پنجاه و هشتمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) ۴

پیامبر(ص) در خطبه غدیر می فرمایند: پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.

 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه‌ی پنجاه و هشتم را در خدمت خواهران و برادران هستیم و جز ۲۸ را خوانده و نثار حضرت علی(ع) می نماییم.
حقیقت وجودی انسان در سختیها و ناملایمات مشخص می شود
امام علی(ع) می فرمایند: «فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ / در دگرگونى احوال گوهرهاى (حقیقت) مردان شناخته شود» هر انسانی یک ظاهر و یک جوهری دارد. در دگرگونی های روزگار است که جوهر مردان شناخته می شود چرا که در حالت عادی انسان هم در حوزه فردی و هم در رابطه با خدا و دیگر افراد خوب است اما همین که کمی روزگار سخت می شود حالات انسان و رفتار او هم تغییر می کند. نمونه هایی هم در تاریخ هستند مانند طلحه و زبیر که در ابتدا در کنار مولا بودند اما همین که حضرت امیر (ع) به خلافت رسیدند و مسئله حق و حقوق به میان آمد رنگ عوض کردند و تغییر احوال دادند.
در تاریخ انقلاب اسلامی همینطور است بودند کسانی که در کنار انقلاب بودند اما همین که اوضاع به خلاف میل ایشان شد در مقابل آن ایستادند.
در روابط ما با اطرافیان هم ممکن است از این مسائل پیش آید، لذا می گویند می خواهی کسی را بشناسی با او به سفر برو چرا که در سفر شرایطی پیش می آید که افراد خود را به خوبی نشان می دهند.
خطبه غدیر مهمترین سند روایی شیعه
در جلسات گذشته آیات مربوط به ولایت امیر المومنین(ع) بررسی شد، در این جلسه نصوص روایی ولایت و خلافت امیر المومنین (ع) را مطرح می کنیم.
شیعه معتقد است در اثبات امامت حضرت علی(ع) مهمترین دلیل نص است که باید از طریق قرآن و روایات نبوی بیان شده باشد.
نص اولین و مهمترین دلیل شیعه در اثبات امیر المومنین(ع) است، همچنین راه های دیگری که می توان امامت را از طریق آن تعیین کرد، افضلیت, اعلمیت , عصمت که جز لاینفک مبحث امامت است که در آینده نیز این موارد در باره امیرالمومنین(ع) بررسی می کنیم.
معجزات و دلایل ولایت امیر المومنین (ع) را بیان خواهیم کرد اگر چه معجزات دلیل برامامت نیست بلکه تاییدی بر ولایت است و به فضایل و مناقب حضرت نیز اشاره خواهیم کرد.
اولین و مهمترین سند نص روایی شیعه درباره امامت امیر المومنین(ع) وخلافت بلافصل ایشان، خطبه غدیر است.
غدیر در کتب اهل سنت
اولین موضوعی که در این رابطه مطرح می شود بررسی اسناد خطبه غدیر است.
گروه اول جمعی از مورخانی که در طول تاریخ به حدیث غدیر تصریح کرده اند عبارتند از؛
بلاذری در انساب الاشراف ، ابن قطیبه در المعارف و الامامه و سیاسه، طبری، ابن زولاق لیثی مصری، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن عبدالبر در الاستیاب، ، ابن عساکر در تاریخ الشام، یاقوت حموی در معجم الادباء، ابن اثیر در اسدالغابه، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ابن خلقکان در وفیات الاعیان، یافئون در مرآت الجنان، ابن شیخ بلوی در الفباء ، ابن کثیر شامی در النهایه، ابن خلدون در مقدمه ابن خلدون ، شمس الدین ذهبی در تذکره الحفاظ، نویری در نهایت الارب فی فنون الادب، ابن حجر عسقلانی در الاعصابه و تهذیب التهذیب، ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه، مقریزی در الخطط، جلال الدین سیوطی در برخی از کتبش، قرمانی دمشقی در اخبار الدُوَل، نورالدین حلبی در السیره الحلبیه.
گروه دوم چندی از محدثان هستند که ۲۷ محدث بزرگ را علامه امینی در الغدیر ذکر کرده است.
پیشوای مذهب شافعی ـ ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی در النهایه ابن اثیر، پیشوای مذهب حنبلی ـ احمد حنبل در مسند و مناقب خود، ابن ماجه در سنن خود، ترمذی در صحیح خود، (این کتب جز صحاح سته هستند) ابو یعلا موصلی در مسند خود، بغوی در السنن، دولابی در الکنی و السماء، طحاوی در مشکل آلاثار، حاکم در المستدرک ، ابن معازلی شافعی در مناقب، ابن منده اصفهانی در کتب خود، خطیب خوارزمی در المناقب و مقتل الاامام الحسین (ع) ، کنجی در کفایه الطالب، محب الدین طبری در الریاض النظره و ذخایر العقبی، هموینی در فرائد السبطین، ذهبی در التلخیص ، هیثمی در مجمع الزوائد، جزری در اسنی المطالب ، ابو العباس قسطلانی در مواهب الا لدنیه ، متقی هندی در کنزالعمال، هروی قاری در المرغاه فی الشرح المشکاه ، تاج الدین مناوی در کنوز الحقایق فی حدیث خیر الخلائق و فیض القدیر، شیخانی قادری در الصراط السوی فی مناقب آل نبی ، ابوعبدالله زرقانی مالکی در شرح المواهب, ابن حمزه دمشقی حنفی در البیان و التعریف.
گروه سوم عده ای از مفسرین بزرگ اهل سنت هستند؛
طبری در جامع البیان عن التاویل آیه القرآن ، ثعلبی در الاکشف و الابیان فی تفسیر القرآن، واحدی در اسباب النزول، ابومحمد بغوی در تفسیرش ، قرطبی در تفسیرش، فخر رازی در مفاتیح الغیب، قاضی بیضاوی در انوار التنزیل و الاسرار التاویل، ابن کثیر شامی در تفسیرش، نیشابوری در تفسیرش، جلال الدین سیوطی در تفسیرش، ابوالسعود الاعمادی در الارشاد عقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم، خطیب شربیانی در تفسیر خود، قاضی شوکانی، آلوسی بغدادی در روح المعانی فی تفسیر القرآن و السبع المثانی.
گروه چهارم متکلمان هستند؛
قاضی ابوبکر باقلانی بصری، التمهید، قاضی عبدالرحمان ایجی شافعی در المواقف ، سید شریف جرجانی درشرح المواقف، بیضاوی در طوالع الانوار ، شمس الدین اصفهانی در مطالع الانذار ، تفتازانی در شرح المقاصد ، قوچشی مولا علاءالدین در شرح تجرید.
واقعه غدیر در طول تاریخ در کتب تاریخی، تفسیری، حدیثی و کلامی به صراحت توسط شیعه و سنی بیان شده است و قابلیت انکار ندارد.
علامه امینی می گوید: ۱۱۰ نفر از صحابه واقعه غدیر را روایت کرده اند.
حافظ سجستانی حدیث مزبور را از ۱۲۰ تن از صحابه روایت کرده، حافظ ابوالعلاء همدانی آن را به ۲۵۰ طریق روایت کرده است.
البته امکان دارد علمای اهل سنت حدیث غدیر را با کاستی هایی نقل کرده باشند. بعضی از عبارات در برخی از نقلها باشد ودر برخی دیگر از نقلها نباشد.
در کتاب «غدیر در آیه اسناد» برای هر عبارت حدیث غدیر سند آمده است. آیه ۶۷ سوره مائده که در خطبه غدیرهم ذکر شده در فتح الغدیر، ج۲، ص۶۰ ؛ در المنثور ،ج۲، ص۲۹۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۲، ص۲۳۷؛ شواهد التنزیل ، ج۱، ص۲۵۰، ح۲۴۴؛ عمده القاری، ج۱۸، ص۲۰۶؛ کتاب تفسیر قرآن ،شماره ۱۳۴؛ التفسیر کبیر ، ج۱۲، ص۴۹؛ غرائب القرآن تفسیر نیشابوری، ج۲، ص۶۱۶؛ مفتاح النجاه، باب ۳، فصل ۱۱؛ الفصول المهمه، فصل اول؛ الکشف البیان.
عبارت«علیٌ وصیٍ»کفایت الطالب، ص۲۶۰و۲۶۱؛ جواهر المطالب، ج۱، ص۱۰۷، باب ۱۹؛تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۹۲؛ سبط النجوم الوالی، ج۳، ص۴۱؛ الفردوس بماثور الخطاب، ج۳،ص ۳۳۶؛ کنوز الحقایق، ج۲، ص۱۱۰؛ فرائد السبطین ، ج۱، ص۲۶۸؛ المناقب خوارزمی، ص۸۵، ح ۷۴؛ الریاض النظره، ج۲،ص۲۴۴؛ توضیح الدلایل، ورقه ۲۰۰، باب دهم؛ مناقب علی بن ابی طالب(ع) ،ص۱۰۱، ح ۱۴۴٫
عبارت «علیٌ خلیفتی»؛ تاریخ مدینه دمشق، تاریخ طبری، مسند علی بن ابی طالب، کنزالعمال، شواهد التنزیل، فرائد السبطین، اسنی المطالب.
عبارت «علیٌ الامام من بعدی» المناقب خوارزمی، فرائد السبطین.
عبارت « فرض اللَّه طاعه على على الابیض و الاسود » فرائد السبطین، ج۱، ص۳۱۵؛ مناقب امام امیر المومنین، ج۱، ص۱۴۰؛ ینابع الموده ، باب ۳، ح۱۰٫
عبارت «ملعون من خالفه ، مرحوم من تبعه»؛ فرائد السمطین ج۱، ص۵۴، باب ۵ ح ۱۹٫
عبارت «على ولیکم» ؛ الجامع الصحیح (سنن الترمذى) ؛کتاب مناقب المعجم الکبیر ؛ تاریخ مدینه دمشق . کنزالعمال؛ البدایه و النهایه ؛ حوادث سال ۴۰ ه . کنزالعمال.
عبارت « علی امام بامرالله» همچنین دارای اسناد متعددی است.
عبارت «على امام المتقین» ؛المعجم الصغیر ؛ مجمع البحرین ؛ مجمع الزوائد ؛ تاریخ اصبهان ۲۰۰/۲ شماره ۱۴۵۴٫ المناقب، خوارزمى ۲۹۵ ح ۲۸۷ فصل ۱۹، و ص ۳۲۸ ح ۳۴۰ فصل ۱۹٫
عبارت «انه امام من اللَّه» ؛ حلیه الاولیاء ۶۶/۱ شماره ۴؛ المناقب، خوارزم؛ فرائد السمطین ؛ کفایه الطالب ؛ تاریخ مدینه دمشق ؛ تاریخ بغداد ۹۹/۱۴ شماره ۷۴۴۱ .
عبارت « من شک فى الولایه فقد کفر»؛ تاریخ مدینه دمشق ؛سمط النجوم العوالى ؛ الریاض النضره؛ مفتاح النجاح. توضیح الدلائل؛ اسنى المطالب.
جریانات سیاسی حق امامت را از حضرت(ع) سلب کردند
سوال: اگر اهل سنت هم خطبه غدیر را نقل کرده اند پس این همه اختلاف بر سر چیست؟ یا اینکه آنها غدیر را به این معنا قبول ندارند؟
علامه امینی کتاب الغدیر را نوشته تا اثبات کند حدیث غدیر یک حدیث متواتر است و به هیچ وجه شبهه ای در آن نیست بار یان کار لازم است که سند از اهل سنت هم بیاورد چون ممکن است بگویند شیعیان برای امام خودشان حدیث ساخته اند. ولی وقتی از طریق علمای اهل سنت هم بیان شده باشد دیگر این احتمال که ساخته شیعه باشد از بین می رود.
در جلسه گذشته پاسخ بخش دوم سوال شما را گفتیم که به دلیل منع کتابت حدیث این احادیث سینه به سینه نقل شده و این احادیث شرایط بیان نداشته است.
اگر الان یک شخص سنی به این منابع رجوع کند سوال برایش پیش می آیدکه یا اینها دروغ است و یا اینکه خلافت حق امیر المومنین(ع) بوده و بر اثر یک حرکت و جریان سیاسی از ایشان این حق سلب شده است.
حضور بیش از ۱۲۰هزار نفر در واقعه غدیر خم
مرحله بعد در بررسی نصوص روایی بیان داستان و ماجرای غدیر است.
در سال دهم هجری پیامبر با جمعی عظیم عازم حج می شوند و این تنها حجی بودکه پیامبر(ص) بعد ازهجرت به مدینه انجام داده اند. اسامی مختلفی برای این حج در نظر گرفته اند از جمله ؛ حجت الوداع، حجت الاسلام، حجت الابلاغ، حجت الاکمال، حجت الاتمام.
رسول خدا(ص) غسل می کنند و با دو جامه ساده احرام روز شنبه ۲۴ یا ۲۵ ذیعقده به قصد حج پیاده از مدینه خارج می شوند و با تمامی زنان و اهل حرم، همه خاندان و تمام مهاجر و انصار و قبائل عرب حرکت فرمود.
در آن دوره بیماری آبله یا حصبه شیوع پیدا کرده بود که با این وجود باز هم جمعیت عظیمی راهی حج شدند که حدود ۱۲۰هزار نفر آورده اند.
بعد از اتمام مناسک حج به همراه جمعیت آهنگ بازگشت می کنند و به غدیر خم می رسند، نزدیکی جحفه (منزل گاهی است که راه عراق, مدینه و مصر از آن جا منشعب می شود) در روز پنجشنبه ۱۸ ذیحجه جبرئیل امین فرود می آید و از جانب خداوند متعال آیه «یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ (سوره مائده، آیه ۶۷)» را نازل می کند. ۵در خت کهن در آنجا وجود داشت که پیامبر فرمودند کسی آنجا اتراق نکند تا محلی برای سخنرانی شود و در هنگام ظهر هوا هم خیلی گرم بود، پس از فراغت از نماز در میان گروه حاضران بر محل مرتفعی که از جحاز شتران ترتیب داده بودند خطبه را شروع کردند.
حمد و ثنای پروردگار
در قسمت اول خطبه غدیر پیامبر(ص) حمد وثنای پروردگار را می فرمایند؛
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَهِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.
ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.
فرمان الهی برای بیان مطلبی مهم
در قسمت دوم می فرمایند؛
لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَهَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.
– معبودی جز او نیست – چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.
فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ – فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَهِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ – وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.» (به این گونه روایات می گویند وحی بیانی و به عنوان یک جمله معترضه بیان می شود)
مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَهِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی – وَ هُوالسَّلامُ – أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.
وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَهً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَیُؤْتونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَی الزَّکاهَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.
هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم – که تنها او سلام است – فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده( از این نص صریح تر دیگر وجود ندارد). جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛
و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.ÂÂ
وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ – أَیُّهَاالنّاسُ – لِعِلْمی بِقِلَّهِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَهِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.
وَکَثْرَهِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّهٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَهِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ – (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) – خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَهُ.
و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.»
و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. – بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود – لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.»
وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ – فی حَقِّ عَلِی – وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ای پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده – در حقّ علی – ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»
معرفی حضرت حجت (عج) در روز عید غدیر
فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ.
ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ.
مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَهُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.
هان مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.
[هشدار که] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.
هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد. (امامت تا حضرت حجت مشخص شده است)
لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ.
مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَهِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ).
روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام.
هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم…»
مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ.
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ.
أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله – أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها – إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).
هان مردمان! عل را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید.
دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد!
هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است (حتی در مورد افضلیت هم پیامبر صحبت کرده و امیرالمومنین(ع) را افضل بر همه خلایق معرفی کرده است)
مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله).
هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است (یکی از القاب حضرت علی(ع) جنب الله است) که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم…»
حضرت علی (ع) آشکار کننده باطن قرآن
فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی)
پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام.
وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی
و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.
أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَهُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ.
هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد
سپس پیامبر (ص) بازوی حضرت امیر(ع) را که در یک پله پایین تر از خود ایستاده بود گرفت و بالا آورد بقدری که پاهای حضرت علی(ع) به زانوی پیامبر(ص) رسید و فرمودند:
ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: الله و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او! سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را؛ و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.
 
مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ
هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند
إِنَّهُ خَلیفَهُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی).
همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»
پیامبر و علی نفس و احده هستند
مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّهُ کُلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِی.
هان مردمان! فرزندان هرپیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است.
حسادت نسبت به مقام امیرالمومنین(ع) باعث حبط و نابودی اعمال است
مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّهِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَهٍ واحِدَهٍ، وَهُوَ صَفْوَهُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله،
هان مردمان! به راستی که شیطانِ اغواگر، آدم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.
أَلا وَ إِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِی، وَ لایُوالی عَلِیّاً إِلاَّ تَقِی، وَ لایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ.
آگاه باشید! که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت. و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار. و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش.
وَ فی عَلِی – وَالله – نَزَلَتْ سُورَهُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ).
و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.
علمای اهل سنت خطبه غدیر را به این مفصلی نقل نکرده اند ولی آنچه که به تواتر بیان شده است عبارت «من کنت مولا» است
وصف دوستداران اهل بیت(ع) در قرآن کریم
مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّهُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ
هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.
أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ).
هان! دوستداران امامان ایمانیان اند که قرآن چنان توصیف فرموده: «آنان که ایمان آورده و باور خود را به شرک نیالوده اند، در امان و در راه راست هستند.»
مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ.
(مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ.
مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّی نَبی وَ عَلِی وَصِیّی
هان مردمان! بدانید که همانا من انذارگرم و علی مژده دهنده.
هان! که من بیم دهنده ام و علی راهنما.
هان مردمان! بدانید که من پیامبرم و علی وصی من است
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَهِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.
آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود
پیامبر(ص) غصب خلافت را در روز عید غدیر پیش بینی کردند
مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّهِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ.
فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّهِ. نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. علی ذالِکَ نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ.
هان مردمان! شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. از این روی خداوند عزّوجل به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست.
پس همگان بگویید:
«البتّه که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آن ها خشنودیم و بر آن گردن گذار و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر – از صلب او – به ما ابلاغ کردی، با تو پیمان می بندیم با دل و جان و زبان و دست هایمان. با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم. و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم.
وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله فی عَلِی أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّهِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما
[ی رسول خدا] ما را به فرمان خدا پند دادی درباره ی علی امیرالمؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن و حسین و آنان که خداوند پس از آنان برپا کرده است.
حضرت نیز پیش بینی در مورد خلافت می کنند و می فرمایند
وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَهَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)،
آگاه باشید! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده. آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران!
و نیز با دعا خطبه را به پایان می رسانند
اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَی (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر! و الحمدللّه ربّ العالمین
 
منبع: سایت روضه الشهداء

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group