صد و سیزدهمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / توحید فطری
بسم الله الرحمن الرحیم
.فطرت نقطه آغاز حرکت به سمت خداپرستی است. حال هر چه فطرت خداجو سالمتر باشد و در کنار علم قرار گیرد انسان را به خدا می رساند اما اگر در کنار جهل قرار بگیرد انسان را به سمت شیطان هدایت میکند خلاصه مطلب:
رجوع به فطرت بهترین راه خداشناسی
صد و سیزدهمین جلسه سلسله مباحث عقاید امامیه را با ادامه مبحث توحید پی میگیریم.
جلسه گذشته به طور اجمال از کتاب «عقاید امامیه» تالیف شیخ صدوق مباحثی را مطرح کردیم. در فرق مختلف اهل سنت نیز کتابهایی درباره عقاید مانند «عقائدنا» تالیف شده است.
در این جلسه و جلسات آینده نیز مباحثی درباره توحید، اثبات خدا، انواع توحید و … بیان میشود.
اولین و سادهترین راه شناخت خدا
علوم شامل شاخههای مختلفی از جمله علم حضوری، علم حصولی و علم فطری میشود.
علم حضوری یعنی نسبت به یک موضوع حاضر باشید و دسترسی به این علم نیازمند مقدمه و لوازم نیست. مانند علم به گرسنگی و تشنگی. عرفا از طریق علم حضوری به توحید میرسند و عارف خود را در محضر خدا میبیند و حضرت باریتعالی و یگانگی او را در عالم حاضر میداند.
انسانها در مسیر بندگی خود به تدریج به این علم حضوری میرسند. دست یافتن به علم حضوری نیز نیازمند صفای باطن و پاکی درون دارد.
علم حصولی یعنی رسیدن به علمی که با یک مقدمه حتی کوچک حاصل شده است. استدلالها و براهین برای دریافت علم حصولی است. رسیدن به خدا از طریق علم حصولی گاهی اوقات از طریق استدلالهای فلسفی است و در برخی موارد نیز از طریق برهان و ادلهای است که بیان میکنند.
در وجود انسان موضوعاتی وجود دارد که فطری است و با فطرت انسان سر و کار دارد که برخی از آنها از جنس علم است و بعضی دیگر گرایش (غریضه).
همه ابناء بشر به طریقه فطری خدا را میشناسند و فطرتاً میدانند که خالقی دارند و البته گرایش هم دارند یعنی اگر کسی فطرت پاک و سالمی داشته باشد به سمت خداپرستی میرود. حال اگر یک فطرت پاک در مسیر علم و دانش قرار بگیرد، فطرت هدایت میشود و به خدا میرسد. اما اگر علم در کنار فطرت نباشد ممکن است انسان به جهل برسد و ممکن است بتپرست شود. البته کسی بتپرست شده از طریق فطرت خداجویش به دنبال خداوند بوده اما از آنجا که فطرت در کنار علم نبوده و با جهل همراه شده به بیراهه کشیده شده است.
فطرت نقطه آغاز حرکت به سمت خداپرستی است. حال هر چه فطرت خداجو سالمتر باشد و در کنار علم قرار گیرد انسان را به خدا می رساند اما اگر در کنار جهل قرار بگیرد انسان را به سمت شیطان هدایت میکند.
آیتالله مصباح یزدی در کتاب درباره فطرت میگوید: فطریات موضوعی است که در وجود همه انسانها قرار داده شده است بُعد حیوانی فطرت غریزه نام دارد. فطرت خداجو در طول تاریخ ثابت است و امور فطری نیاز به تعلیم و تعلم ندارد.
پیامبر اکرم (ص) درباره فطرت میفرمایند: « کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَهِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ أَوْ یُنَصِّرَانِهِ أَوْ یُمَجِّسَانِهِ، همه بچهها با فطرت بدنیا میآیند اما پدرانشان آنها را یهودی، نصرانی یا مجوسی میکنند».
خداوند نیز در قرآن کریم میفرماید: «… فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ../ … با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است … (سوره روم، آیه ۳۰)»
بشر براساس فطرت خود به دنبال خدا میگردد حال اگر فطرت در فضای سالم و به طور طبیعی رشد کند و در کنار آن جهل نباشد، بدون شک این فطرت سالم خود به خود به سمت الله میرود. اگر کسی فطرتش سالم باشد در وجود خدا شک نمیکند. مانند بسیاری از مردم روستانشین.
فضای جامعه و گرایشهای گوناگون انسان را به سویی میبرد که فطرتش با ناپاکیها مواجه شود اگر فطرت سالم باشد لذا خود به خود فطرت خداوند را میشناسد. تلاش انبیاء الهی و امامان معصوم (ع) بر این بوده که فطرت مردم را بیدار کنند.
قرآن کریم نیز میفرماید: «… أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ … / … مگر در باره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست … (سوره ابراهیم، آیه ۱۰)»
دین برای بیداری فطرت نازل شده
فطرت مانند طلایی است که زنگار گرفته و باید آن را با نماز و عبادت پاک و مطهر کرد. علمای اخلاق معتقدند تمام آنچه به عنوان شریعت برای انسان آمده برای این است که انسان را به فطرت خداجویش باز گرداند.
در روایت آمده است؛ إنّ أکثر أهل الجنّه البله ؛ اکثر اهل بهشت ابلههان هستند. ابله به معنی ساده و ساده کسی است که فطرتش تغییر نکرده است .
در جامعه نیز میبینیم که سطوح پایین جامعه و افراد عامی خیلی بیشتر از قشر تحصیلکرده به خدا اعتقاد دارند .
فطرت اگر سالم باشد الله را به خوبی میشناسد و زمانی که خدا را شناخت آیت خداوند را به خوبی میشناسد.
انسان در اوج مشکلاتش که دیگر هیچ امیدی وجود ندارد باز هم یک چیزی در قلبش وجود دارد که به او امید میدهد و آن خداست. خداشناسی فطری، خداشناسی است که فارغ از هر برهان و استدلالی صورت میگیرد.
خداشناسی دو گونه است؛ ثبوتی و اثباتی.
خداشناسی اثباتی؛ وقتی فرد میخواهد برای شخص دیگری خداوند را اثبات کند به آن خداشناسی اثباتی میکنند که از برهانها و ادلههای گوناگونی استفاده میشود.
خداشناسی ثبوتی زمانی است که فرد میخواهد خدا را برای خودش اثبات کند. سادهترین راه خداشناسی مبتنی بر قرآن و روایات است.
برای عموم توده بشر در ادیان مختلف با توجه به فطرت میتوان خداوند را اثبات کرد و نیازی به دلایل و برهانهای فلسفی و … نیست.
قرآن کریم برای اثبات خداوند از بحثهای پیچیده عقلانی استفاده نمیکند بلکه از سادهترین روش وجود خداوند را ثابت میکند.
قرآن کریم برای معرفی خداوند، انسان را متوجه آیات الهی میشود و از طریق نشانههای خداوند مانند ماه، خورشید، و … به انسان تذکر میدهد و میفرماید: « … لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ … / … تا در آیات آن تدبّر کنند … (سوره ص ، آیه ۲۹)» و شتر را مثال میزند؛ «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ / آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده (سوره غاشیه، آیه ۱۷)»
و میفرماید: «وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ / و به آسمان که چگونه برافراشته شده (سوره غاشیه، آیه ۱۸)»
روش قرآن برای معرفی خداوند در بیشتر موارد تذکر و تدبر در آیات و نشانهها است البته استدلال و برهان هم بیان میکند مانند آیه «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ/ اگر در آسمان و زمین ، جز «اللَّه» خدایان دیگری بود ، فاسد می شدند (نظام جهان به هم می خورد ) ! منزه است خداوند پروردگار عرش ، از توصیفی که آنها می کنند! (سوره انبیاء، آیه ۲۲)» که یکی از دلایل برهانی است که قرآن کریم به آن اشاره میکند.
در آیه دیگری میفرماید: « وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ … / و از نشانه هاى [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین … (سوره روم، آیه ۲۲)»
همچنین میفرماید: « … وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّهٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ / … و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست (سوره شوری، آیه ۲۹)»
در آیه دیگری نیز میفرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ الْجَوَارِ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ / و از نشانه هاى او سفینه هاى کوه آسا در دریاست (سوره شوری، آیه ۳۲)»
و نیز در آیه دیگری از سوره شوری میفرماید: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ … / فرمان روایی آسمان ها و زمین مخصوص خداست … (سوره شوری، آیه ۴۹)»
قرآن همچنین میفرماید: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ / (یاد آر) وقتی که ابراهیم با پدر (یعنی عموی خود) و قومش گفت: من از معبودان شما سخت بیزارم (سوره زخرف، آیه ۲۶)»
و میفرماید: «وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا / و خوابتان را آسایشتان گردانیدیم (سوره نباء، آیه ۱۰)» خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم انسان را به وسیله نشانههایی مانند شب، روز، خواب و … تذکر میدهد تا انسان با به این آیات و نشانهها دقت کند و بیندیشد چراکه توجه به آیات الهی انسان را به خدا میرساند.
حضرت ابراهیم برای اثبات خداوند به خورشید و ماه استدلال میکند و از آیات و نشانههایی استفاده کرده تا فطرت را بیدار میکند.
حضرت ابراهیم(ع) بتها را میشکند و وقتی از او میپرسند به چه دلیل این کار را کرده میگوید از بت بزرگ بزرگ سوال کنید پس به خود آمده و پشیمان شدند.
«قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنْطِقُونَ / فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ / گفت [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن مى گویند از آنها بپرسید، پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقت شما ستمکارید (سوره انبیاء، آیات ۶۳ و۶۴)».
خداوند در قرآن کریم میفرماید «علیکم انفسکم» یعنی اگر میخواهید خدا را بشناسید به خودتان بازگردید.
طبق گفته قرآن کریم آیات الهی دو دستهاند؛ آیات انفسی و آیات آفاقی. مسیر عرفان و شهود رجوع به نفس است، اگر انسان به خودش رجوع کند متوجه آیات الهی میشود.
متاسفانه امروزه زندگی ما در چهاردیواری محصور شده و کمتر زمین و آسمان را میبینیم اما کسی که در روستا زندگی میکند از آنجاکه در معرض آیات الهی است و از طریق کارش و کشاورزی به وجود خداوند پی میبرد .
خداوند در سوره واقعه میفرماید: «أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ / أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ/ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ/ آیا هیچ درباره آنچه کشت میکنید اندیشیده اید؟ آیا شما آن را میرویانید، یا ما میرویانیم ؟ هرگاه بخواهیم آن را تبدیل به کاه درهم کوبیده میکنیم به گونه ای که تعجب کنید! (سوره واقعه، آیات ۶۳ تا ۶۵)»
یک روستایی به طور حتم بارها در هنگام زراعتش با آنچه که خداوند در سوره مبارکه واقعه شرح داده، مواجه شده است و نیازی به استدلال برای یک روستایی نیست.
مدل رجوع به فطرت با استناد به آیات « علیکم انفسکم» «افی الله شک فاطرالسموات و الارض» بهترین مدل خداشناسی است. بهترین راه و سادهترین نگاه به نشانههای خداوند است. تصور اینکه توحید و خداشناسی نیاز به مباحث پیچیده دارد باطل است. خدا را باید لمس کرد و از این طریق به خدا رسید.
بسیاری از اوقات اتفاقات ناگواری که برای ما در زندگی میافتد تلنگری است تا از طریق آن اتفاق به حقیقت خدا برسیم و او را لمس کنیم.
منبع: حسینیه مجازی روضه الشهداء