اشعار طفلان زینب س ۱

دوباره در دل من، خیمه عزا نزنید

نمک به زخم من و زخم خیمه‌ها نزنید

شکسته‌تر ز من پیر دیگر اینجا نیست

مرا زمین زده است اکبرم، شما نزنید

برای آنکه نمیرم ز شرم مادرتان

میان این همه لبخند، دست و پا نزنید

خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان

فقط نه اینکه دو بی کس، دو تشنه را نزنید

که در برابر چشمان مادری تنها

سر دو تازه جوان را به نیزه‌ها نزنید

«حسن لطفی»

گیرم که رد کنی دل ما را، خدا که هست

باشد، محل نده، قسم مرتضی که هست

وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست

چادر نماز حضرت خیرالنّسا که هست

یک گوشه می‌نشینم و حرفی نمی‌زنم

بیرون مکن مرا تو از این خانه، جا که هست

از دردِ گریه، تکیه مده سر به نیزه‌ات

زینب نمرده، شانه دارالشّفا که هست

قربانیان خواهر خود را قبول کن

گیرم که نیست اکبر تو، طفل ما که هست

گفتی که: “زن، جهاد ندارد برو برو”

لفظ “برو” چه داشت برادر؟ “بیا” که هست

خون را بیا به دست دو قربانی‌ام بکِش

تو خون مکش به دست، عزیزم حنا که هست

گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم

از سر مرا تو باز مکن، کربلا که هست

گفتی که بی تو سر نکنم، خب نمی‌کنم

بعد از تو راه کوفه و شام بلا که هست

«محمّد سهرابی»

ای فدای دل منوّرتان

ای به قربان چشم کوثرتان

وای بر حال جبرئیل، او را

گر برانید، روزی از درتان!

تو سلیمان و موری آمده است

تا مشرّف شود به محضرتان

من کی ام؟ دوره گرد چشمانت

زینبم من، همان کبوترتان

کودکانم چه ارزشی دارند؟

جان عالم، تصدّق سرتان

کرده‌ام یا أخا، دو آئینه

نذر چشم علیّ اصغرتان

ظهر، دیدی چگونه خوش بودند

در صفوف نماز آخرتان؟

به امیدی بزرگشان کردم

تا به دستم شوند، پرپرتان

گر بگویی بمیر، می‌میرند

دست بر سینه‌اند و نوکرتان

پای تفسیر، شیرشان دادم

پای تفسیر گریه آورتان

پای تفسیر سوره مریم

سوره زخمهای پیکرتان

تا که راضی شوی و اذن دهی

پر بگیرند در برابرتان

یادشان داده‌ام، قسم بدهند

بر ضریح کبود مادرتان

بگذار اینکه ذبحشان سازم

پای رگهای سرخ حنجرتان

«علی اکبر لطیفیان»

روبروی هم

گاه لیلایی و گهی مجنون

گاه مجنونم و گهی لیلا

گاه خورشید و گاه آیینه

روبروی همیم، در همه جا

ای طلوع همیشه قلبم

با تو خورشید عالمینم من

تو حسینی ولی گهی زینب

گاه زینب، گهی حسینم من

بین سجّاده وقت نافله‌ها

لبمان نذر نام یکدیگر

دو کبوتر در این حوالی عشق

بر سر پشت بام یکدیگر

من و تو آیه‌های تقدیریم

من و تو، همدلیم و هم دردیم

خواب بر چشممان نمی‌آمد

تا که بر هم دعا  نمی‌کردیم

دل ندارم تو را نظاره کنم

در غروبی که بی حبیب شدی

تکیه بر نیزه شکسته زدی

اینهمه بی کس و غریب شدی

کاش اینجا اجازه می‌دادی

تا برای تو چاره می‌کردم

این گریبان اشتیاقم را

پای چشمات، پاره می‌کردم

همه از خیمه‌ها سفر کردند

همه در خون خویش غوطه‌ورند

همه پیشت فدا شدند اما

کودکانم هنوز منتظرند

آن دمی که ممانعت کردی

میهمان نگاه من، غم شد

از بلا و غم و مصیبت تو

‌آنقدر سهم خواهرت، کم شد

کودکانم اگر چه ناقابل

ولی از باده غمت مست اند

آن دو بالی که حق به جعفر داد

به خدا کودکان من هستند

خنده‌ای با نگاه غمگینت

اذن پرواز بالشان باشد

اذن میدان بده به آنها، تا

شیر مادر، حلالشان باشد

«علی اکبر لطیفیان»

زینب گرفت دست دو فرزند نازنین

می‌سود روی خویش به پای امام دین

گفت ای فدای اکبر تو، جان صد چو آن

گفت ای نثار اصغر تو، جان صد چو این

عون و محمد آمده از بهر عون تو

فرمای تا رَوند به میدان اهل کین

فرمود، کودکند و ندارند حرب را

طاقت، عَلَی‌الخصوص که با لشگری چنین

طفلان ز بیم جان نسپردن به راه شاه

گه، سر بر آسمان و گهی چشم بر زمین

گشت التماس مادرشان عاقبت، قبول

پوشیدشان سلاح و نشانیدشان به زین

این یک؛ پی قتال، دوانید از یسار

و آن یک؛ پی جدال، برانگیخت از یمین

بر این یکی ز حیدر کرّار، مَرحبا

بر آن دگر ز جعفر طیّار، آفرین

گشتند کشته هر دو برادر به زیر تیغ

شَه را نماند، جز علی اکبر کسی مُعین

«سروش اصفهانی»

کاش مشمول دعاهای پیمبر بشویم

باز هم باعث خشنودی مادر بشویم

نکند دیر شود لحظه پرواز از خاک

کاش ما هم بپریم و دو کبوتر بشویم

پس بگیرید ز ما منسب سرداری را

قصدمان است در این معرکه بی سر بشویم

آبرویی که خدا داده به ما می ریزد

اگر از قافله جا مانده و آخر بشویم

ما نداریم بهایی مگر از لطف خدا

پیشمرگان علی اکبر و اصغر بشویم

قدر یک پلک زدن مانده که در عرش خدا

زائر فاطمه و ساقی کوثر بشویم

محسن مهدوی

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group