متن سخنرانی رابطه قرآن و سنت در رمضان ۹۲ هیات روضه الشهداء – ۳
به نقل از سایت روضه الشهداء:
قرآن کتاب بشری نیست پس نحوه رجوع و یادگیری آن با کتب بشری متفاوت است و
نحوه القاء مطالب از قرآن با نحوه القاء مطالب از کتب بشری متفاوت
است.قرآن وقتی بحث تدبر را مطرح می کند می فرماید:« أَ فَلا
یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها / پس آیا در این
قرآن تدبر و اندیشه نمی کنند یا بر دل هایی قفل های ( قساوت و
شقاوت ) آن نهاده شده است؟!
آنچه گذشت:
دومقام در نحوه رجوع به قرآن وجود دارد:۱ـ مقام یادگیری قرآن ۲ـ مقام بهره مندی هدایتی از قرآن
برای بهره مندی از قرآن لزوماً یادگیری علوم قرآن الزامی نیست. در توضیح این مطلب دو دلیل نقلی و عقلی و مثال نقض بیان شد.
شب سوم:
اولین قدم در مقام بهره مندی هدایتی از قرآن این است که باید نگرش ما نسبت به آن تغییر کند.
تغییر نگرش نسبت به قرآن بحث مفصلی است که به اختصار بیان می شود.
قرآن معجزه است آیا این اعجاز در امور خاصی است یا در همه موارد معجزه است؟
در
پاسخ باید گفت: قرآن در همه موارد معجزه است و فقط محدود به بلاغت و فصاحت
و … نمی شود. چون تجلی خداوند است و نه تنها در چینش کلام در سیاق مطالب
و در نحوه استدلال و استنباط و حتی موسیقی قرآن اعجاز دارد بلکه در همه
موارد از جمله هدایت هم اعجاز دارد. این کتاب دیگر کتب بشری متفاوت است.
امام
صادق(ع) در بیانی نورانی فرمودند: « لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ
فِی کَلَامِهِ وَ لَکِنْ لَا یُبْصِرُون: همانا خداوند در کلامش بر
بندگانش تجلی فرموده است ولی آنان نمی بینند.» (عوالی اللئالی العزیزیه فی
الأحادیث الدینیه، ابن ابی جمهور، ج۴، ص ۱۱۶).
قرآن کتاب بشری نیست پس
نحوه رجوع و یادگیری آن با کتب بشری متفاوت است و نحوه القاء مطالب از
قرآن با نحوه القاء مطالب از کتب بشری متفاوت است.
قرآن وقتی بحث تدبر
را مطرح می کند می فرماید:« أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى
قُلُوبٍ أَقْفالُها / پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمی کنند یا بر دل
هایی قفل های ( عناد و قساوت و شقاوت ) آن نهاده شده است؟!(سوره محمد، آیه
۲۳)»
نمی فرماید «ام علی عقولٍ اقفالها» در حالیکه هر کتابی که خوانده می شود با عقل انسان ارتباط دارد ولی قرآن با قلب در ارتباط است.
خداوند
درباره تجلی خود در قرآن می فرماید:« فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ
لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً پس چون پروردگارش به
کوه جلوه نمود، آن را ریز ریز ساخت، و موسى بیهوش بر زمین افتاد. (سوره
مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳)» وقتی خداوند به کوه تجلی کرد کوه ریز ریز شد، اگر
قرآن تجلی خداوند است که هست پس باید وجود ما را بهم بریزد اگر اینگونه نشد
دلیل آن این است که ما درست به سراغ قرآن نرفته ایم.
قرآن می فرماید: «
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً
مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّه ( سوره مبارکه حشر، آیه ۲۱) » پس قرآن
خود نیز می فرماید تجلی خداوند است و کلام قرآن و سخن امام معصوم(ع) یکی
است.
پس اولین قدم در کسب بهره مندی از قرآن به روش ثقلینی این است که نگرش ما نسبت به قرآن تغییر کند.
قرآن به معنی کتاب که در تصور ما است، نیست؛ بلکه قرآن تجلی خداوند است.
علما بحثی دارند که قرآن وجودهای مختلفی دارد، این قرآن که در دست ما است وجود کتبی قرآن است.
قرآن
روش استفاده ای داردکه در اختیار معصومین است. در روایات معصومین(ع) آمده
است که ما چگونه از قرآن بهره مند شویم و این بهره مندی برای همه مردم است
تا بتوانند از هدایت آن استفاده کامل را ببرند نه عده محدودی که در حوزه و
یا دانشگاه علوم قرآن را فرا می گیرند.
فردا شب روش ثقلینی بهره مندی از قرآن را بیان خواهیم کرد.
در انتهای جلسه با توجه به اینکه شب میلاد امام حسن(ع) بود احادیثی از سخنان گهربار ایشان بیان شد:
ـ هَلاکُ النّاسِ فى ثَلاث: أَلْکِبْرُ، أَلْحِرْصُ، أَلْحَسَدُ. / هلاکت و نابودى مردم در سه چیز است:کبر، حرص، حسد.
ـمَنْ بَدَأَ بِالْکَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجیبُوهُ. / کسى که پیش از سلام کردن، آغاز به سخن گفتن نماید، جوابش را ندهید!
ـ لا عَیشَ أَلَذُّ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ./ هیچ عیشى لذّت بخشتر از خوش اخلاقى نیست.