روزی میرسد که خودتان بر روی یک دیگر شمشیر میکشید…
روضه های شب جمعه :
تیرهاى کین از چلّه کمان آن ملاعین مانند ابر نوبهار بر بدن نازنین آن جان جهانیان و حجّت قاطعه خداوند عالمیان مىبارید و به گلوى مبارک و سینه پر از علوم ربّانى و صندوق الهامات الهى مىرسید و مىفرمود: اى امّت بدکردار! چه بسیار بد مراعات نمودید حقّ محمّد مصطفى صلى الله علیه و آله را در خصوص عترت طاهره او!
آگاه باشید که بعد از کشتن من از ریختن خون هیچ بندهاى از بندگان شایسته خدا پرهیز نخواهید نمود و باک از کشتن هیچ مؤمنى از مؤمنان نمىکنید، بلکه کشتن ایشان بعد از کشتن من بر شما آسان و سهل مىباشد. قسم به ذات اقدس حقّ تعالى به درستى امید من از کرم عمیم خداوند کریم آن است که مرا به شهادت در راه رضاى او و به خوارى و رغم انف شما گرامى بدارد، بعد از آن انتقام مرا از شما بکشد، به وجهى که به خیال شما هرگز چنین انتقام نیاید. حصین بن مالک سکونى حرام زاده شقى آن مظلوم کشته جور و جفا را صدا نمود: اى فرزند فاطمه! با چه چیز براى تو انتقام از ما خواهد کشید؟ حضرت فرمود: بأس و شدّت و عداوت به میان شما مىاندازد که شمشیر به روى یکدیگر مىکشید و شما را به یکدیگر مبتلا مىکند که خون شما را به شمشیر خود مىریزد. بعد از آن به عذاب دردناک دچار خواهید شد.
پس آن مظلوم بیابان کربلا پیوسته مشغول جهاد کافران بود و دست از قتال بر نمىداشت، تا اینکه زخمهاى بسیار و جراحات بىشمار بر بدن نازنین آن بزرگوار رسید.
به روایت ابن نما و سید بن طاووس هفتاد و دو زخم کارى بر بدن مبارک آن معدن علوم ربّانى رسیده بود. به روایت ابن شهر آشوب از ابىمخنف از جناب امام جعفر صادق علیه السلام در بدن مبارکش سى و سه زخم نیزه و سى و چهار زخم شمشیر پیدا کردند. جناب امام محمّد باقر علیه السلام فرموده است که در بدن نازنین آن مظلوم سیصد و بیست و چند زخم نیزه و شمشیر و تیر پیدا بود.
منبع: محن الابرار علامه مجلسی ؛ ترجمه هشترودی تبریزی؛ ص ۱۰۴۹