این قول پیامبر(ص) که می فرمایند: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست دلالت دارد بر افضلیت امیرالمومنین(ع)؛چرا که مولی به کسی گفته می شود که اولویت دارد در تصرف و می تواند تصرف کند در زندگی شما و اولی بالامر یعنی کسی که می تواند به شما امر و نهی کند. اگر کسی بود که با فضیلتتر از امیرالمومنین بود باید او مولا می شد.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسهی شصت و ششم را در خدمت خواهران و برادران هستیم و جزء ۶ را خوانده و تقدیم به حضرت امام رضا(ع) می نماییم.
برای اینکه تمام اعمال و حرکات ما عبادت باشد باید در ریل قطار اهل بیت(ع) باشیم
امام رضا(ع) فرمودند: « إِنَّ الَّذی یَطْلُبُ مِنْ فَضْل یَکُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه / به راستی کسی که در پی افزایش رزق و روزی است تا با آن خانواده خود را اداره کند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است. (بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۳۹)
دو نکته در این زمینه وجود دارد؛ مباحثی که درباره سبک زندگی اسلامی گفته می شود یعنی همه زندگی مومن عبادت است اگر مطابق با دستورات اهل بیت (ع) باشد. یعنی همین که نیت می کنید صبحانه می خورم تا بروم سرکار و برای امرار معاش خانواده تلاش کنم مانند کسی که قصد تلاش برای جهاد در راه خدا را دارد بر طبق این حدیث. تا لحظه ای که سر کار است آن به آن به او ثواب داده می شود و همین که احساس خوبی دارد چون درحال عبادت پروردگار است.
اگر در ریلی که اهل بیت برای ما قرارداده اند باشید تمام اعمال و حرکات زندگی مان عبادت است
نکته دوم که در این حدیث وجود دارد این است که تعاریفی که از عرفان اسلامی و عرفان شیعی داریم باید به گونه ای باشد که با احادیث ما وفق داشته باشد. مشکلی که وجود دارد این است دستورات عرفانی ما به گونه ای است که اگر کسی بخواهد به آنها عمل می کند باید قید یک زندگی عادی را بزند و بیخیال همسر وفرزند شود ما عرفان شیعی را قبول داریم که با این روایات سازگار باشد یعنی اگر سرکار هم می روید بمعنی عبادت کردن است. عرفانی که در شیعه هم متاسفانه نفوذ کرده تصوف، عرفان بودایی که برای عارف شدن نباید کار و ازدواج بکند و نباید در مسائل اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشد. عرفانی کامل است که از آن زحمت کشیدن برای خانواده و حضور در جامعه هم در آن باشد.
یک نفر دارد گوشه نشینی را اختیار کرده و مدام عبادت می کند،شخص دیگری در راه خدا جهاد می کند ولی فردی هم است که از هر دوی اینها بالاتر است و آن کسی است که در تلاش می کند برای امرار معاش خانواده اش.
در جلسه گذشته قاعده قبح تقدیم مفضول بر فاضل بیان شد که این کبرای مسئله ما است یعنی کلی تر است و سپس مطرح شد که امیر المومنین(ع) افضل است و این صغرای مسئله بود از کنار هم چیدن این صغرای و کبرای به دست می آید که باید امیر المومنین(ع) امام باشد چون افضل است و خیلی بد است که مفضول بر فاضل مقدم شود.
در ادامه جلسه گذشته براساس کتاب «لوامع الالهیه» فاضل مقداد بیان کردیم؛ یکبار به صورت اجمالی و بار دیگر به صورت تفصیلی افضلیت امیر المومنین(ع) را اثبات خواهیم کرد و دو وجه از این وجوه بیان شد.
بهترین خلایق؛ امیرالمومنین(ع)
وجه ثالث؛
[الوجه] الثالث: قول النبیّ صلّى اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: «إنّ اللّه اطّلع إلى الأرض اطّلاعه فاختار منها أباک فاتّخذه نبیّا، ثمّ اطّلع ثانیه فاختار منها بعلک فاتّخذه وصیّا» فلو کان غیره أفضل منه تعین للاختیار.
قول پیامبراکرم(ص) به حضرت زهرا(س): خداوند متعال توجهی به زمین فرمود؛ پدرت را گزینش کرد، او را به عنوان پیامبر اتخاذ کرد؛ دوباره خداوند متعال به زمین توجهی فرمود، شوهرت را انتخاب کرد و او را وصی انتخاب کرد.
فاضل مقداد در توضیح این مطلب می گوید؛ اگر کسی از امیر المومنین(ع) افضل بود جا داشت که خدا او را انتخاب کند. پس نتیجه میگیریم امیرالمومنین(ع) افضل خلق است.
وجه چهارم؛
[لوجه] الرابع: قول النبیّ صلّى اللّه علیه و آله فی ذی الثدیه: «یقتله خیر الخلق» و معلوم أنّ قاتله علیّ علیه السّلام.
شخصی از کفار است که پیامبر(ص) اسم او را می برد و می گوید این فرد را بهترین خلق می کشد. فاضل می گوید در تاریخ آمده است که این شخص را امیرالمومنین(ع) می کشد. و این نص جلی است که مشخص می شود امیرالمومنین(ع) بهترین خلق است و در نتیجه افضل خلق است.
بهترین خلق قطعا افضل بر همه است
وجه پنجم؛
[الوجه] الخامس: روى ابن مسعود عن النبیّ صلّى اللّه علیه و آله أنّه قال: «علیّ خیر البشر فمن أبى فقد کفر » و قد صنف الشیخ الأقدم أبو محمّد جعفر بن أحمد بن علی القمیّ نزیل الری (ره) من مشایخ الشیخ الصدوق (ره) کتابا فی نقل هذا الحدیث الشریف، و هو مطبوع مع تآلیف أخرى له فی مجلّد واحد مع رسائل أخرى من تألیف غیره و سمّى کتابه نوادر الأثر فی علی علیه السّلام خیر البشر، و قد أخرج الحدیث فیه من أکثر من أربعین طریقا، عن الأعمش (ره) و غیره، عن عطیه العوفی (ره)، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری (ره)، عن رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله أنّه قال: «علیّ خیر البشر، و لا یشک فیه إلّا کافر أو منافق» و فی بعض طرقه-: «علیّ خیر البشر، من أبی فقد کفر» ص ۳۶ و فی بعضه: «علیّ خیر البشر بعد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله من قال غیر هذا فقد کفر» ص ۳۸ و الکتاب مطبوع سنه ۱۳۷۱ بإیران، و ینبغی الرجوع إلى کتاب غایه المرام للسید الأعظم البحرانی قدّس سرّه، انظر ص ۴۴۹ و فیه من طریق العامه: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: «من لم یقل: علیّ خیر البشر فقد کفر».
ابن مسعود از پیامبر(ص) روایت می کند: علی بهترین بشر است و هر کس آن را انکار کند قطعا کافر شده. از این عبارت که آن را فریقین(شیعه و سنی) نقل کرده اند متوجه می شویم امیر المومنین(ع) بهترین خلق است اگر کسی از امیر المومنین(ع) افضل بود باید او را بهترین بشر می خواندند پس امیر المومنین(ع) افضل است و باید او امام باشد.
در ادامه فاضل مقداد در این باره توضیحاتی می دهد و می گوید؛ شیخی به نام ابومحمد جعفر بن احمد بن علی القمی که ساکن ری بوده از مشایخ شیخ صدوق بوده و شیخ صدوق از او روایت نقل می کند کتابی نوشته است درباره این حدیث که اثبات کند شیعه و سنی آن را نقل کرده اند و آن را چاپ کرده و اسم این کتاب را «نوادر الاثر فی علی (ع) خیر البشر» گذاشته است و از ۴۰ طریق این حدیث را نقل کرده است. در ادامه راویان این حدیث را نقل می کند. این روایت به مدلهای مختلف روایت شده و دلیل آن این است که راویان این حدیث متفاوتند ولی مضمون آن یکی است که به اینها متواتر معنوی گفته می شود.
نمونه هایی از این عبارت؛
علی خیر البشر من شک فیه فقد کفر / علی خیر البشر و من ابا فقد کفر / علی خیر البشر بعد رسول الله من قال غیر هذا فقد کفر و….
وجه ششم؛
[الوجه] السادس: روى أنس عنه صلّى اللّه علیه و آله أنّه قال: «إنّ أخی و وصیّی و خیر من أترکه بعدی هو علیّ بن أبی طالب علیه السّلام یقضی دینی و ینجز وعدی».
انس روایت می کند از پیامبر(ص) که فرمودند: همانا برادر من و جانشین من و بهترین کسی که او را ترک می کنم بعد از من هست علی بن ابی طالب است که دین من را به جا می آوردو و عده های من را به تحقق می رساند.
امیر عرب کسی نیست جز امیر المومنین(ع)
وجه هفتم؛
[الوجه] السابع: روت عائشه قالت: کنت عند رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله إذ أقبل علیّ فقال: هذا سیّد العرب فقلت: بأبی أنت و أمّی أ لست سیّد العرب؟ فقال: أنا سیّد العالمین و هو «۱» سیّد العرب. (اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه، ص: ۳۸۵)
عایشه نقل می کند که من پیش پیامبر(ص) بودم که علی(ع) نزدیک شد؛ پیامبر(ص) فرمود: این آقای عرب است، پرسیدم شما سید عرب نیستید؟ پس فرمودند: من سید عالمین هستم و امیر المومنین(ع) سید عرب هستند.
این روایت نیز نشان دهنده این است که امیرالمومنین(ع) بر تمام اعراب افضلیت دارند. وقتی یک نفر آقای عرب است یعنی از او بهتر نیست.
وجه هشتم؛
[الوجه] الثامن: قوله صلّى اللّه علیه و آله: «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» و دلالته من وجهین:
الأوّل: المولى هو الأولى بالأمر و التصرّف کما تقدّم، فیکون أفضل. // الثانی: أنّه یفید کونه مخدوما و مقدّما و رئیسا فیکون أفضل؛ و لهذا قال عمر: «أصبحت مولای و مولى کلّ مؤمن و مؤمنه إلى یوم القیامه ».
این قول پیامبر(ص) که می فرمایند: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست از دو جهت دلالت دارد بر افضلیت امیرالمومنین(ع) اول؛ مولی به کسی گفته می شود که اولویت دارد در تصرف و می تواند تصرف کند در زندگی شما و اولی بالامر یعنی کسی که می تواند به شما امر و نهی کند. اگر کسی بود که با فضیلتتر از امیرالمومنین بود باید او مولا می شد. دوم؛ این عبارت افاده می کند که باید امیرالمومنین(ع) مخدوم باشد و دیگران به او خدمت کنند و مقدم باشد و رئیس باشد در نتیجه باید افضل باشد و برای همین خلیفه دوم بعد از خطابه غدیر به خدمت امام علی(ع) رسید و عرض کرد: مولای من شدی ومولای هر زن و مرد مومنی تا روز قیامت.
وجه نهم؛
[الوجه] التاسع: قوله «أنت منّی بمنزله هارون من موسى إلّا أنّه لا نبیّ بعدی» و معلوم أنّ هارون کان أفضل من کلّ أمّه موسى علیه السّلام، فوجب أن یکون علی علیه السّلام أفضل من کلّ أمّه محمّد صلّى اللّه علیه و آله؛ إذ المساوی للأفضل أفضل
نسبت تو به من نسبت هارون است به موسی با این تفاوت که بعد از من دیگر پیامبری نیست و معلوم است که هارون افضل قوم خود بوده است که بعد از موسی نوبت به او می رسد پس مشخص است که امیر المومنین(ع) افضل از هر کسی است در امت محمد(ص) .
امیر المومنین(ع) تنها کسی که افتخار برادری پیامبر(ص) را دارد
وجه دهم؛
[الوجه] العاشر: المؤاخاه فإنّه صلّى اللّه علیه و آله لمّا آخى بین الصحابه اتّخذه أخا لنفسه، و یؤکّده قوله علیه السّلام: «أنا عبد اللّه و أخو رسول اللّه لا یقولها بعدی إلّا کذّاب أنا الصدیق الأکبر أنا الفاروق الأعظم الذی یفرق بین الحقّ و الباطل» قال ذلک مرارا کثیره و لم ینکر علیه، و معلوم أنّ المؤاخاه تدلّ على الأفضلیه؛ و لأنّ المؤاخاه مظنّه المساواه فی المنصب بل هی المساواه بعینها، فیکون کل واحد منهما قائما مقام الآخر، و لمّا کان النبی صلّى اللّه علیه و آله أفضل الخلق لزم أن یکون مساویه أفضل و هو المطلوب.
برادری او پیامبر(ص)؛ پیامبر (ص) در مسجد همه را دو به دو با هم بردار شدند و تنها حضرت علی(ع) را نگه داشتند تا خود با ایشان دست برادری دهند.. در این مواخات و برادری پیام است که اگرکسی بهتر و افضلتر بود قطعا پیامبر با او برادر می شد.
امیر المومنین(ع) فرمودند: من بنده خدا هستم و برادر رسول خدا(ص) غیر از من اگر کسی بگوید من برادر رسول خدا(ص) دروغ می گوید. من راستگوی بزرگم ، من فرق گذرانده بزرگم بین حق و باطل (امیرالمومنین(ع)بارها این صفات را در سخنانشان می فرمودند و کسی هم آن را انکار نمی کرد). برادری هم نشان دهنده افضلیت است.
قرآن کریم؛ امیرالمومنین(ع) را صالح ترین افراد معرفی می کند
وجه یازدهم؛
[الوجه] الحادی عشر: قوله تعالى: فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ « التحریم ،آیه ۴». وجه الاستدلال: أنّ المفسّرین قالوا: إنّ المراد بصالح المؤمنین هو علیّ علیه السّلام، و المولى هنا هو الناصر؛ لأنّه القدر المشترک بین اللّه و جبرائیل علیه السّلام، فیکون علی علیه السّلام مختصّا بالنصره من بین سائر الصحابه فیکون أفضل منهم، و هو المطلوب.(اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه، ص: ۳۸۶)
در رابطه با این روایت داستانی نقل شده است که به صورت اجمالی آن را بیان می کنیم. در آیات ابتدایی سوره تحریم آمده است که دو تن از همسران پیامبر(ص) (در روایات شیعه وسنی نام این دو زن آمده است) این دو برعلیه پیامبر(ص) اقدام ناشایستی انجام دادند. ظاهرا پیامبر(ص) در منزل همسر دیگری رفته بودند و این دو براساس حس حسادت زنانه شان به پیامبر(ص) طعنه زدند و موجب ناراحتی رسول الله (ص) شدند و پیامبر به مشربه ام ابراهیم رفتند. در ادامه داستان این دو زن قصد کردندپیامبر(ص) را ناراحت کنند. که این آیات نازل شد؛ « ان تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَهُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیر / اگر [شما دو زن] به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است] واقعا دلهایتان انحراف پیدا کرده است و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقتخدا خود سرپرست اوست و جبرئیل و صالح مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این فرشتگان [هم] پشتیبان [او] خواهند بود (سوره تحریم، آیه ۴)» بر طبق تمام تفاسیر شیعه وسنی مقصود از صالح ترین مومنین ،شخص امیر المومنین(ع) است.
از این آیه مشخص می شود که امیر المومنین(ع) افضل خلائق است چون اگر کس دیگری بود قرآن او را به عنوان صالح ترین افراد معرفی می کرد همچنین در کنار اسم خدا و جبرئیل آمده است.
خصوصیات همه انبیاء در وجود امیرالمومنین(ع) جمع شده است
وجه دوازدهم؛
[الوجه] الثانی عشر: روى البیهقی عن النبیّ صلّى اللّه علیه و آله أنّه قال: «من أراد أن ینظر إلى آدم فی علمه و إلى نوح فی تقواه و إلى إبراهیم فی حلمه و إلى موسى فی هیبته و إلى عیسى فی عبادته، فلینظر إلى علیّ بن أبی طالب علیه السّلام» و هؤلاء الأنبیاء أفضل من سائر الصحابه و علیّ مساویهم، و مساوی الأفضل أفضل، و هو المطلوب.
بیهقی از پیامبر(ص) نقل می کند؛
هر که می خواهد علم آدم ، تقوای نوح پیامبر، حلم ابراهیم حضرت، هیبت حضرت موسی(ع) و عبادت حضرت عیسی(ع) را ببیند پس بنگرد به علی بن ابی طالب (ع) و مشخص است که این پیامبران از صحابه بالاتر هستند. امیرالمومنین(ع) جمیع خصوصیات پیامبران را دارد پس افضل از همه صحابه است.
آنچه بیان شد دوازده وجه و نصوص روایی است که فاضل مقداد به طور اجمال در بیان اثبات افضلیت امیرالمومنین(ع) بیان می کند.
در هفته آینده وجوهی را که مفصلا در اثبات افضلیت امیر المومنین(ع) آمده است بیان می کنیم.