بخشی از مقتل حضرت علی اصغر(ع)//برگرفته از مقتل قمقام زخار
⚫️ بخشی از مقتل حضرت علی اصغر(ع)
از مقتل قمقام زخار و صمصام بتار
از مقاتل خوب قرن سیزدهم
اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله
صفحات ۵۲۷ و ۵۲۸
↙️پس امام صلی الله علیه آمده در مقابل سرادق جلالت اندکی بنشست و کودک صغیر خویش عبدالله را که از رباب بود و در بعضی روایات به علی اصغر تعبیر کرده اند و هنوز شیرخواره بود در کنار گرفت چنانکه وداع بازپسین کند و به روایت سبط ابن جوزی عبدالله را دید که از شدت تشنگی همی گرید او را بر دست مبارک گرفته روی لشگریان آورده فرمود: “ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل” اگر بر من رحم نکنید باری بدین کودک ترحمی که از تشنگی جان همی دهد.
ناگاه مخذولی از بنی اسد و به روایت مقاتل الطالبین عقبه بن بشر تیری بینداخت و آن ناوک بر حلقوم طفل آمده تمام ببرید.
علی الجمله امام دست مبارک می داشت و چون از خون پر شدی بر زمین بریختی و گفتی: “هون علی ما نزل بی انه بعین الله” و به روایت اصح به جانب آسمان افشاندی و خود قطره از آن باز نگشتی و به روایت ابوالفرج گفت: “لا یکون اهون علیک من فصیل و فی الارشاد ثم قال یا رب ان کنت حبست عنا النصر من السما فاجعل ذلک لما هو خیر منه و انتقم لنا من هولاء الظالمین” ای بار خدای من این کودک که از ذریت محمد مصطفی است در حضرت تو خوار و بی قدر تر از بچه ناقه صالح نباشد. ای پروردگار اگر اکنون نصرت خود از ما باز داشته ای این مصائب را ذخیره نیکو فرمای و انتقام ما بخواه.
در تذکره خواص الامه مسطور است: “فنودی من الهوا دعه فان له مرضعا فی الجنه” یا حسین کودک خویش با ما گذار که بهر او در بهشت عدن دایگان داشته ایم.
به روایت محمد بن طلحه شافعی با شمشیر خویش او را مرقدی بپرداخت و همچنان به خاک و خون آغشته مدفون ساخت.