اولین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اهمیت جلسات اهل بیت علیهم السلام
به نقل از سایت روضه الشهداء:
در باب فضیلت و ضرورت برگزاری جلسات هفتگی، شواهدی از قرآن و روایات میتوان یافت که بر اساس آن این نتیجه به دست میآید که برقراری این جلسات، عمل به دستور خداوند و ائمه معصومین (ع) است.مرحوم قاضی(ره) فرمودند: در مستحبات عزاداری و زیارت سیدالشهداء مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو یا یک نفره باشد، اسباب گشایش امور است.
هوالعلیم
اولین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقائد امامیه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَدْعوُهُ فَیجیبُنی وَ اِنْ کُنْتُ بَطیـئاً حینَ یدْعوُنی
ستایش خدایی را که میخوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی میخواندم بهکندی به درگاهش روم
وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَسْئَلُهُ فَیعْطینی وَاِنْ کُنْتُ بَخیلاً حینَ یسْتَقْرِضُنی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی
و ستایش خدایی را که میخواهم از او و به من عطا میکند و اگرچه در هنگامی که او از من چیزی قرض خواهد من بخل کنم و ستایش خدایی را که
تَحَبَّبَ اِلَی وَهُوَ غَنِی عَنّی وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذی یحْلُمُ عَنّی حَتّی کَاَ نّی
با من دوستی کند در صورتی که از من بی نیاز است و ستایش خدایی راکه نسبت به من بردباری کند تا به جایی که
لا ذَنْبَ لی فَرَبّی اَحْمَدُ شَیء عِنْدی وَاَحَقُّ بِحَمْدی
گویا گناهی ندارم. پس پروردگار من ستودهترین چیزها است نزد من و به ستایش من سزاوارتر است. (مصابیح التمجد و سلاح المتبعه ـ شیخ طوسی ـ ج۲ـ ص۵۸۲) (دعای ابوحمزه ثمالی).
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلَى النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الْعَرَبِیِّ الْهَاشِمِیِّ الْقُرَشِیِّ الْمَکِّیِّ الْمَدَنِیِّ الْأَبْطَحِیِّ التِّهَامِیِّ السَّیِّدِ الْبَهِیِّ السِّرَاجِ الْمُضِیءِ الْکَوْکَبِ الدُّرِّیِّ صَاحِبِ الْوَقَارِ وَ السَّکِینَهِ الْمَدْفُونِ بِالْمَدِینَهِ الْعَبْدِ الْمُؤَیَّدِ وَ الرَّسُولِ الْمُسَدَّدِ الْمُصْطَفَى الْأَمْجَدِ الْمَحْمُودِ الْأَحْمَدِ حَبِیبِ إِلَهِ الْعَالَمِینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ شَفِیعِ الْمُذْنِبِینَ وَ رَحْمَهٍ لِلْعَالَمِینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ .(زاد المعاد ـ مفاتیح الجنان ـ علامه محمد باقر مجلسی(ره) ـ ص۴۰۶ـ دعای توسل خواجه عبدالله انصاری)
حمدی که در ابتدای کلام خوانده شد از سخنان گهربار امام سجاد در دعای ابوحمزه ثمالی است که در شبها و سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده می شود. صلوات ذکر شده نیز، صلوات خاصه حضرت رسول اکرم(ص) است. خواجه نصیر طوسی دعای توسلی دارد که قبل از عرض توسل به حضرات معصومین(ع) چند خطی ایشان را وصف کرده و این اوصاف را با الفاظ و عبارات بسیار بلیغ و شیوا بیان کرده است.
چند نکته کوتاه پیرامون آداب جلسات هفتگی
۱ـ هر هفته میهمان یکی از حضرات معصومین(ع) هستیم و ثواب جلسه را تقدیم به آن بزرگواران می کنیم که این امر قطعاً موجب عنایت ویژه این بزرگواران به این جلسات خواهد شد.
۲ـ طبق فرمایش پیامبر گرامی اسلام(ص) در حدیث ثقلین، ما مأمور به توجه به دو ثقل هستیم،۱ـ اهل بیت(ع) ۲ـ قرآن، با توجه به اینکه شاید سلسله مباحث ما به طور مستقیم درباره قرآن نباشد و برای اینکه به سفارش پیامبر عزیزمان هم عمل کرده باشیم در طول هفته یک جزء قرآن می خوانیم و هدیه می کنیم به معصومی که در آن هفته میهمان ایشان خواهیم بود. در مفاتیح الجنان هم شیخ عباس قمی در آداب ماه مبارک رمضان درباره قرآن می فرماید: اگر کسی ثواب ختم قرآن را به یکی از حضرات معصومین(ع) هدیه کند ثواب آن ختم مضاعف می شود و همچنین از روایتی چنین بر می آید که این شخص در قیامت با آن حضرات محشور میشود.
در اهمیت تلاوت قرآن هم همین کافی است که خداوند متعال در سوره مبارکه مزمل، آیه ۲۰ می فرمایند: «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ /اکنون آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید» و در ادامه همین آیه شریفه جهت تأکید تلاوت قرآن باز هم می فرمایند:« فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ/پس به اندازهای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنید». این تکرار اهمیت تلاوت را بیان می کند.
سنت علما و بزرگان نیز روزی یک جزء تلاوت قرآن مجید است.
اهمیت برگزاری جلسات هفتگی
در باب فضیلت و ضرورت برگزاری جلسات هفتگی، این سئوال مطرح می شود که آیا می توان از قرآن و روایات سندی برای برگزاری جلسات ارائه داد و آیا برقراری این مجالس، عمل به دستور خداوند و ائمه معصومین (ع) است؟
دلیل اول: آیات قرآن
یاد خدا
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لاَ تَکْفُرُونِ؛ پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و(در برابر نعمتهایم) کفران نکنید!( بقره،آیه ۱۵۲)
خداوند در این آیه به مومنان دستور داده که او را یاد نمایند. آیا این جلسات یاد خداست؟ بلی
برگزاری جلسات هفتگی، عمل به این فرمان الهی است. چرا که در روایتی از پیامبر (ص) اینچنین آمده است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذِکْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَهٌ وَ ذِکْرِی عِبَادَهٌ وَ ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَهٌ وَ ذِکْرُ الْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ عِبَادَهٌ؛ پیامبر (ص) می فرمایند: یاد کردن خداوند عبادت است ،یاد کردن من نیز عبادت است ،یاد کردن علی همچنین عبادت است و یاد کردن اولاد علی نیز عبادت است. (کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الحدیث للطباعه و النشر، قم، اول، ۱۴۲۹ ق، ج۲،ص۲۲۶٫)
در جلسات اهل بیت(ع)، یاد اهل بیت (ع) می کنیم پس طبق این روایت یاد خداوند نیز می کنیم و به آیه فوق (فاذکرونی اذکرکم و …) عمل می کنیم.
در روایت دیگری از حضرت صادق(ع) نیز اینچنین آمده است:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ علیه السلام یَقُولُ: نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ، وَهَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَهٌ، وَکِتْمَانُهُ لِسِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللّهِ؛ نفس کسی که برای ما اندوهناک باشد، تسبیح و هم و غم او به خاطر ما عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خدا است .( الکافی، ج۳، ص ۵۷۲٫ )
فحوای این روایت این است که نفس کشیدن کسی که در مجالس اهل بیت(ع) حضور دارد و به خاطر مصیبت اهل بیت غمگین است، به منزله ی تسبیح پروردگار و عبادت کردن ذات باری تعالی است.
خواندن خدا (صدا زدن خدا)
خداوند متعال در قرآن کریم امر کرده که مسلمانان او را با نام های نیکش بخوانند.
وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا؛ و براى خدا، نامهاى نیک است؛ خدا را به آن(نامها) بخوانید! (اعراف، آیه ۱۸۰٫)
برگزاری جلسات هفتگی در جهت عمل به این آیه است. در این جلسات اهل بیت(ع) را می خوانیم و معرفت ایشان را کسب می کنیم؛ خواندن و صدا زدن آل الله(ع) صدا زدن و خواندن خداونداست . من احبکم فقد احب الله، من والاکم فقد وال الله، من عاداکم فقد عاد الله، من تمسک بکم فقد تمسک الله.
مؤید این مطلب نیز روایتی از امام صادق (ع) است:
ابِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بها قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا؛ امام صادق (ع) در تفسیر آیه «وَ لِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بها» میفرمایند: به خدا قسم ما اسماء نیک خداوند هستیم به طوری که خداوند هیچ عملی را قبول نمیکند مگر به واسطه معرفت ما. (الکافی، ج۱، ص۱۴۴٫)
مزد رسالت
آنچه که در قرآن کریم به عنوان مزد رسالت پیامبر اکرم (ص) معرفی شده است، مودت داشتن نسبت به اهل بیت و اظهار محبت به ایشان است. وخداوند می فرماید: «بگو» قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى؛ بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىکنم جز دوستداشتن نزدیکانم[ اهل بیتم]. (شوری، آیه ۲۳)
در حالیکه خداوند درباره دیگر انبیا می فرمایند: «و مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ / و بر این [رسالت] اجرى از شما طلب نمىکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (سوره شعرا، آیه ۱۸۰)» و همچنین می فرمایند: « قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ / بگو مزدى بر این [رسالت] از شما طلب نمىکنم و من از کسانى نیستم که چیزى از خود بسازم و به خدا نسبت دهم (سوره ص ، آیه ۸۶)»
مودت از ریشه« ودد » به معنای دوست داشتن چیزی و محبت و تمایل نشان دادن به آن است. در این میان، راغب اصفهانی افزون بر معنای پیشگفته، «آرزو داشتن» را نیز یکی از معانی «ودّ» دانسته است. وی بر این باور است که این واژه در هر دو معنا به کار میرود، زیرا تمنّی آرزو داشتن و دریافت کردن چیزی است یا در برگیرنده معنای دوستی است و خواستن و تمایل شدید به دست آوردن چیزی است که دوستش دارند. محبت شیءٍ و تمنی کونه(راغب اصفهانى، حسین، مفردات ألفاظ القرآن،دار العلم – الدار الشامیه، لبنان، اول، ۱۴۱۲ق، ص۸۶۰٫ )
در تفاسیر زیادی از شیعه و اهل سنت «قربی» به اهل بیت(ع) نسبت داده شده است. زمخشری در کتاب «کشاف» روایتی را ذیل این آیه شریفه بیان می کند: «کما نَزَلَت قیل یا رسول الله مَن قِرا بتک؟ هولاء الذین وَجَبَت علینا مودتُهُم؟ قال علیٌ و فاطمه و ابناهما(کشاف ـ ج ۴ـ ص۲۲۰)»
فخر رازی امام المشککین از بزرگان اهل سنت است که بسیار مخالف شیعیان سخن می گوید اما درباره این آیه با چندین ادله تأیید می کند که دوست داشتن حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) و فرزندان ایشان (پنج تن آل عبا) و تعظیم آنها بر امت اسلامی واجب است….(مفاتیح الغیب ـ ج۲۷ـ ص۵۹۵)
تعظیم شعائر
خداوند در قرآن کریم می فرمایند: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر کس شعائر الهى را بزرگ دارد، این کار نشانۀ تقواى دلهاست. (حج، آیه ۳۲٫)
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می فرمایند: تعظیم شعائر؛ یعنی تعظیم نشانه های پروردگار که شامل سرفصلهای آئین های الهی و دینی است.
جلسات روضه و منبر از آئینهای قدیمی شیعیان بوده و هست.
دلیل دوم: روایات
روایات ائمه معصومین به عنوان یکی از منابع استنباط احکام دینی، حاکی از این مسأله است که برگزاری جلسات هفتگی به خاطر برخورداری از چند ویژگی، مصداق احیاء و زنده نگه داشتن مکتب اهل بیت است. این ویژگیها عبارتند از:
۱٫ همراهی حدیث و علم با روضه و اشک بر اهل بیت(ع)
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که به فضیل فرمودند: «تَجلِسُون و تُحَدِثُون؟ فقال: نعم جُعِلتُ فِداک، قال: إِنَّ تِلْکَ الْمَجَالِسُ أُحِبُّهَا فَأَحْیُوا أَمْرَنَا- رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیَا أَمْرَنَا یا فضیل، فرحم الله من احیاء امرنا. یَا فُضَیْلُ- مَنْ ذَکَرَنَا أَوْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَخَرَجَ عَنْ عَیْنَیْهِ مِثْلُ جَنَاحِ الذُّبَابِ- غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ أَکْثَرَ مِنْ زَبَدِ الْبَحْرِ
امام صادق علیه السلام از «فضیل» پرسید: آیا (دور هم) می نشینید و حدیث و سخن می گویید؟ گفت: آری قربانت گردم فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم، پس امر (امامت) ما را زنده بدارید.خدای رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند ای فُضیل! هر که ما را یاد کند یا نزد او ذکرى از ما بشود و به اندازه پر مگسى اشک از چشمش خارج شود خدا گناهانش را مىآمرزد گرچه از کف دریا (سطح دریا) بیشتر باشد. (وسائل الشیعه ـ شیخ حر عاملی ـ ج ۱۲ـ ص۲۰)
در ابتدای این حدیث آمده است «تجلسون و تحدثون» یعنی سخن اهل بیت(ع) گفته شود و درباره اهل بیت(ع) سخن بیان شود و ذیل عبارت نشان دهنده این است که یکی از نشانه های احیاء امر اهل بیت(ع) گریه بر ایشان و برپایی روضه است.
۲٫ گریه ، احیاء امر آل الله(ع) است
در روایت از امام رضا (ع) نیز اینچنین آمده است:
مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا فَبَکَى وَ أَبْکَى- لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی الْعُیُونُ- وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا- لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ؛ هر که مصائب ما اهل بیت عصمت و طهارت را یادآور شود و گریه کند یا دیگرى را بگریاند، روزى که همه گریان باشند او نخواهد گریست ، و هر که در مجلسى بنشیند که علوم و فضائل ما گفته شود همیشه زنده دل خواهد بود. (البرهان فی تفسیر القرآن ـ ج ۳ـ ص۵۰۸)
برگزاری این مجالس در روایات ما موضوعیت دارد.
۳٫ دیدار شیعیان در منازل شان، احیاء امر اهل بیت(ع) است
در این زمینه به روایتی از امام باقر(ع) اشاره می کنیم:
خَیْثَمَهَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع أُوَدِّعُهُ فَقَالَ یَا خَیْثَمَهُ أَبْلِغْ مَنْ تَرَى مِنْ مَوَالِینَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ أَنْ یَعُودَ غَنِیُّهُمْ عَلَى فَقِیرِهِمْ وَ قَوِیُّهُمْ عَلَى ضَعِیفِهِمْ وَ أَنْ یَشْهَدَ حَیُّهُمْ جِنَازَهَمَیِّتِهِمْ وَ أَنْ یَتَلَاقَوْا فِی بُیُوتِهِمْ فَإِنَّ لُقِیَّا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَیَاهٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا؛ خـیـثـمـه گوید: خدمت امام باقر (ع ) رسیدم تا با او وداع کنم. فرمود: اى خیثمه هر کس از دوسـتـان مـا را مـیـبـیـنـى سـلام بـرسـان و آنها را بتقواى خداى بزرگ سفارش کن و اینکه تـوانـگـرشان بر فقیرشان توجه کند و قویشان بر ضعیف و زنده آنها بر جنازه میتشان حاضر شوند و در منازل بملاقات یکدیگر روند، زیرا ملاقات آنها با یکدیگر موجب زنده سـاخـتـن امـر مـاسـت ، خـدا رحمت کند بنده اى را که امر ما را زنده دارد.( الکافی، ج ۳،ص۴۵۰ و اصول سته عشر ـ ص۷۹)
این روایت دلیلی است بر سیار بودن جلسات هفتگی هیأت.
۴٫ تعلیم و تعلم علوم اهل بیت، احیاء امر آنان است
فراگیری و آموزش علوم و معارف دینی از طریق برگزاری جلسات هفتگی مورد تأکید اهلبیت است و به عنوان یکی از اسباب پاسداری از مکتب ایشان معرفی می گردد. امام رضا (ع) در این باره میفرمایند:
رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا- قُلْتُ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ- قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ- فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا الْحَدِیث؛ فرمود: رحمت خدا بر کسى باد که أمر ما را زنده نماید، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد. (وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۲ و الوافی ـ ملا محسن فیض کاشانی ـ ج ۱ـ ص۲۱۵)
متأسفانه مشاهده می کنیم در جلسات سخنرانی گاهی زیبایی و محاسن کلام اهل بیت(ع) توسط سخنران به خوبی بیان نمی شود که اگر اینگونه بشود باعث تبعیت مردم از کلام معصومین(ع) می شود.
۵٫ امر بر روضه خانگی در روایات و احادیث
از امام صادق(ع) در این زمینه روایت شده است که ایشان فرمود:
یَا عَلْقَمَهُ وَ انْدُبُوا الْحُسَیْنَ ع وَ ابْکُوهُ وَ لْیَأْمُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ فِی دَارِهِ بِالْبُکَاءِ عَلَیْهِ وَ لْیُقِمْ عَلَیْهِ فِی دَارِهِ الْمُصِیبَهَ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ وَ تَلَاقَوْا یَوْمَئِذٍ بِالْبُکَاءِ بَعْضُکُمْ إِلَى بَعْضٍ فِی الْبُیُوتِ؛ ای علقمه برای امام حسین(ع) ندبه و گریه کنید. اهل منزل خویش را نیز امر بر گریه و اقامه عزا نما. هر کس از شما می بایست در خانه خویش اقامه عزا به همراه جزع و گریه نماید و همدیگر را در خانه هایتان در حال گریه ببینید.( محدث نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص ۳۱۶٫ )
به نظر میرسد منظور از این روایت، برگزاری جلسات روضه خانگی باشد.
در روایت دیگری نیز آمده است:
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ لِدَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ یَا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِیَّ عَنِّی السَّلَامَ وَ أَنِّی أَقُولُ:- رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاکَرَا أَمْرَنَا- فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا مَلَکٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُمَا؛ ای داوود به دوستداران ما سلام برسان و به ایشان بگو خداوند رحمت کند کسی که را که با دیگری بنشینند و دو نفری امر را بر پا کنند، سومین نفر آنها فرشتهای است که برای آنها طلب مغفرت مینماید.
کسیکه به این روایات اعتقاد داشته باشد با حضور دو یا سه نفر هم مجلس عزاداری برپا می کند.
دلیل سوم: سیره و کلام علما
سیره و روش علما نیز بر ضرورت برگزاری جلسات روضه میافزاید. ایشان در این زمینه توصیههایی نمودهاند که به ذکر چند نمونه از آن بسنده می نماییم:
مرحوم قاضی(ره) فرمودند: در مستحبات عزاداری و زیارت سیدالشهداء مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو یا سه نفره باشد، اسباب گشایش امور است.
علامه امینی(ره) در رویایی به فرزندشان در پاسخ به این سوال که از میان اعمال و آثارتان کدام موجب نجات شما شده، کتاب الغدیر، سایر تألیفات یا تأسیس بنیاد و کتابخانه امیر المؤمنین(ع)، فرمودند: فقط زیارت اباعبدالله الحسین. فرزند علامه به ایشان میگویند به جهت تیرگی روابط ایران و عراق، شرایط زیارت عتبات فراهم نیست. علامه فرمودند: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین بر پا می شوند شرکت کنید تا ثواب زیارت را به شما می دهند.
آیت الله مامقانی(ره): تا جایی که لقمه نانی از گلویتان پایین میرود، روضه خوانی در منزل را ترک نکنید.
مرحوم آقا میرزا علی اکبر مرندی(ره) از شاگردان آیت الله قاضی(ره) می فرمودند: در مجالس روضه اهل بیت(ع) به طور مرتب و منظم شرکت کنید، عاشقانه برای اهل بیت خصوصا امام حسین (ع) اشک بریزید.
امام خمینی(ره) می فرمایند: مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه بر پا می شود با همه نواقصی که دارد، باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضائل و پخش مکارم اخلاق است، از اثر همین مجالس است. ملت ما قدر این مجالس را بدانند ـ مجالسی است که ملتها را زنده نگه می دارد، در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه هر هفته جلسه بر پا کنید.
امام خمینی(ره) در بیان دیگری نیز میفرمایند: اگر بُعد سیاسی اینها را بفهمند همین غرب زده ها هم مجلس به پا می کنند و عزاداری می کنند، اگر چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند.(صحیفه نور ـ ج ۱۶ـ تاریخ ۳۰/۳/۶۱)
در جلسه آینده درباره اهمیت علم عقاید صبحت خواهیم کرد.
در اولین جلسه هفتگی متوسل به حضرت ابی عبدالله(ع) می شویم به همین دلیل روایتی از کامل الزیارات را بیان می کنیم.
حدثنی محمد بن عبد الله بن جعفر الحمیری عن أبیه عن علی بن محمد بن سالم عن محمد بن خالد عن عبد الله بن حماد البصری عن عبد الله بن عبد الرحمن الأصم عن مسمع بن عبد الملک کردین البصری قال قال لی أبو عبد الله ع یا مسمع أنت من أهل العراق أ ما تأتی قبر الحسین ع قلت لا- أنا رجل مشهور عند أهل البصره و عندنا من یتبع هوى هذا الخلیفه- و عدونا کثیر من أهل القبائل من النصاب و غیرهم- و لست آمنهم أن یرفعوا حالی عند ولد سلیمان فیمثلون بی- قال لی أ فما تذکر ما صنع به قلت نعم- قال فتجزع قلت إی و الله و أستعبر لذلک- حتى یرى أهلی أثر ذلک علی- فأمتنع من الطعام حتى یستبین ذلک فی وجهی- قال رحم الله دمعتک- أما إنک من الذین یعدون من أهل الجزع لنا- و الذین یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا- و یخافون لخوفنا و یأمنون إذا أمنا- أما إنک سترى عند موتک حضور آبائی لک- و وصیتهم ملک الموت بک- و ما یلقونک به من البشاره أفضل- و لملک الموت أرق علیک- و أشد رحمه لک من الأم الشفیقه على ولدها- قال ثم استعبر و استعبرت معه- فقال الحمد لله الذی فضلنا على خلقه بالرحمه- و خصنا أهل البیت بالرحمه- یا مسمع إن الأرض و السماء لتبکی- منذ قتل أمیر المؤمنین ع رحمه لنا- و ما بکى لنا من الملائکه أکثر- و ما رقأت دموع الملائکه منذ قتلنا- و ما بکى أحد رحمه لنا- و لما لقینا إلا رحمه الله- قبل أن تخرج الدمعه من عینه- فإذا سالت دموعه على خده- فلو أن قطره من دموعه سقطت فی جهنم- لأطفأت حرها حتى لا یوجد لها حر (ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج ۱، ص ۱۰۱، دار المرتضویه، نجف اشرف، چاپ: اول، ۱۳۵۶)
به سند معتبر از مسمع روایت شده است: امام صادق(ع) به من فرمود: ای مسمع! آیا تو به زیارت قبر امام حسین(ع) میروی؟ من عذر آوردم که با توجه به دشمنان زیاد، برای انجام چنین کاری، ایمنی ندارم.
فرمود: آیا مصائب آن بزرگوار را به یاد میآوری؟ عرض کردم: آری! آن گونه میگریم که آثار مصیبت در من آشکار میشود.
حضرت فرمود: به درستی که تو از آنانی که زاری میکنند برای ما، شاد میشوند برای شادی ما، اندوهناک میشوند برای اندوه ما، خائف میشوند برای خوف ما و ایمن میشوند برای ایمنی ما؛ به زودی خواهی دید که پدرانم هنگام مرگ نزد تو حاضر شوند و به ملکالموت درباره تو سفارش کنند و به تو از فرزند خویش مهربانتر باشند. آنگاه حضرت گریست و من نیز گریستم پس فرمود سپاس خدایی را که برتری داد ما را بر خلقش بواسطه رحمتش و ما را به رحمت اختصاص داد و فرمود همه آسمان و زمین بعد از امیر المومنین بر غربت ما خاندان گریستند و کسی برای ما گریه نمی کند به خاطر آنچه که به ما رسیده مگر قبل از اینکه اشکش جاری شود خدا او را می بخشد و همین که اشکش بر روی گونه ها جاری می شود آتش جهنم را خاموش می کند و آتشی را احساس نمی کند.