امام سجاد (ع) در بازار شام//برگرفته از کتاب کبریت احمر
سید جزایری در انوار نعمانیه روایت می کند مرسلا از منهال بن عمرو کوفی که گفت: “روزی در بازار شام می رفتم. دیدم علی بن الحسین(ع) را که بر عصایی تکیه دارد و دو ساق پای مقدس او از لاغری مثل دو نی می باشد و “رجلاه کانهما قصبتان و الدم یسیل من ساقیه و الصفره قد ازدادت علیه” پس اشک من جاری شد و عرض کردم: “کیف اصبحت یابن رسول الله؟” آن حضرت گریست و فرمود: چگونه می باشد حال کسی که در دست یزیدبن معاویه اسیر باشد و زنان ما تا بحال سیر نشده شکم های ایشان و پوشیده نشده سرهای ایشان -یعنی: به لباس مناسبی- و شب و روز به نوحه و گریه اشتغال دارند و ما ای منهال! ما مثل بنی اسرائیلیم در آل فرعون که اطفال شان را می کشتند و زنان را باقی می گذاشتند.
عرب فخر می کند بر عجم که پیغمبر (ص) از ایشان است و قریش فخر می کند بر سایر عرب به آن پیغمبر(ص) از ایشان است و ما اهلبیت پیغمبر(ص) بی جرم و گناه کشته شدیم و از وطن آواره ایم.
منابع:
کبریت احمر؛ بعثت پیامبر اسلام؛ ص ۳۹۵✅