مادر ساداتِ عالم//سال ۹۵
مادر ساداتِ عالم ، مادرِ ما میشود
مادری که با نگاهش قطره ، دریا میشود
برنبوّت _ بر امامت _ بر محبّان ، مادر است
دُختِ امُّ المومنین ، اُمِّ اَبیها میشود!
احترام فاطمه امرِ خداوند ست و بس
پیشِ پایش مصطفی از جای خود پا میشود
عالمی در مَدحِ پیغمبر فنای مطلق است
مدحتِ او بهر زهرایش “فداها” می شود!
میرسد دریا به دریا ، از همین پیداست که
سینه ی حیدر محلِ مِهرِ زهرا میشود!
من که از مدحِ مقامِ خادمه اش عاجزم …
فضه اش مشکل گشای اهل دنیا میشود!!
رشته ایی از چادرش حبل المتین انبیاست
شان این بانو فقط محشر هویدا میشود!!
هرکسی شُهره به نامی میشود در عالمین
ای خوشا آنکه ، به عبدِ فاطمه نامی شود!
ذکرِ زهرا _ذکرِ مولا _ اَفضَلُ الاذکارِ من
می نویسم یاعلی ، یافاطمه تا می شود!
.
.
پُشتِ دربِ خانه _ بینِ شعله هایی آنچنان
یاسِ پیغمبر چنین از ساقه اش تا می شود
زخمِ پهلو ، زخمِ گونه ، زخمِ بازو ، راستی…
دردِ بینِ سینه ی مادر مداوا میشود ؟!
بعدِ کوچه ، این جوانِ قد خمیده ظاهراً …
با عصا از جای خود دیگر فقط پا میشود!!
شاعر:حسین رحمانی