چهلمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / صفات لازمه امامت ۱

علامه حلی می فرماید: قرآن و سنت نبوی نمی توانند حافظ شریعت باشند چون حمال ذی وجوه هستند، پس حافظ شریعت باید امام زنده باشد و چون می خواهد حافظ شریعت باشد باید معصوم باشد  اگر معصوم نباشد چگونه می خواهد از شریعت پاسداری کند و عقل می گوید کسی که می خواهد پاسبان و پاسدار شریعت باشد باید خودش از همه مردم نسبت به آن مقیدتر باشد. اگر کسی که خود مقید به شریعت نیست امام باشد نقض غرض صورت گرفته است.

اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم

بسم‌الله الرّحمن الرّحیم

الحّمدُ اللهِ ربِّ العالَمین. بارِئِی الخَلائِقِ اَجمَعین. باعثِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلی اشرفِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلین، حبیبِ الهِ العالَمین اَبَاالقاسِم مُحَمَّد (ص) و عَلی آلهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین و لَعنَهُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.

خداوند متعال را شاکریم به ما سلامت جسم و روح و دین عطا کرد  و توانستیم سی و نه جلسه پای درس گفتارهای عقاید امامیه بنشینیم و بیاموزیم عقایدی را که در مکتب اهل بیت(ع) برای آن خونها ریخته شده و زحمت ها کشیده شده، چه عالمانی در فشار  حکومتهای ظلم و ستم پاسدار اعتقادات ما بوده اند تا چنین روزی به دست ما رسیده است، واقعا جای شکر دارد و باید جبهه بر خاک گذاشت که توفیق داریم این حرفها را بشنویم و بیاموزیم و همانطور که در جلسات اول گفتیم علمی باشد که با جان و دل ما گره بخورد و گفتیم فرق اعتقاد با علم این است که اعتقاد به کار می آید و در عمل بروز پیدا می کند و در زندگی ما ساری و جاری می شود. امشب چهلمین جلسه است.

در طول هفته هم انشاءالله جزء ۱۰را تلاوت خواهیم کرد وثواب آنرا به امام هادی (ع) تقدیم می نماییم.

امام هادی(ع) فرمودند: «مَن هانَتْ عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّهُ؛/از شرّ کسى که خودش را سبک شمارد، ایمن مباش (میزان الحکمه: ح ۶۷۱۹)» انسان در امان نیست از شر کسی که خودش، خودش را پست می پندارد، یکی از احادیث بسیار مهم در تربیت نفس، اخلاق و روانشناسی است. این حدیث یکی از احادیثی است که از مبانی علم روانشناسی است و در این علم بسیار استفاده می شود.

خط قرمزی درروایات برای ما بیان کرده اند که نه خیلی خودمان را بزرگ بشماریم و فکر کنیم خیلی مهم هستیم و از طرف دیگر خودمان را تحقیر و پست نشماریم. اگر قرار است نفسمان را مواخذه کنیم بدانیم به چه دلیل است و بدانیم ماهیت اصلی نفس ما الهی است « نفخت فیه من روحی»و اگر گناهی هم می کنیم  آن گناه بد است مگر آن قسمی از نفس که از آن به نفس اماره یاد شده است. گناه و زشتیها بد است اما خود وجود انسان ماهیت الهی دارد و اگر این گونه به نفس خود بنگریم باعث می شود که دیگر برخی از گناهان را انجام ندهیم و نفس ما یک کرامتی دارد که شأن آن بالاتر از آن است که بخواهد یک سری از گناهان را انجام دهند.

این هفته و هفته آینده مبحث صفات و ویژگی های امامت را بیان می کنیم.

امام ویژگی ها و صفاتی دارد که بسیار زیاد است مثلاً اخلاق امام خوب است ، مهربان،دلسوز، باتقوا، شجاع، اهل علم، مقتصد و … است؛ آنچه ما می خواهیم بگوییم صفات و ویژگی هایی است که قوام امامت با آنها ست و از شروط امامت است مانند عصمت و امثال آن که اگر نباشد امامت معنا نخواهد داشت.

شروط امامت

۱ـ عصمت ۲ـ افضلیت ۳ـ منصوص بودن (نص)

مبنای صحبتهای ما در این جلسه کشف المراد  فی شرح تجرید الاعتقاد علامه حلی است

عصمت

در بحث عصمت انبیاء‌ به طور مفصل همه آنچه که مربوط به عصمت است بیان شد.  در ادامه مطالب ریزتر و دقیقتری پیرامون عصمت امام مطرح می کنیم.

اولین دلیل عقلی

علامه حلی (ره) می گوید چرا باید امام معصوم باشد؛ «و امتناع التسلسل یوجب عصمته / امتناع تسلسل موجب این است که امام معصوم» باشد، زیرا ‌اگر شخصی معصوم نباشد نیاز به امامی دارد که بتواند او را هدایت کند و اگر این روند ادامه داشته باشد پس تسلسل ایجاد می شود و تسلسل عقلا محال است و باید به جایی برسد که امامی باشد که گناه نکند و خودش نیازی به امام دیگری نداشته باشد.پس عقل میگوید چون تسلسل باطل است باید امام معصوم وجود داشته باشد.

دومین دلیل عقلی

چون امام حافظ شریعت است باید معصوم باشد. علامه حلی (بزرگ متکلم شیعه) مفصلا بیان می کند که قرآن نمی تواند حافظ شریعت باشد چون قرآن حمال ذی وجوه است و هر کس از قرآن یک برداشت دارد و این اتفاق در طول تاریخ افتاده است وتمام فرق اسلامی در مباحث کلامی با استناد به قرآن سخن می گویند معتزله که عقل را بر نص قرآن و روایات نبوی ترجیح می دهد دلیل این عقیده خود را اهمیت عقل در قرآن بیان می کند اشعریون که جبری مسلک هستند و معتقدند افعال را خدا انجام می دهند و بشر مجبور است با استناد به آیات قرآن سخن می گویند.

الان در دولت ما نیز این مشاهده می شود که قانون اساسی ما یا قوانین مجلس را هر کدام از قوا از برداشت متفاوتی دارند و گاهی به یک نقطه مشترک نمی رسند و درنتیجه یا به مجمع و یا  به مقام معظم رهبری رجوع می کنند.

علامه حلی می فرماید: سنت هم نمی تواند حافظ شریعت باشد چون سنتی هم که بعد از پیامبر(ص) باقی مانده مکتوب است و هر فرقه با استناد به سنت خود را اثبات می کند و سنت هم حمالٌ ذی وجوه است بنابراین باید یک شخص زنده ای باشد که قرآن و سنت را همانگونه که صحیح است تفسیر کند و این مطلب را عقل می گوید.

پس بنابراین دلایل عقلی ؛ حافظ شریعت باید امام زنده باشد و چون می خواهد حافظ شریعت باشد باید معصوم باشد؛ اگر معصوم نباشد چگونه می خواهد از شریعت پاسداری کند و عقل می گوید کسی که می خواهد پاسبان و پاسدار شریعت باشد باید خودش از همه مردم نسبت به آن مقیدتر باشد. اگر کسی که خود مقید به شریعت نیست امام باشد نقض غرض صورت گرفته است.

 

سومین دلیل عقلی

سومین  دلیل عقلی شامل سه بخش است:

اگر کسی که حافظ شریعت  و امام است گناه کند؛

۱_ نهی او از منکر بر همه مردم واجب است ، از طرفی مردم باید مطیع اوامر امام باشند پس تناقض ایجاد می شود. اطاعت او در همه امور جمع نمی شود با نهی او از بعضی منکرات و به اصطلاح علما تالی فاسد دارد یعنی توالی مفسده برانگیز دارد، اگر امام گناه کند ما باید امر به معروف ونهی از منکر کنیم که این با فرمانبرداری ما از امام دارای تناقض است.

۲_اگر گناه کند نقض غرض خواهد شد زیرا غرض از وجود امام هدایت مردم است و کسی که گناه کند خود گمراه است و نیاز دارد که شخصی او را هدایت کند.

۳_ اگر گناه بکند از مردم عادی هم درجه اش کمتر می شود و مردم عادی که گناه نمی کنند شرافت و برتری دارند نسبت به امامی که گناه می کند پس چگونه می تواند رهبر جامعه باشد درحالی که از بقیه مردم پایینتر است.

آنچه بیان شد دلایل عقلی است که بیان می کند امام باید معصوم باشد لذا اگر ما با دیگر فرق بخواهیم در باره شرایط امامت بحث کنیم به این دلایل استناد می کنیم؛ عقل می گوید کسی که می خواهیم مطیع او باشیم باید معصوم باشد وکسی که خود اشتباه می کند را نمی توان عقلا به عنوان امام انتخاب کرد. اگر ما صدردصد مطیع اوامر امام زمان(عج) هستیم به این دلیل است که ایشان خود مطیع اوامر الهی است و لازمه اینکه از مردم بخواهیم مطیع امام باشند این است که قبل از آن عصمت امام ثابت شود.

دلایل قرآنی

اولین دلیل

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًاو / اى کسانى که ایمان آورده‏اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیک‏فرجام‏تر است (سوره نساء، آیه ۵۹)» در هفته گذشته در باره این آیه حدیث صحیح جابر بن عبدالله انصاری که از طرق شیعه و سنی  بیان شده و در آن گفته شد که (اولی الامر) ائمه معصومین(ع) هستند  از حضرت علی(ع) شروع شده و به حضرت حجت(عج) نیز ختم می شود؛ اطاعت از اولی الامر اطاعت مطلق است چون عطف شده به اطاعت از خدا و رسول(ص) «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ» با واو عطف به هم مربوطند. پس هر آنچه که خدا فرموده بنده باید مطیع آن باشد و هر آنچه رسول (ص) می گوید نیز همین گونه است و هر آنچه که اولی الامر می گوید نیز چون معطوف به آن دو است پس از این قاعده مستثنی نیست وباید مطیع آن بود. پس باید اولی الامر معصوم باشد تا بتوان مطیع او بود  و اطلاق آن زمانی صحیح می باشد که متصف به صفت عصمت باشد. اطاعت مطلق از کسی که معصوم نیست جایز نیست.

در بحث ولایت فقیه بعضی افراد تندروی کرده و می گویند هر آنچه که ایشان می گوید باید در برابر آن مطیع بود که این امر صحیح نیست؛ چون ولی فقیه معصوم نیست اطاعتش مطلق نیست .

پس منظور از ولایت مطلقه فقیه چیست؟ درپاسخ به آن باید گفت این عبارت دارای تعریف خاص است که در بیانات امام و مقام معظم رهبری و دیگر علما بیان شده است و اطلاق آن به این معنی نیست که هر آنچه گفتند بگویید چشم بلکه اطلاق آن در حوزه اجتماعی و حکومتی است نه فردی.

در روایت است که امام صادق(ع) به هارون مکی می گوید وارد تنور روشن شود؛ این یک دستور دینی نیست اما چون امام فرموده است باید اطاعت شود و این  موضوع با عقل و روایت و … اثبات می شود که هر آنچه امام معصوم  گفت باید اطاعت شود اما اطاعت از ولی فقیه فقط در امور حکومتی و اجتماعی است به طور مثال ولی فقیه می گوید این مسجد باید تخریب شود پس باید این امر انجام شود اما اگر مانند امام بفرماید داخل تنور برو ملزم به اطاعت نیستیم البته در اینجا هم استثنا وجود دارد و آن هم در امر جنگ است که ملزم به اطاعت از ولی فقیه هستیم یعنی اگر دستور بدهد برای باز شدن این معبر باید وارد میدان مین بشوید ملزم به اطاعت از ایشان هستیم چون امر اجتماعی است.

پس  ولایت مطلقه فقیه اینگونه  نیست که برخی آنرا تعریف کرده اند که اطاعت از ایشان مطلق است و هر آنچه که می گوید در هر حوزه ای باید از آن اطاعت شود بلکه عقل می گوید لازمه اطاعت مطلق از یک شخص این است که آن شخص معصوم باشد، ولی فقیه درهمه امور عصمت ندارد در حوزه امور اجتماعی به او یک مقام نسبی نزدیک به عصمت داده شد است ، یعنی امام زمان (عج) حجت خدا بر فقهاست و فقها حجت ایشان (امام زمان(عج)) بر مردم هستند و براین اساس که فقها اجازه از امام معصوم دارند ما در نماز و روزه و امور احکام را به ایشان مراجعه می کنیم حال اگر این مرجع اشتباه کرد همان کسی که ایشان را بر ما گمارده خود پاسخگو است والبته امکان دارد ایشان خطا هم بکنند و اگر قائل به این نباشیم و منتظر امام معصوم باشیم می شود چیزی شبیه آن چه که حجتیه می گویند.

امام صادق(ع) نیز شاگردانش را برای همین منظور به مناطق گوناگون می فرستاد و ایشان از طرف امام مامور به دادن فتوا به مردم بودند در حالی که هیچکدام از ایشان معصوم نبودند ولی مهم این است که در چه موردی حضرت ایشان را می فرستاده. اطلاقی که ما در ولایت فقیه داریم یک اطلاق نسبی است؛ ۱_ مطلق است نسبت به دیگر احکام ریز دین ،یعنی ولایت دارد در امور و حوزه مشخص مثل بگوید امسال به این دلایل حج نروید ۲_ ولایت مطلقه، اطلاق دارد نسبت به قانون حکومت، دعوایی که از گذشته با اصلاح طلبان داریم بر سر همین موضوع است که آنها می گویند رهبری و ولایت فقیه زیر مجموعه قانون اساسی است ولی ما می گوییم نه، با مبانی دینی قانون اساسی زیر مجموعه ولایت فقیه است یعنی ولایت مطلقه دارد و اگر ولی فقیه با ولایتش قانون اساسی را امضا نکند اطاعت از این قانون اساسی شرعا برای ما موجه نیست ولی اگر امضا بکند می‌شود همان حرفی که امام در تحریرالوسیله می‌گوید که اگر چراغ قرمز را در حکومت اسلامی رد کنید گناه شرعی انجام داده‌اید. چون قوانین این مملکت امضاشده توسط حاکم شرع است، حاکم شرع هم از طرف امام زمان است. (انشااله در مبحث ولایت فقیه مفصلا بیان می شود)

پس اولی‌الامر هم فقط ۱۲ نفر هستند. ولی فقیه را اصطلاحاً می‌گوییم ولی‌امر، یعنی به معنای لغوی می‌گیریم وگرنه به معنی اصطلاحی ولی‌امر دایره تعریف‌شده‌ای دارد.

بعد ما این نکات را نمی‌دانیم و به ولی فقیه ولی‌امر می‌گوییم و به دست دشمن بهانه می‌دهیم. مثلاً یک جایی ما رهبری را خطاب می‌کنیم به ولی امر مسلمین بعد گروهی مانند سیدصادق شیرازی که دشمنی علنی با نظام و جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری و به نظر بنده تشیع دارند حرفهایی می‌زنند که در آن طرف دنیا گروه گروه سر شیعیان را می‌بُرند. باید توضیح دهیم که این ولی امری که ما می‌گوییم معنای لغوی است، مثل اینکه به امام خمینی(ره) ، امام می‌گوییم منظور ما این نیست که امام سیزدهم است بلکه به معنای رهبر و پیشوا او را امام خطاب می‌گنیم، وگرنه امام فقط ۱۲ نفر هستند. اگر ما به مقام معظم رهبری ولی امر مسلمین جهان می‌گوییم یعنی امور ما در بحث اجتماعی ولایتش با ایشان است.

ولی امر به معنای اصطلاحی و قرآنیِ «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ»فقط و فقط ۱۲ امام‌اند. اگر بخواهیم رهبری را بیاوریم می‌شود همان حرف اهل سنت که می‌گویند هر رهبری ولی امر است، در بحث کلامی اعتقادی به هم می‌ریزد و مبانی متزلزل می‌شود. حتی رئیس جمهور هم ولی امر است ولی اوامرش محدودتر است، رئیس یک کارخانه هم ولی امر است و اوامر کارخانه دست اوست.

ما در دفاع از ولایت فقیه صحبت می‌کنیم، البته دفاع علمی و صحیح، همانی که خودشان گفته‌اند، امام ولایت فقیه را تعریف کرده و گفته ولایت فقیه ولایت رسول‌الله است ولی در چندین جای دیگر توضیح داده است که در امور اجتماعی در امور مربوط به حکومت در امور سیاست وگرنه مقام معظم رهبری در حوزه احکام بر کسی که مرجع تقلیدش مثلاً آیت‌الله مکارم شیرازی است ولایتی ندارد. اما اگر مقام معظم رهبری در امور اجتماعی گفت الان باید جهاد کنید حتی مراجع هم باید گوش به فرمان رهبری باشند.

دومین دلیل

«قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ/بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند بگو خداست که به سوى حق رهبرى مى‏کند پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مى‏کند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى‏نماید مگر آنکه [خود] هدایت‏شود شما را چه شده چگونه داورى مى‏کنید!(سوره یونس، ایه ۳۵)» از این آیه لزوم عصمت را درمی‌یابیم، که باید امام معصوم باشد. یعنی خودش هدایت شده باشد، کسی که هدایتش هدایت تام و کاملی باشد دیگر گناهی از او سر نمی‌زند، اما کسی که گناه می‌کند خود نیازمند آن است که کسی بیاید و او را هدایت کند. (این استفهام تقریری است، یعنی طوری سؤال می‌کند که همه می‌گویند جواب معلوم است). این همان دلیل عقلی است که در عصمت و لزوم تسلسل آوردیم. لذا اینکه می‌گویند قرآن بر مبنای عقل صحبت کرده نمونه‌اش این است. ما به عنوان دلیل قرآنی می‌گوییم ولی خوب که دقت می‌کنیم می‌بینیم که همان محال بودن تسلسل است که «و امتناع التسلسل یوجب عصمته / امتناع تسلسل موجب این است که امام معصوم» ما در افضلیت هم از این آیه استفاده می‌کنیم، چون کسی که افضل بر دیگران است هدایت‌شده است.

در این زمینه آیه‌ی دیگری هم وجود دارد که خیلی‌ها به عنوان دلیل عصمت امام می‌آورند ولی با بحث ما فاصله دارد؛

این آیه است: «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا/ و در خانه‏هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده‏اش را فرمان برید خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند(سوره احزاب، ایه ۳۳)»این آیه عصمت مصداق امامت را می‌گوید، یعنی اهل بیت (ع)  که مصادیق امامت هستند را می‌گوید که معصومند. ما می‌گوییم این آیه از قرآن که عصمت را برای حضرات معصومین اثبات می‌کند پس معلوم است باید امام معصوم باشد که قرآن به این صراحت درجه عصمت به ائمه می‌دهد وگرنه تصریحش در لزوم عصمت برای جایگاه امامت نیست، می‌گوید مصداق امامت را معصوم است.

حقیقت عصمت، نظر فرقه‌های مختلف اسلامی، اینکه نگاه فرق مختلف اسلامی به محدوده عصمت متفاوت است و نگاه شیعه امامیه که می‌گوید امام معصوم و انبیاء الهی از تمام گناهان کبیره و صیغره و عمدی و سهوی قبل از امامت و رسالت و بعد از امامت و رسالت منزه است و عصمت دارد را در جلسات قبل در بحث عصمت انبیاء مطرح کردیم.

منبع: سایت روضه الشهداء

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group