شرح دعاهای ماه مبارک رمضان/۱۲
خبرگزاری فارس: عفاف و پاکدامی، لباس تقوا است. پیامبر (ص) میفرماید: «محبوبترین عفت نزد خداوند متعال، عفت شکم و شرمگاه است».

حسین محمدی فام در یادداشت اختصاصی خود که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است، در شرح دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان مینویسد: «عفاف» به معنای پاکدامن و خویشتنداری است و مورد عنایت ویژه اسلام است.
اما دعای امروز:
«اَللّهُمَّ زَیِّنِّی فیهِ بالسِّترِ وَ الْعَفافِ، وَاسْتُرنی فِیهِ بِلِِِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکَفافِ، وَاحْمِلْنی فیِهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالْإنصافِ، وَ آمنِّی فیِهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِکَ یاعِصْمَهَ الْخائِفیِنَ :خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنی و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسودهام دار در آن از چیزی که میترسم،به نگاهداری خودت ای نگهدار ترسناکان».
*عفاف با تقوا برابر است
در قرآن کریم، از مشتقات این واژه استفاده شده است؛ آنجا که میفرماید: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لایَجِدوُنَ نِکاحاً حتَّی یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ: آنان که قدرت ازدواج ندارند باید عفت و پاکدامنی، یا خویشتنداری پیشه کنند تا زمانی که خداوند از فضل خویش آنان را بینیاز سازد». [سوره مبارکه نور، آیه ۳۳]
در روایات مأثوره اهلبیت (ع) نیز به اهمیت عفاف اشارههای زیادی شده است.
حضرت مولا علی (ع) فرمودهاند: «مکارم اخلاق به کمال نرسد مگر با عفاف و ایثار». [غررالحکم، حدیث ۱۰۷۴۵]
در روایات عفت را بیشتر به بطن و فرج یعنی شکم و شرمگاه مرتبط دانستهاند.
رسول مکرم اسلام (ص) فرمودند: «محبوبترین عفت نزد خداوند متعال، عفت شکم و شرمگاه است». [تنبیهالخواطر،ج ۲، ص ۳۰]
امام باقر (ع) در بیانی بسیار شیوا در تفسیر این آیه که خداوند فرموده است: «وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ: لباس تقوا بهتر است». [سوره مبارکه اعراف، آیه ۲۶] ضمن حدیثی فرمودند: «منظور از لباس تقوا، عفاف و پاکدامی است، زیرا شخص پاکدامن، اگر چه برهنه از لباس باشد عیبی از او آشکار نمیشود، ولی آلودهدامن، هر چند پوشیده از لباس باشد، عیبهایش آشکار است»
همچنبن امام صادق (ع) میفرماید: «وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ یعنی خویشتنداری و پاکدامنی بهتر است». [تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۲۶]
پیامبر اکرم(ص) نیز فرموده است: «خداوند هیچ مردی را به زیوری بهتر از عفت شکم، نیاراست». [میزان الحکمه، حدث ۸۲۱۸]
*قناعت، برکت است
واژه “قانع ” یک بار در قرآن کریم به کار رفته است و آن در آیه ۳۶ سوره مبارکه “حج ” است.
حضرت امام صادق (ع) در تفسیر این آیه در ترجمه واژه “قانع ” فرمودهاند: «قانع کسی است که هر چیز برایش بفرستی، هر چند یک تکه گوشت باشد قناعت میکند». [المیزان، ج ۱۴، ص ۵۳۷]
با ذکر چند روایت اهمیت صفت عالیِ قناعت را روشن میکنیم:
رسول گرامی اسلام(ص) «قناعت، برکت است». [میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵۴۵]
امام علی (ع): «آفت پارسایی، کمیِ قناعت است». [میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۸۰]
امام علی (ع): «زیباییِ زندگی،به قناعت است». [غررالحکم، حدیث ۴۷۴۹]
رسول مکرم اسلام (ص): «به آنچه به تو رسیده، قناعت کن، تا کار حسابرسی، بر تو آسان گردد». [اعلامالدین، ص ۳۴۴]
امیرالمؤمنین علی (ع): «وقتی خداوند خوبی بندهای را بخواهد، به او قناعت عطا میکند». [میزان الحکمه، حدیث ۵۵۹۹]
امام صادق (ع)نیز ضمن حدیثی، به فایده و اثر قناعت اشاره میفرمایند: «انسانِ دیندار میاندیشد، و در نتیجه آرامش او را فرا میگیرد و… قناعت میورزد و به سبب آن [از مردم] بینیاز میشود و به آنچه به او داده شده، خشنود میشود». [میزان الحکمه، حدیث ۶۴۵۲]
*انصاف داشتن، نظام دین است
انصاف داشتن و منصفانه رفتار کردن حاجت دیگر امروز ماست.
انصاف آن قدر امتیاز اخلاقی ویژهای است که روایات زیادی را به خود اختصاص داده است که به ذکر برخی از آنان میپردازیم:
امیرالمؤمنین علی (ع) «نظام دین به دو چیز است؛ انصاف داشتن و مواسات نسبت به برادرانت». [میزان الحکمه، حدیث ۵۴۸]
حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «بزرگترین پاداش، پاداشِ انصاف است». [غررالحکم، حدیث ۳۳۸۷]
امام صادق (ع): «سه چیز است که هر کس یکی از آنها را به درگاه خداوند بَرَد، خدا بهشت را بر او واجب میگرداند: ۱- انفاق در حال تنگدستی، ۲- خوشرویی با همه مردم ۳- انصاف نشان دادن از خود». [الکافی، ج ۲، ص ۱۰۳]
در روایاتی گوناگون از حضرت امیر (ع) از انصاف به “برترین خصلت “، “زیور زمامداری “، “مایه الفت دلها “، “مایه دوام محبت ” و “خصلت بزرگان ” تعبیر شده است. [میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۲۴]
در روایات عدیدهای حتی به “انصاف ” با کسی که به ما انصاف نورزیده است سفارش شدهایم.
امام علی (ع) فرمودند: مؤمن [حتی] با کسی که نسبت به او انصاف به خرج نمیدهد، با انصاف عمل میکند». [میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۲۶]
همچنین ایشان در مورد انسان مظلوم نیز فرمودهاند: «عادلترین مردم کسی است که در حق ستمکنندهاش، با انصاف عمل کند». [میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۲۶]