریم و اصلا این احادیث را قبول نداریم و چه کسی گفته باید به صحابی مراجعه کنید. یکی ازمبانی اهل تسنن عمل به فرمایشات صحابه است در حالی که ما این را قبول نداریم ما می خواهیم بگوییم آنچه که شیعه می گوید در اهل سنت هم است در حقیقت «ما الفضل ما شهد به الاعلی» می کنیم یعنی فضیلت این است که دشمن هم شهادت بدهد و گرنه با مبانی اهل سنت نمی توانیم ولایت امیر المومنین ثابت نمی شود.
اگر قبول کنیم عمل صحابه حجت است همه صحابه با ابوبکر بیعت کردند. بحث ما بر سر مبنا است اگر ما به امامت متمسک می شویم براساس آیات قرآن, نص , روایات است و مبنای ما روایات پیامبر(ص) و سپس حضرات معصومین است در حالی که مبنای آنها روایات پیامبر(ص) و سپس صحابی است. چه کسی گفته است عمل صحابه حجت است ؛ حال فرض بگیریم عمل ایشان حجت است وقتی ما نص صریح در قرآن و از کلام پیامبر(ص) داریم قطعا این نصوص ملاک هستند نه عمل صحابه. حال این سوال مطرح است عمل صحابی مهمتر است یا قول قرآن. وقتی ما نص صریح داریم دیگر جای بحث باقی نمی ماند وقتی قرآن می فرماید: «اذا قضی الله و رسوله ان یکون لهم الخیره» در واقع اجتهاد در مقابل نص صحیح نیست. وقتی خود صحابی قائل به این هستند که آیه درباره ولایت امیر المومنین نازل شده ؛حالا همه صحابه با ابوبکر بیعت کنند قطعا صددرصد ایشان اشتباه کرده اند.
امام باقر(ع) می فرمایند: وقتی پیامبراکرم(ص) به غدیر خم رسیدند جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد، عرض کرد ای رسول اکرم خداوند بر تو سلام رسانده و می فرماید: « یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ / اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند (سوره مائده، آیه ۶۷)» با آنکه گروهی از مردم از این منطقه عبور کرده بودند و گروهی هنوز به غدیر نرسیده بودند رسول خدا(ص) فرمان داد در همین مکان بمانید وبه کسانی که رفته اند بگویید برگردند و به آنان که نرسیده اند بگویید بیایند، هنگامی که همه جمع شدند فرمودند : خداوند به من وحی نموده که آنچه را در مورد خلافت علی بن ابی طالب بر من وحی شده است برشما ابلاغ کنم که اگر این تبلیغ صورت نمی گرفت رسالت الهی به انجام نرسیده بود (احتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۶۹)
در بررسی تفاسیر اهل سنت سیوطی در «درالمنثور» در ذیل این آیه نیز یک روایت بیان می کند؛ و می گوید این آیه درباره غدیر است(ج۲،ص۲۹۸)، همچنین در مفاتیح الغیب فخر رازی( ج ۱۲، ص۴۰۱) در تفسیر این آیه (۶۷ سوره مائده) ۱۰ وجه ذکر کرده و آخرین وجه آن را به عنوان یک احتمال آورده که بعضی ها می گویند این آیه درباره واقع غدیر بوده است.
در تفاسیر شیعه این گونه نیست و همه مفسرین ما بر این عقیده اند که این آیه فقط و فقط درباره واقعه غدیر خم بوده است.
در الغدیر از کتب اهل سنت دلیل آورده می شود و علامه امینی(ره) با این کار نشان داده است که واقعه غدیر به هیچ عنوان انکار پذیر نیست.
ما در ادله اثبات امیر المومنین در این دو جلسه آیه ولایت وتبلیغ را بیان کردیم و انشاله در جلسه بعد نیز آیه اکمال و دیگر آیات مرتبط را بیان خواهیم کرد.
منبع: سایت روضه الشهداء