متن سخنرانی رابطه قرآن و سنت در رمضان ۹۲ هیات روضه الشهداء – ۴
به نقل از سایت روضه الشهداء:
در خیلی موارد به اینچنین دستورات توجه نمیکنیم در صورتی که اگر تأثیر
نداشت امام معصوم(ع) نمیفرمودند. وقتی که می فرمایند وضو گرفته شود یا
مسواک زده شود حتماً اثری دارد. نماز هم اینگونه است، کسی که آداب نماز
(مثلا عبا انداختن، عطر زدن و …) را رعایت میکند بهره ی بسیاری از آن
میبرد. وقتی کسی اول آداب را رعایت کند خود به خود حضور قلب پیدا میکند.
همه موضوعات دینی که دستوراتش از طریق وحی میآید حساب شده است شمرده
خواندن و با طمأنینه و آرامش خواندن قرآن از دیگر آداب ظاهری قرآن خوانی
است یا بعبارتی ترتیل خوانی قرآن…
بسم الله الرحمن الرحیم
متن زیر چهارمین بخش از سخنرانی برادر محمدی فام پیرامون قرآن و سنت است که در دهه مناجات ماه مبارک رمضان ارائه می شود.
در
جلسه گذشته بیان شد که برای بهرهمند شدن از هدایت قرآن باید نگرشمان نسبت
به قرآن عوض شود. و قرآن را مانند کتب بشری دیگر نبینیم.
مراجعه ما به
کتب بشری دیگر برای یادگیری و کسب مطلب متفاوت از رجوع ما به قرآن است در
واقع باید به گونه به قرآن مراجعه شود که متناسب با آن مقامی باشد که قرآن
خودش را در آن مقام معرفی میکند، یعنی مقام هدایتگری.
از امشب وارد
مراحلی میشویم که پله پله به آن نقطه برسیم که بتوانیم از هدایت قرآن
بهرهمند شویم. البته اگر بخواهیم اسم یا عنوانی برای این بحث بگذاریم،
میشود نام «روش ثقلینی در بهرهمندی از هدایت قرآن» را برای آن مطرح کرد.
این روش ثقلینی روشی نیست که ما خودمان ابداع کنیم یا بشر به آن رسیده
باشد، روشی است که از دل قرآن و عترت بیرون آمده و از لابهلای آیات قرآن و
روایات میشود این روش را طرح کرد و این نظریه را به اثبات رساند.
۱ـ
اولین قدم برای بهرهمندی از هدایت قرآن ایمان است. یعنی اگر کسی ایمان به
خدا و لوازم آن نداشته باشد نمیتواند از این هدایت بهرهمند شود. اگر ما
در بحث قبلی گفتیم که مستشرقینی هستند که خیلی خوب قرآن را بلدند ولی هدایت
نشدند به این دلیل است که ایمان نداشتند. قرآن را خوب بلدند، آیات را
مطلعند، شأن نزول آیات را میدانند، تفاسیر و تأویلات و هرچه در مورد آن
آیه صحبت شده را میداند اما هیچ هدایتی از قرآن شاملش نمیشود، زیرا ایمان
ندارد، نه به خدا نه به پیغمبر و نه به قرآن.
کسی که میخواهد از این
مقام هدایتگری بهرهمند شود اولین و مهمترین شرطش این است که مؤمن باشد،
هم به خدا هم به پیغمبر و هم به خودِ قرآن، به ا ین که این کتاب یک کتاب
بشری نیست. قرآن میفرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء
وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ /قرآن شفا و رحمت است اما برای کسی که ایمان
بیاورد/ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا/ ستمگران را جز زیان
نمىافزاید (سوره اسراء ، آیه ۸۲)»اگر در مقابل ایمان ظلم را قرار دهیم جز
خسران برای انسانهای غیرمؤمن چیزی به بار نمیآید.
لذا همانطوری که در
رابطه با ائمه اطهار و بعضی از اعمال و مطالب عرفانی داریم که اینها در
جاهایی هم میتوانند باعث هدایت شوند هم باعث ضلالت، که به این میگویند
شأن اضلالی. یعنی قرآن یک شأن هدایتگری دارد وقتی که در دست مؤمن باشد، یک
شأن اضلالی دارد وقتی که در دست کافر باشد. برای مثال همین قرآن وقتی دست
معاویه بود آن را بر سر نیزهها کرد و آن فتنه را بر پا کرد. یا همین قرآن
وقتی در دست ابن تیمیه میافتد ماجرای وهابیت و سلفیت راه میاندازد در
مقابل مکتب اهل بیت. این قرآن در دست خلیفه دوم میافتد ، میگوید «حسبنت
کتاب الله». پس قرآن شأن اضلالی هم دارد یعنی امکان دارد کسی را هدایت نکند
بلکه زمین بزندش.
۲ـ دومین قدم رعایت آداب ظاهری قرآن.
آدابی برای
این کتاب وجود دارد که با کتب دیگر تفاوت میکند و رعایت کردن و نکردن این
آداب در بهرهمندی از آن تأثیر دارد. مثلاً وضو داشتن. « لا یَمَسُّهُ
إِلاَّ الْمُطَهَّرُون / که جز پاکشدگان بر آن دست نزنند( واقعه-
۵۶):»/واجب است که وضو داشته باشید/ یعنی اگر با وضو قرآن را مطالعه کنی و
بیوضو مطالعه کنی تفاوت دارد، اگرچه شاید چشم ما این تفاوت را نبیند.
مانند کتابهای دیگری نیست که بخواهی بخوانی و یاد بگیری، اما قرآن خصوصیات
ویژهای دارد که از چشم ما به دور است اما اینگونه گفتهاند که با وضو باید
قرآن خواند. از امیرالمؤمنین (ع) منقول است که فرمودند: «: لَا یَقْرَأُ
الْعَبْدُ الْقُرْآنَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ طَهُورٍ حَتَّى
یَتَطَهَّر / انسان تا طهارت پیدا نکند نباید قرآن قرائت کند.»( وسائل
الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۶، ص ۱۹۶)
آداب دیگری که سفارش شده مسواک زدن است:
امام
صادق (ع) فرمودند: قال ) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ
رَسُولُ اللَّهِ ص نَظِّفُوا طَرِیقَ الْقُرْآنِ- قِیلَ یَا رَسُولَ
اللَّهِ وَ مَا طَرِیقُ الْقُرْآنِ- قَالَ أَفْوَاهُکُمْ قِیلَ بِمَا ذَا
قَالَ بِالسِّوَاکِ / امام صادق(ع) از قول نبی مکرم اسلام(ص) نقل فرمودند
که حضرت فرمود راه قرآن را تمیز کنید. سوال کردند راه قرآن کدام است؟
فرمود: دهانهایتان. پرسیدند چگونه؟ فرمود: با مسواک زدن. ( وسائل الشیعه،
شیخ حر عاملی، ج۶، ص ۱۹۶)
در خیلی موارد اینگونه دستورات را توجه
نمیکنیم در صورتی که اگر تأثیر نداشت امام معصوم نمیگفتند. وقتی که
میگویند وضو گرفته شود یا مسواک زده شود حتماً اثری دارد. نماز هم
اینگونه است، کسی که آداب نماز (مثلا عبا انداختن، عطر زدن و …) را
رعایت میکند بهره بسیاری از آن میبرد. وقتی کسی اول آداب را رعایت کند
خود به خود حضور قلب پیدا میکند. همه موضوعات دینی که دستوراتش از طریق
وحی میآید حساب و کتاب دارد
از دیگر آداب ظاهری ترتیل خواندن قرآن است.
« ) وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاو قرآن / را شمرده شمرده بخوان.
(مزمل-۴)»، با طمأنینه و آرامش خواندن.
آداب دیگر استمرار تلاوت است.
یعنی زیاد قرآن خواندن فقرأ… /تا جایی که میتوانید قرآن بخوانید/ باز در
همین آیه ۲۰ مزمل میفرماید « فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنهر
چه از قرآن میسّر مىشود بخوانید. (مزمل-۲۰)»این خود جای بحث بسیار دارد که
استمرار خواندن این کتاب فرق میکند یعنی کتابهای دیگر اینگونه نیست که
زیاد بخوانی تأثیر بگذارد، آنها را باید یاد گرفت اما قرآن اینگونه نیست.
هرقدر هم عالِم باشی هرقدر هم قرآن را بدانی حتی اگر امام معصوم باشی که
قرآن در مشتت باشد هم باید قرآن را زیاد بخوانی.
انشاالله در جلسه بعد
راجع به زیاد خواندن قرآن و نقش شیطان و چند شبههای که پیرامون آن هست و
بقیه آداب ظاهری آن بحث میکنیم و وارد آداب باطنی میشویم.