کلمات قصار نهج البلاغه//شماره ۸
کمات قصار نهج البلاغه شماره هشتم
جناب آقای دکتر محمدی فام
جلسه هشتم، مورخ ۹۷/۳/۳
“برای دریافت صوت کلمات قصار شماره هشت اینجا کلیک کنید”
متن :
وَ قَالَ ( علیه السلام ) : اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ.
——————-
و درود خدا بر او فرمود: از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید، که با پاره ای (پی) می نگرد، و با (گوشت) سخن می گوید، و با (استخوان) می شنود، واز (شکافی) نفس می کشد.
——————-
Amir al-Mu’minin, peace be upon him, said : How wonderful is man that he
speaks with fat, talks with a piece of flesh, hears with a bone and breathes through a hole.
——————-
شرح جملات قصار نهجالبلاغه ۸
وَ قَالَ علیه السلام: اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ، یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ.
از این انسان شگفت زده شوید که با پیه ای (حدقه) میبیند و با گوشتی میگوید و با استخوانی میشنود و از حفره ای نفس میکشد.
حضرت در هشتمین حکمت نهجالبلاغه به شگفتیهای خلقت انسان اشاره میکنند و میفرمایند از این انسان تعجب کنید به خاطر این چهار خصوصیت.
خداوند هم در قرآن زمانی که میخواهد قدرت خود را نشان دهد و ما را متوجه به عظمت خود و عالم کند به موارد عادی ولی مهم اشاره میکند. برای مثال میفرماید: «وَ اِلَی السَّماء کَیفَ رُفِعَت» به آسمان نگاه کنید که چگونه بدون ستون ایستاده است! (سوره غاشیه، آیه ۱۸) به آن نگاه کنید تا به وجود من پی ببرید. امیرالمومنین نیز میفرماید: به خودت نگاه کن.
بنای قرآن و سنت اهل بیت بر این است که شما به همین چیزهای ساده تفکر کنید. مثلا «بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ» بلی، در حالی که ما قادریم که سرانگشتان او را هم منظم درست گردانیم. (سوره قیامه، آیه ۴) همین سر انگشت انسان که اینقدر عادی است چه کسی میتواند آن را آفریده باشد.
-یَنْظُرُ بِشَحْمٍ: با یک پیه مینگرید که چربی بیش نیست. بیشتر بدن انسان همه از گوشت آفریده شده که استخوان ها آنها را نگه داشتهاند، اما چشم یک چربی شفافی است که کارهای بسیار پیچیدهای انجام میدهد. چشم تشکیل شده از هفت طبقه به روی هم قرار گرفته و سه ماده سیال و شفاف که در میان آنها قرار گرفتهاند و بسیار منظم است و یک دستگاه فیلمبرداری حرفهای روی آن قرار گرفته است .
-از عجایب چشم که شارحان هم به آن اشاره کردهاند، قدرت هماهنگی چشم با فضاهای مختلف است که میتواند نور را تنظیم کند. از دیگر عجایب چشم، اشک است که چشم را شست شو میدهد و باعث نرمی پلک میشود.
-مرحوم مغنیه در شرح نهجالبلاغه به موردی که کمتر به آن توجه شده اشاره میکند که: چشم غیر از این خصوصیاتی که دارد محل تجلی حالات روحی و روانی انسان هم است.
-وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ: با یک تکه گوشت حرف میزند. دقت کنید که این زبان با چه سرعتی مخارج حروف گوناگون را ادا میکند. زبان هم همانند چشم همیشه باید خیس باشد که بزاق ترشح میشود برای راحتتر حرف زدن و ادا کردن کلمات.
-مورد دیگر در مورد زبان، ارتباط مغز با زبان است که با چه سرعتی انجام میشود، چیزی که از ذهن شما سریع میگذرد همان لحظه به زبان میآید. این را از توجه به افرادی که لکنت دارند میشود دریافت. اینقدر این سرعت زیاد است که حضرت میفرماید باید این روند را کنترل کنید که هرچه به ذهن رسید به زبان نیاید، کمی در ادای سخنان تامل کنید.
مراحل تکامل سرعت زبان در کودکان به خوبی قابل مشاهده است.
به خاطر این زبان باید تعجب کرد و شکر خداوند را به جا آورد و حقش را که حرام نگفتن است ادا کرد.
-وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ: از انسان تعجب کنید که با یک تکه استخوان میشنود. گوش از سه قسمت تشکیل شده: گوش داخلی، گوش میانی، گوش خارجی.
گوش خارجی ارتعاشات اصوات را میگیرد. گوش میانی که استخوان کوچکی است و گوش داخلی که تبدیل میشود به عصب. از نکات مهم گوش این است که در عین اینکه سیستم شنوایی است سیستم تعادل هم است. حقش این است که حرام نشنود.
-وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ: منظور از شکاف همان شکاف دوگانه بینى است که از آن نفس میکشید. از عجایب بینی موهای درون بینی است که گرد و غبار را میگیرد و هوا را تصفیه میکند. حضرت به این موضوع تأکید دارند که نفسی که میکشید یک نعمت بزرگ است.