من یک حزب اللهی ام / ۸ : حزب اللهی انقلابی است
به نظر می رسد یکی از شاخص ترین ویژگی های یک حزب اللهی، انقلابی بودن اوست.
مقام معظم رهبری در سخنان زیادی، انقلابی بودن را در کنار حزب اللهی بودن قرار داده اند: « آینده این مملکت هم به دست همین حزب اللّهى ها و نیروهاى انقلابى و مؤمن رقم مى خورد.» (۲۳ شهریور ۷۴) و یا فرمودند: « جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللّهی را متّهم نکنید به تندروی.» (۳۰ دی ۹۴) همچنین اخیرا گفتند: « آغوش خود را به روی بچّهمسلمانها، به روی جوانهای مؤمن، به روی بچّههای انقلابی، به روی بچّههای حزباللّهی باز کنند.» (۱ فروردین ۹۵)
انقلابی بودن صفتی است که حتما نیاز به تعریف و توضیح دارد و الا ممکن است بسیاری از اعمال و حرکات به نام انقلابی گری مطرح شود و حال آن که چنین نیست.
انقلابی بودن را در مجموع با چند ویژگی ایجابی و سلبی معرفی می کنیم:
۱- انقلابی کسی است که به اصول انقلاب اسلامی و مبانی آن پایبند است و البته پیش نیاز آن، شناخت صحیح این مبانی و اصول است.
۲- انقلابی بودن یعنی همیشه روحیه حماسه و مبارزه با ظلم داشتن و همواره در حال تلاش برای محو ظلم از جامعه و دنیا بودن.
۳- انقلابی کسی است که فقط به اصل انقلاب اسلامی وابستگی دارد و جناحی نیست. رهبر انقلاب در این باره فرموده اند: «حزباللهی، یعنی آنکه در خدمت خداست و هیچ وابستگی تشکیلاتی سیاسی، جز وابستگی به انقلاب و اساس انقلاب ـ که ارادهی الهی است ـ ندارد.» (۱ آبان ۶۹)
۴- انقلابی گری به معنای هیاهوگری و تنش آفرینی نیست. رهبری معظم فرموده اند: «مبادا گمان شود که حزب الّلهى، یعنى جوان پر سر و صدا و پر هیاهویى که نه سواد درستى دارد، نه معلومات درستى! این طور نیست.» (۷ مرداد ۷۱)
۵- انقلابی گری با خشونت طلبی متفاوت است. برخی سعی میکنند تا این دو را مترادف جلوه دهند در حالی که چنین نیست.
۶- انقلابی کسی است که با جان و خون خود مدافع انقلاب و ایران است. رهبر انقلاب فرمودند: «… نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند.» (۳۰ دی ۹۴)
۷- انقلابی کسی است که در راه انقلاب از دیگران مصمم تر است: «آنهایی که میگویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّمتر و پایدارترند؛ حزباللّهیها را میگویند تندرو. میانهرو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد. در ادبیّات سیاسی آمریکا و انگلیس و امثال اینها، معنای تندرو و میانهرو این است: تندرو کسی است که پایبند انقلاب است، میانهرو کسی است که در مقابل خواستههای آنها تسلیم است.» (۱۵ اسفند ۹۴)
بی شک در این زمینه سخن بیش از این است ولی به همین مقدار بسنده می کنیم.