مطلب چهل و پنجم
#شب_جمعه:
«محمد بن خالد برقى» به واسطه اى از امام صادق(علیه السّلام) روایت کرده است که فرمودند:
«مرد عابدى در میان بنى اسرائیل بود، خداوند متعال بر حضرت داود (علیه السّلام) وحى فرستاد که او ریاکار است. پس از گذشت مدتى، آن مرد از دنیا رفت.
حضرت داود (علیه السّلام) بر جنازه اش حاضر نشد، اما چهل نفر از بنى اسرائیل بر جسدش ایستاده و گفتند: خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگرى نمى دانیم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى دانى، او را بیامرز.
بعد از غسل دادن چهل نفر دیگر ایستادند و گفتند: خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگر نمى دانیم اما تو از ما داناترى و بهتر مى دانى، او را بیامرز و پس از آنکه در قبر گذاشته شد نیز، چهل نفر دیگر آمدند و گفتند: خدایا! ما از او جز خیر چیز دیگر نمى دانیم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى دانى او را بیامرز.
در اینجا خداوند متعال بر داود (علیه السّلام) وحى فرستاد که چرا بر او نماز نگزاردى!
داود (علیه السّلام) جواب داد: به خاطر اینکه خودت به من گفتى که او ریاکار است. وحى آمد که: چون عده اى به نیکوکارى او شهادت دادند، من شهادتشان را تجویز کردم و آنچه را که من مى دانم و آنان نمى دانند، برایش آمرزیدم»
منبع: عده الداعی ابن فهد حلی