فرازهایی از روضه و مقتل
روضه و مقتل
– علامه مجلسی در جلاء العیون گفته است که ۵۰۰۰۰۰نفر آمده اند دروازه شام برای دیدن اسرا: هُمْ نَظارهٌ
– دکتر سنگری در صدا و سیما ( تلویزیون ) گفت: ۱۲ هزار نفر فقط در دروازه شام ساز و آواز می نواختند.
– شیخ جعفر شوشتری فرموده است: اول امام حسین(ع) را نحر کردند و بعد ذبح کردند.
– امام حسین(ع) به اباالفضل(ع) فرمود: فَاطلُبّ لهؤلاءِ الاطفال قلیلاً من الماء. (بحار الانوار)
– در بین یاران امام حسین(ع) پیرمردی بود که وقتی به میدان رفت، ابراوانش را که روی چشمانش آمده بود را با دستمال بست و رفت. حضرت خیلی برای مظلومیت خودش در این لحظه گریه کرد. (قصه کربلا،ص۳۱۸)
– درباره حضرت صدیقه(س): مازالَتْ بَعْدَ ابیها مُعَصَبَه الراس ناحلهَ الجسْمُ مُنْهَدَّهَ الرکنِ باکیَهَ العینِ مِحْتَرِقَهَ القلب یغشی علیها ساعه بعد ساعه (بحار الانوار، ج ۴۳، ص۱۸۱)
– بشیربن جذلم که شاعر بود به دستور امام چهارم وارد مدینه شد:
یا اهلَ یثربَ لا مُقامَ لَکم بها ـ قُتِلَ الحسینُ فَارْمُعی مِدرارُ (چون باران)
الجِسمُ منهُ بکربلاءِ مَضَرَّجٌ (آغشته به خون) ـ و الرأس من علی القَناهِ یُدار
– زینب (س) درب مسجد رسول الله را گرفت وبا گریه فرمود:
یا جداه ! انی ناعِیهٌ الیکَ اخیِ الحسین علیه السلام: من خبر شهادت برادرم حسین(ع) را آورده ام.
– اَفاطم لَوْ خِلْتِ الحسینَ مُجَدَّ لا ـ وَقَدْ ماتَ عَطشاناً بِشّطِ فراتِ
اذاً لَلَطَمْتِ الخَدَّ فاطِمُ عِنْدَهُ ـ وَ اَجرَیتِ دَمْعَ العینِ فی الوَجَناتِ (دعبل)
– طبق نقل خوارزمی و لهوف حُر پس از اولین حمله جنگ که صدای امام (ع) را شنید: اَما مَنْ مَغیثٍ یُغیثُنا لِوَجه الله؟ اَما مِنْ ذابٍ یَذُبُّ عن حرمِ رسول الله؟ منقلب شد. وقتی بر می گشت می گفت: اللهم الیکَ اَنَبْتُ فَتُبْ علیَّ فقدْ اَرْعّبْتُ قلوبَ اولیائک و اولادِ بنتِ نبیِکَ.