صد و هفتمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اهمیت مبحث توحید
امامت و ولایت معنای کامل توحید است چراکه اگر امامت و ولایت نباشد توحید فقط یک شعار است. منظور از ولایت یعنی وارد کردن توحید در بستر زندگی فردی و اجتماعی کل انسان.
بسم الله الرحمن الرحیم
توحید در امامت و ولایت معنا میشود
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
توحید اصلالصول اعتقادات است
در ادامه سلسله درسگفتارهای عقاید امامیه، مباحث مربوط به توحید مطرح میشود.
توحید اصلوالصول اعتقادات مسلمین بویژه شیعه است. در کتابهای عقاید، توحید اولین بخش است چراکه نبوت بعد از اثبات توحید قابل اثبات است و امامت بعد از نبوت اثبات میشود.
در جلسات مباحث توحیدی شامل موضوعاتی از جمله اهمیت توحید، بیان اجمالی از توحید شیعه از کتاب الاعتقادات شیخ صدوق، راههای شناخت خدا، برهانهای علمی و عقلی وجود خدا، خداشناسی از دیدگاه قرآن و روایات و ادلهای که توحید به وسیله آنها اثبات میشود.
در مباحث نظری تقریبا همه چیز به توحید مربوط میشود به طور مثال علم فقه که یک علم نظری است به توحید نیز مربوط میشود چراکه در فقه میآموزیم خداوند متعال از ما چه تکلیفی خواسته و تکالیفو وظایفمان را آنگونه که خداوند متعال میخواهد انجام دهیم. به اجرای دستورات الهی در تمام مراحل زندگی انسان توحید در عبادت گفته میشود.
در تفاسیر گوناگون قرآن و مباحثی که در این میان شکل میگیرد نیز مفسران به دنبال این هستند که اراده خداوند چه بوده است و اراده خداوند از بیان آیات چه چیزی بوده است. در مباحث اعتقادی مانند نبوت نیز میتوان اهمیت توحید نیز رسید چراکه وجود پیامبر برای شناخت خداوند است و پیامبران برای این مبعوث شدهاند که خدا را به مردم بشناسانند.
در حالیکه گروههای تفکیری، وهابیها و ناصبیها معتقدند امامت شرک است اما باید بگوییم که در مبحث امامت آنچیزی که بیش از همه اهمیت دارد توحید است و مقصود از وجود امام این است که انسانها خداشناس شوند و مردم را به خدا دعوت میکنند؛ همانطور که در برخی از ادعیه آمده است: «و الیالله تدعون و علیه تدلون و به تومنون/ شما دعوت بخدا میکنید و دلالت بر خداوند دارید و ایمان به خدا آوردید» (در زیارت جامعه کبیره که به گفته برخی روشنفکران مرامنامه غالیان شیعی است از ضمیر (ه) بسیار استفاده شده است این ضمیر به خداوند متعال بازمیگردد.)
تشکیل حکومت اسلامی یک امر توحیدی است
در حقیقت امامت و ولایت معنای کامل توحید است چراکه اگر امامت و ولایت نباشد توحید فقط یک شعار است. منظور از ولایت یعنی وارد کردن توحید در بستر زندگی فردی و اجتماعی کل انسان. اگر نگاه انسان به زندگیاش نگاه توحیدی باشد از کوچکترین کارها و جزئیترین اعمال انسان تا تشکیل حکومت براساس توحید است.
نظریه ولایت فقیه یک نظریه کاملا مبتنی بر توحید است و شانی از شئون الله تعالی است. خداوند متعال احکام متفاوتی را در زمینههای سیاسی،اجتماعی و فردی برای انسان بیان کرده است. تشکیل حکومت اسلامی نیز یکی از این احکام است اگرچه به درستی اجرا نشود.
وقتی دستور خداوند، پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع) بر تشکیل حکومت اسلامی پس چگونه برخی افراد نظر میدهند به دلیل اینکه برخی افراد باعث از بین رفتن آبروی دین میشوند بنابراین حکومت اسلامی نباید تشکیل شود. دستور خدا در هر شرایطی برای تشکیل حکومت دینی پابرجاست چراکه شئونی از شئون توحید است به این معنی که به خداوند بازمیگردد.
بنابراین تمام مباحث نظری انسان برگرفته از توحید است و اگر غیر از این باشد باید ایجاد سوال کند. اگر شیعه برای اثبات و یادآوری واقعه غدیر تلاش میکند به این دلیل است که با توحید نسبت دارد چراکه شیعه خدا را از علی(ع) میآموزد و خدایی که از راهی غیر از راه امیرالمومنین(ع) شناخته شود خدایی است که دارای دست و پا و اعضای دیگر است. امیرالمومنین(ع) چون مظهر و حجت خداست اهمیت دارد و اگر غیر از این باشد مانند دیگر افراد است.
امام حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر که مهمترین آن تشکیل حکومت اسلامی است قیام کرد چراکه دستور خداوند مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی منقطع شده بود.
انسان موحد تمام افعالی که انجام میدهد براساس توحید است و توحید در عبادت به این معنی است که انسان فقط براساس دستورات خداوند متعال عمل میکند و تمامی امامان معصوم(ع) برای این آمدهاند که بگویند خداوند چه دستوراتی بیان کرده است. مومن باید در زندگی هر عملی را که انجام میدهد براساس دستورات الهی باشد.
غربت توحید
بحث دیگری که در اهمیت مباحث توحیدی مطرح میشود موضوع «غربت مباحث توحیدی» است.
یکی از وجوه مهم مباحث توحیدی این است که در تمام ادیان و مذاهب خدا به غیر از آنچه که در صفاتش است توصیف شده است. به طور مثال گاهی اوقات در برخی از علمای شیعه خداوند را پروردگاری معرفی کردهاند که اهل جبر نیست و عقاب و عدالتی ندارد و از آن طرف بسیار رحیم و بخشنده است و در حقیقت خداوند متعال را که هم جلوه رحمانیت دارد و هم جبار است طوری معرفی میکنند که دیگر انسانها از خداوند نمیترسند و حساب نمیبرند. در قرآن کریم خداوند متعال در آیات متعددی عذابهای الهی را که عقوبت گناهان هستند بیان میکند. در حالیکه برخی از علمای ما خدایی را معرفی میکنند که صفات جلالیه ندارد و این نشان از غربت توحید است.
در دنیای اسلام فرق متعددی هستند که برای خداوند جسمیت قائلند و روایات متعددی در کتب معتبر خود در اینباره دارند. متاسفانه امروز یک نگاه تکثرگرایی (پلورالیسم) در بین علما حتی علمای شیعه وجود دارد و معتقدند که خداوند همه بندگان را میپذیرد و تفاوتی میان گناهکار و مومن نیست و از آن به اسلام رحمانی نیز یاد میکنند.
خدا به واسطه اهلبیت(ع) شناخته و عبادت میشود و در پذیرش خداوند، پروردگاری را میپذیریم که امام حسین(ع) معرفی میکند در جامعه کبیره نیز آمده است؛ «السلام علی محال معرفتالله، من ارادالله بداء بکم، و من وحده قبل عنکم، بما عرف الله،بما عبدالله»
منبع: حسینیه مجازی روضه الشهداء