احتجاج بریر بن خضیر//برگرفته از کتاب کبریت احمر
در بسیاری از کتب مقتل روایت است که: ” آن حضرت چون عزم لشکر شقاوت اثر را بر ریختن خون شریفش مشاهده فرمود و از آن سمت شدت تشنگی اطفال و اهل حرم را دید، اول بریر بن خضیر همدانی را که از بزرگان عباد و زهاد و قاریان قرآن بود برای اتمام حجت به آن قوم فرستاد(۱) و در کامل التواریخ، زهیر بن القین را گفته است.
پس بریر در قبال آن قوم ایستاد و فرمود: ای اهل کوفه! خداوند مبعوث فرمود پیغمبر خود را به حق، برای آنکه بندگان را امر و نهی فرماید و به سوی او دعوت نماید و او را چراغ راه هدایت گردانید و شما به زبان، تصدیق او کردید و به او ایمان آوردید و او را ثقل و عترت خود را در میان شما گذاشت و حال این است که می بینید عترت و اهل او در کنار شهر شما فرود آمده اند، پس چه اراده دارید که با ایشان رفتار کنید؟ آن ملاعین گفتند: “نرید ان نمکن منهم الامیر عبیدالله بن زیاد”
یعنی می خواهیم که بر بیعت ابن زیاد فرود آیند و رعیتی او را قبول کنند. اگر نه با ایشان قتال کنیم. بریر فرمود: ” هذا ماء الفرات تقع فیه الخنازیر السود و کلابها و قدحیل بینه و بین ابنه” گفت: این از کجا رواست که آب فرات را که حیوانات از آن بهره دارند، از پسر پیغمبر خود و اهل بیت او منع کنید؟ آن ملاعین گفتند: بس کن. این کلمات بی فایده مگو. “فو الله لیعطشن الحسین کما عطش من کان قبله”(۲) یعنی: قسم به خدا که باید حسین را تشنه بکشیم چنانچه عثمان را تشنه کشتند.
و آن ملاعین دروغ گفتند بلکه در مدینه المعاجز و سایر کتب سیر و تواریخ است که: حضرت امیرالمومنین(ع) چند مشک آب با حسنین برای عثمان که محاصره بود فرستادند و حضرت امام حسن(ع) را خبر دادند که در آن روز کشته می شود و به شام نمی رسد و چنان شد.منابع:
کبریت احمر؛ علم ائمه طاهرین؛ ص ۴۲۵
(۱): بحارالانوار؛ ج۴۴؛ ص ۳۱۸
(۲): بحارالانوار؛ ج۴۴؛ ص ۳۱۸
پس بریر در قبال آن قوم ایستاد و فرمود: ای اهل کوفه! خداوند مبعوث فرمود پیغمبر خود را به حق، برای آنکه بندگان را امر و نهی فرماید و به سوی او دعوت نماید و او را چراغ راه هدایت گردانید و شما به زبان، تصدیق او کردید و به او ایمان آوردید و او را ثقل و عترت خود را در میان شما گذاشت و حال این است که می بینید عترت و اهل او در کنار شهر شما فرود آمده اند، پس چه اراده دارید که با ایشان رفتار کنید؟ آن ملاعین گفتند: “نرید ان نمکن منهم الامیر عبیدالله بن زیاد”
یعنی می خواهیم که بر بیعت ابن زیاد فرود آیند و رعیتی او را قبول کنند. اگر نه با ایشان قتال کنیم. بریر فرمود: ” هذا ماء الفرات تقع فیه الخنازیر السود و کلابها و قدحیل بینه و بین ابنه” گفت: این از کجا رواست که آب فرات را که حیوانات از آن بهره دارند، از پسر پیغمبر خود و اهل بیت او منع کنید؟ آن ملاعین گفتند: بس کن. این کلمات بی فایده مگو. “فو الله لیعطشن الحسین کما عطش من کان قبله”(۲) یعنی: قسم به خدا که باید حسین را تشنه بکشیم چنانچه عثمان را تشنه کشتند.
و آن ملاعین دروغ گفتند بلکه در مدینه المعاجز و سایر کتب سیر و تواریخ است که: حضرت امیرالمومنین(ع) چند مشک آب با حسنین برای عثمان که محاصره بود فرستادند و حضرت امام حسن(ع) را خبر دادند که در آن روز کشته می شود و به شام نمی رسد و چنان شد.منابع:
کبریت احمر؛ علم ائمه طاهرین؛ ص ۴۲۵
(۱): بحارالانوار؛ ج۴۴؛ ص ۳۱۸
(۲): بحارالانوار؛ ج۴۴؛ ص ۳۱۸