«بوی خوش می آید اینجا عود و عنبر سوخته» یک غزل از بیت اول تا به آخر سوخته باغبانی دست بسته، غنچه ای روی زمین هم گلستان ولا هم یاس پرپر سوخته گرچه هیزمها فراوانند مثل دشمنان بیشتر از درب خانه قلب حیدر سوخته داد میزد طفل معصومی کنار شعله ها وای از این نامرد […]