خضاب شدن محاسن حضرت سیدالشهدا(ع) به خون ایشان…
روضه های شب جمعه:
حضرت رسول(ص) گریه کرد برای امیرالمومنین(ع) که ریش مبارکش به خون سرش خضاب می شود.
حضرت امیرالمومنین(ع) گریه کرد برای سیدالشهدا(ع) که ریش مبارکش خضاب می شود از خون سرش و فرمود به سیدالشهدا(ع) که من و تو هر دو ریش ما به خون سر ما خضاب می شود.
من در محراب و تو در کربلا.
این یک خضابی از امیرالمومنین(ع) و سیدالشهدا(ع) بود. یک خضابی هم از دختر امیرالمومنین(ع) علیا جناب زینب خاتون(س) است. آن خضاب را وقتی کرد که آمد سر نعش برادر وارد شد به قتلگاه.
آمد بوسید. کجا را بوسید؟ سر که نبود کجا را بوسید؟! از پاره ای فقرات نوحه اش معلوم می شود که دو جا را بوسید. یکی گلو را بوسید یکی دیگر جای تیر سه شعبه را بوسید که بوسه گاه پیغمبر(ص) بود.
آن مخدره بر رسول خدا(ص) اول سلام کرد. بعد قدری نوحه و مصیبت خوانی سیدالشهدا(ع) کرد و به سوی خدا و رسول(ص) و امیرالمومنین(ع) و حمزه سیدالشهدا(ع) شکایت از ظلم اعدا نمود؛ بعد فرمود: اینها ذریه پیغمبرند که به اسیری می برند ایشان را! کسی یاریش نکرد و چاره دردش ننمود.
منبع:
۲۳مجلس سخنرانی های اخلاقی؛ آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری(ره)، ص ۱۰۱