چهل و چهارمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / حدیث امام رضا(ع) پیرامون صفات و راه تعیین امام ۳
امام رضا(ع)در فراز دیگری از این حدیث می فرمایند: امام کانون قدس است (ایشان مظهر یا قدوسند پس باید خیلی مراقب رفتارمان باشیم؛ هر چه که در ارتباط با اهل بیت(ع) است نیز قداست پیدا می کند چون ایشان معدن قدس هستند و هر چه به ایشان منتصب شود نیز مقدس می شود و این یقین می خواهد که ما به نقطه ای برسیم و بدانیم و ببینیم که هر چه با اهل بیت در ارتباط است با دیگر چیزها متفاوت است)
اعوذُ بالله مِنَ الشیطان الرّجیم
بسمالله الرّحمن الرّحیم
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِصَلِّ الله عَلی‘ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ ‘ الِهِ وَ صلم
جلسه ی ۴۴ را خدمت برادران و خواهران هستیم جزء ۱۴ در طول هفته ان شاءالله تلاوت شود و ثواب آن را تقدیم به حضرت زهرا (س) می نماییم.
قالَتْ فاطِمَهُ الزَّهْراء ( سلام الله علیها): إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، قَأنْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا / حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) فرمودند:اگر آنچه را که ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ دستور داده ایم عمل کنی و از آنچه نهی کرده ایم خودداری نمائی، تو از شیعیان ما هستی وگرنه، خیر. (تفسیر الإمام العسکری ( علیه السلام )، ص ۳۲۰، ح ۱۹۱)
حضرت زهرا(س) صریح و شفاف بدون بازی کردن با کلمات، تعریف شیعه را بیان نمودند. ما عادت کردیم توی این جلسات به غرق شدن در رحمت الهی و گاهی غافل میشویم ازعذاب خدا عادت کردیم این حرفها رو بشنویم وخوشحال باشیم چون نفس ما با این احادیث بیشتر خو گرفته،که بگویند یک قطره اشک برای امام حسین بریزید هر چه هم گناه کردید خدا می بخشد. در حالی که حضرت زهرا (س) می فرمایند: اگر امر و نهی ما رو گوش کردید شیعه اید وگرنه نیستی ،این دو حدیث در کنار هم هستند . برخی از علما نیز میگویند اگر کسی فقط به احادیثی که باعث ایجاد رجا می شود توجه کند به مکر خدا گرفتار میشود یعنی «ولاتمکر بی فی حیلتک»یکی از مکرهای خدا و حیله های الهی این است که از خوف جدا شویم و و آنقدر رجاء داشته باشیم و امیدوار بشویم که بگوییم آتش جهنم برای ما نیست؛ یعنی خودمان را از دایرهی عذاب خدا خارج بدانیم. اهل بیت از ترس خدا می لرزیدند ولی برخی از ما شیعیان نمیترسیم ودر بعضی از جلسات متاسفانه قائل به این دسته از احادیث نیستند.
در دو جلسه گذشته حدیث امام رضا(ع) پیرامون صفات و راه تعیین امام را بیان کردیم؛ امام رضا(ع)بعد از تشریح صفات امام چنین نتیجه میگیرد که امامی با این صفات را جز خدا نمی تواند تعیین و انتخاب کند؛ لذا انتخاب امام و رهبر جامعه ی مسلمین در اختیار و دست مردم نیست. چون شخصی با این صفات را مردم نمی توانند انتخاب کنند چون نمی دانند این صفات در وجود چه کسی قرار داده شده است.
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ ضَلّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُیُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَیّرَتِ الْحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبّاءُ وَ کَلّتِ الشّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِیلَهٍ مِنْ فَضَائِلِهِ
هیهات؛دلها گمراه شدند، عقل ها سرگردان، اندیشه ها حیران، دیدگان خسته، بزرگان حقیر، حکیمان آشفته، اندیشمندان عاجز، سخنوران درمانده، عاقلان نادان، شاعران وامانده، ادیبان ناتوان، سخن دانان خسته و از اینکه شأن و فضیلتی از او را به وصف بیاورند (شخصی با این فضایل که دیگران از بیان آن وامانند، امام است).
وَ أَقَرّتْ بِالْعَجْزِ وَ التّقْصِیرِ وَ کَیْفَ یُوصَفُ بِکُلّهِ أَوْ یُنْعَتُ بِکُنْهِهِ أَوْ یُفْهَمُ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِهِ أَوْ یُوجَدُ مَنْ یَقُومُ مَقَامَهُ وَ یُغْنِی غِنَاهُ لَا کَیْفَ وَ أَنّى
همگى بعجز و ناتوانى معترفند(که ما نمی توانیم امام را وصف کنیم)، چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد یا مطلبى از امر امام را فهمید و جایگزینى (قائم مقامی) که کار او را انجام دهد برایش پیدا کرد؟!! ممکن نیست، چگونه و از کجا؟!!
شخصی اخیراً دریک شبکه ماهواره ای سخنانی را بیان کرده که پخش شده و احتمالا آن را شنیده اید از عبارت «أَوْ یُوجَدُ مَنْ یَقُومُ مَقَامَهُ /جایگزینى (قائم مقامی) که کار او را انجام دهد برایش پیدا کرد » استفاده کرده بدون تصریح و به نظر می رسد این بحث را در جهت رد ولایت فقیه بیان کرده است و اخیراً طی مصاحبه ای این نظرش را رد کرده وگفته است ؛منظورم درباره ولایت فقیه نبوده است ومن سرباز مقام معظم رهبری ام و قضیه حل وفصل شد (من صحبت ایشون رو کاملاً گوش دادم اگه کسی از اون صحبتها احساس کند ایشان قصد دارد ولایت فقیه را به وسیله این حدیث رد کند درست استنباط کرده).
دراین عبارت از حدیث حضرت می فرماید که کسی پیدا نمی شود قائم مقام امام باشد؛ در و اقع کسی هم نگفته است که ولی فقیه، قائم مقام امام است ، ولی فقیه نائب عام امام است نائب و قائم مقام دو مقوله کاملا متفاوت از هم هستند، قائم مقام ؛ یعنی کسی که هم در مقام آن شخص اصلی است وهم وظایف او را انجام میدهد، مثلا در یک اداره وقتی کسی را به عنوان قائم مقام انتخاب می کنند به این معنی است که وقتی وزیر نیست، این قائم مقام عین وزیر است هم مقامش مقام وزارت است وهم اختیاراتش همان اختیارات وزیراست ونیز وظایفش هم همان وظایف وزیر است به این شخص می گویندقائم مقام ؛ اما نائب به این معنی است که به طور مثال به جای یک وزیر شخصی را برای مدتی نائب او قرار می دهند در این حالت این شخص موظف است همان وظایف وزیر را انجام بدهد اما مقامش مقام وزیر نیست.
مقام ولی فقیه با مقام امام معصوم (ع) فاصله دارد و کاملا متفاوت است؛ اما وظایف ولی فقیه آن هم فقط در حیطه اجتماعی همان وظایفی است که رسول الله(ص) و سپس امام (ع) انجام می دهد. پس اختیار رسول الله را هم ولی فقیه باید دراین حیطه داشته باشد که بتواند به خوبی این وظایف را انجام دهد؛ لذا گفته می شود ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.
حضرت امام نیز در صفحات ابتدایی کتاب ولایت فقیه خود به این موضوع اشاره کرده و درباره آن توضیح می دهد که ولی فقیه وظایف اجتماعی امام را بر دوش دارد ولی شئونش شئون امام نیست، مقامش مقام امام نیست.
ولی فقیه قائم مقام نیست بلکه نائب امام است آن هم در عرصه اجتماع ولی در عرصه های دیگر مثلا درعرصه هدایت باطنی امام هست، اگر الان به امام معصوم (ع) متوسل شوید حضرت خود پاسخ شما را می دهد ، اما در عرصه اجتماع به دلیل مصالح الهی حضرت حضور ندارند و بالاخره این اجتماع رهبر می خواهد که وظایفی مانند؛ مبارزه با استکباره ، ظلم، دفاع از مظلومین ، حمایت از شیعیان ، برگزاری عدالت که از وظایف اجتماعی امام معصوم است به این شخص که ولی فقیه است نیابت داده می شود.
وَ هُوَ بِحَیْثُ النّجْمِ مِنْ یَدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَیْنَ الِاخْتِیَارُ مِنْ هَذَا وَ أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَیْنَ یُوجَدُ مِثْلُ هَذَا أَ تَظُنّونَ أَنّ ذَلِکَ یُوجَدُ فِی غَیْرِ آلِ الرّسُولِ مُحَمّدٍ ص کَذَبَتْهُمْ وَ اللّهِ أَنْفُسُهُمْ وَ مَنّتْهُمُ الْأَبَاطِیلَ فَارْتَقَوْا مُرْتَقاً صَعْباً دَحْضاً تَزِلّ عَنْهُ إِلَى الْحَضِیضِ أَقْدَامُهُمْ
در صورتى که او از دست یازان و وصف کنندگان اوج گرفته و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر(اختیار در روایت یعنی انتخاب)؟!! او کجا و خرد بشر؟!! او کجا و مانندى براى او؟!! گمان برند که امام در غیر خاندان رسول خدا(ص) یافت شود؟!! بخدا که ضمیرشان بخود آنها دروغ گفته (تکذیبشان کند) و بیهوده آرزو بردند، بگردنه بلند و لغزندهاى که بپائین مىلغزند بالا رفتند(در مسیر اشتباهی قدم گذاشته اند که در غیر از خاندان پیغمبر امامت را دنبالش می کنند).
رَامُوا إِقَامَهَ الْإِمَامِ بِعُقُولٍ حَائِرَهٍ بَائِرَهٍ نَاقِصَهٍ وَ آرَاءٍ مُضِلّهٍ فَلَمْ یَزْدَادُوا مِنْهُ إِلّا بُعْداً قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنّى یُؤْفَکُونَ وَ لَقَدْ رَامُوا صَعْباً وَ قَالُوا إِفْکاً وَ ضَلّوا ضَلَالًا بَعِیداً
و خواستند که با خرد گمگشته و ناقص خود و با آراء گمراه کننده خویش نصب امام کنند(با عقل ضعیف و ناقص دنبال امام می گردند) و جز دورى از حق بهره نبردند (خدا آنها را بکشد، بکجا منحرف مىشوند؟!!)آهنگ مشکلى کردند و دروغى پرداختند و بگمراهى دورى افتادند.
وَ وَقَعُوا فِی الْحَیْرَهِ إِذْ تَرَکُوا الْإِمَامَ عَنْ بَصِیرَهٍ وَ زَیّنَ لَهُمُ الشّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدّهُمْ عَنِ السّبِیلِ وَ کَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ
که با چشم بینا امام را ترک گفتند(یعنی خودشان هم میدانند امامت جای دیگری است حداقل این است که علمای آنها می دانند ولی اسیر نفس و شیطان و دنیا هستند)«شیطان کردارشان را در نظرشان بیاراست و از راه منحرفشان کرد با آنکه اهل بصیرت بودند (سوره ی عنکبوت، آیه ۳۸)»
رَغِبُوا عَنِ اخْتِیَارِ اللّهِ وَ اخْتِیَارِ رَسُولِ اللّهِ ص وَ أَهْلِ بَیْتِهِ إِلَى اخْتِیَارِهِمْ وَ الْقُرْآنُ یُنَادِیهِمْ وَ رَبّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ سُبْحانَ اللّهِ وَ تَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ وَ قَالَ عَزّ وَ جَلّ وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهٍ إِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ
انتخاب خدا و انتخاب رسول خدا(ص) و اهل بیتش روى گردان شده(رَغِبَ عَن در معنی برعکس می شود) و به انتخاب خود گرائیدند در صورتى که قرآن صدا برآورد که: «پروردگارت هر چه خواهد بیافریند و انتخاب کند اختیار بدست آنها نیست خدا از آنچه با او شریک مىکنند منزه و والاست(سوره قصص، آیه ۶۶)» ( ما بارها این آیه را خوانده ایم ولی اصلاً فکر نمی کنیم که درباه امامت هم این آیه مطرح باشد؛ در این آیه شرک را مطرح می کند که یکی از انواع شرک ، شرک در ولایت است که علما از آن به شرک باطنی یاد می کنند،که انشااله در مباحث بعدی توضیح خواهیم داد) و باز خداى عزوجل فرماید «هیچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد که چون خدا و پیغمبرش چیزى را فرمان دادند، اختیار کار خویش داشته باشد(سوره احزاب، آیه ۳۶)» (شرط ایمان این است که در جایی که خدا و پیامبر(ص) انتخاب می کنند دیگر حق انتخاب نداشته باشی البته مسائلی وجود دارد که به اختیار انسان گذاشته شده، ولی در مواردی مانند تعداد رکعت های نماز، طریقه وضو گرفتن و…ما مامور به انجام آن هستیم که پیامبر(ص) دستور داده است؛ در مورد ولایت نیز همینگونه است و ما حق انتخاب نداریم و باید مطیع امر خدا و رسول(ص) باشیم).
وَ قَالَ ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ إِنّ لَکُمْ فِیهِ لَما تَخَیّرُونَ أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عَلَیْنا بالِغَهٌ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ إِنّ لَکُمْ لَما تَحْکُمُونَ سَلْهُمْ أَیّهُمْ بِذلِکَ زَعِیمٌ أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکائِهِمْ إِنْ کانُوا صادِقِینَ
فرموده است «شما را چه شده، چگونه قضاوت مىکنید؟!! مگر کتابى دارید که آن را مىخوانید، تا هر چه خواهید انتخاب کنید، در آن کتاب بیابید یا براى شما تا روز قیامت بر عهده ما پیمانهاى رسا هست که هر چه قضاوت کنید حق شماست، از آنها بپرس کدامشان متعهد این مطلب است و یا مگر شریکانى دارید، اگر راست گویند، شریکان خویش بیاورند (سوره قلم ،آیه ۳۶)» (حضرت از آیات قرآن کریم برای اثبات کفر و شرک در ولایت استفاده می کنند و گرنه علی الظاهر تمام فرق مختلفی که امام رضا(ع) این بحث را برای ایشان مطرح می کنند مسلمان بودند)
وَ قَالَ عَزّ وَ جَلّ أَ فَلا یَتَدَبّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها أَمْ طُبِعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ أَمْ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ إِنّ شَرّ الدّوَابّ عِنْدَ اللّهِ الصّمّ الْبُکْمُ الّذِینَ لا یَعْقِلُونَ وَ لَوْ عَلِمَ اللّهُ فِیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ أَمْ قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا بَلْ هُوَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ فَکَیْفَ لَهُمْ بِاخْتِیَارِ الْإِمَامِ
و باز خداى عز و جل فرموده است «چرا در قرآن اندیشه نمىکنند یا مگر بر دلها قفل دارند (سوره محمد ،آیه ۲۴)» (حضرت می فرمایند که در تدبر قرآن هم ولایت قابل استخراج است)و فرموده «مگر خدا بر دلهاشان مهر نهاده که نمىفهمند» و یا «گفتند شنیدیم ولى نمىشنیدند و همانا بدترین جانوران بنظر خدا مردم کر و لالند که تعقل نمىکنند(سوره انفال، آیه ۲۰)» (امام و انتخاب امام را نمی فهمند)، « و اگر خدا در آنها خیرى سراغ داشت به آنها شنوائى مىداد و اگر شنوائى هم مىداشتند پشت مىکردند و روى گردان بودند» و یا «گفتند شنیدیم و نافرمانى کردیم»(باید برائت را از حضرت رضا(ع)آموخت که چه زیبا با استناد به آیات قرآن کریم با مکاتب غیر اهل بیتی بحث میکند) منصب امامت اکتسابى نیست «بلکه فضلى است از خدا که به هر کس خواهد مىدهد و فضل خدا بسیار است» پس چگونه ایشان را رسد که امام انتخاب کنند
وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَلُ وَ رَاعٍ لَا یَنْکُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطّهَارَهِ وَ النّسُکِ وَ الزّهَادَهِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَهِ مَخْصُوصٌ بِدَعْوَهِ الرّسُولِ ص وَ نَسْلِ الْمُطَهّرَهِ الْبَتُولِ لَا مَغْمَزَ فِیهِ فِی نَسَبٍ وَ لَا یُدَانِیهِ ذُو حَسَبٍ فِی الْبَیْتِ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الذّرْوَهِ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْعِتْرَهِ مِنَ الرّسُولِ ص وَ الرّضَا مِنَ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ شَرَفُ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ
در صورتیکه امام عالمى است که نادانى ندارد(هرکسی امامت را طوری بیان کرد که از آن جهل امام استنباط می شد باید آن را رد کرد زیرا طبق این حدیث امام رضا(ع) دراصول کافی ما امامی را که دارای جهل است قبول نداریم؛ امام هر چه را بخواهد می داند مگر اینکه نخواهد بداند و این را در مبحث علم امام مطرح خواهیم کرد ، اگر امامی بخواهد و نداند امام نیست چون دارای جهل است)، سرپرستى است که عقب نشینى ندارد کانون قدسند (ایشان مظهر یا قدوسند پس باید خیلی مراقب رفتارمان باشیم؛ هر چه که در ارتباط با اهل بیت(ع) است نیز قداست پیدا می کند چون ایشان معدن قدس هستند و هر چه به ایشان منتصب شود نیز مقدس می شود و این یقین می خواهد که ما به نقطه ای برسیم و بدانیم و ببینیم که هر چه با اهل بیت در ارتباط است با دیگر چیزها متفاوت است) و پاکى و طاعت و زهد و علم و عبادتست، دعوت پیغمبر به او اختصاص دارد، از نژاد پاک فاطمه بتول است، در دودمانش جاى طعن و سرزنشى نیست(در زیارت وارث می خوانیم ؛ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِى الاَْصْلابِ الشّامِخَهِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّهُ بِاَنْجاسِها. گواهى دهم که تو براستى نورى بودى در صُلبهاى شامخ (و بلند) و رَحِمْهاى پاک ، آلوده ات)و هیچ شریف نژادى به او نرسد، از خاندان قریش و کنگره هاشم و عترت پیغمبر و پسند خداى عز و جل است، براى اشراف شرف است و زاده عبد مناف است،
نَامِی الْعِلْمِ کَامِلُ الْحِلْمِ مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَهِ عَالِمٌ بِالسّیَاسَهِ مَفْرُوضُ الطّاعَهِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللّهِ حَافِظٌ لِدِینِ اللّهِ إِنّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمّهَ ص یُوَفّقُهُمُ اللّهُ وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَا یُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزّمَانِ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقّ أَحَقّ أَنْ یُتّبَعَ أَمّنْ لا یَهِدّی إِلّا أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ
رشد و نمو علم هستند و حلمش کامل است، در امامت قوى و در سیاست عالم است(چقدر باید بی معرفت بود نسبت به امام و بگوییم که امامت از سیاست جداست در حالی در جامعه کبیره می گوییم سَاسَهَ الْعِبَادِ) ، اطاعتش واجب است، به او خداى عز و جل قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست: خدا پیغمبران و امامان را توفیق بخشیده و از خزانه علم و حکم خود آنچه بدیگران نداده به آنها داده، از این جهت علم آنها برتر از علم مردم زمانشان باشد که خدایتعالى فرموده «آیا کسى که سوى حق هدایت میکند شایستهتر است که پیرویش کنند یا کسیکه هدایت نمیکند جز اینکه هدایت شود، شما را چه شده؟ چگونه قضاوت مىکنید؟!!(سوره یونس، آیه ۳۵) »
وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ إِنّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ وَ قَالَ لِنَبِیّهِ ص أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ عَلّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً وَ قَالَ فِی الْأَئِمّهِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیّهِ وَ عِتْرَتِهِ وَ ذُرّیّتِهِ ص أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدّ عَنْهُ وَ کَفى بِجَهَنّمَ سَعِیراً
و گفته دیگر خدایتعالى «هر که را حکمت دادند خیر بسیارى دادند(سوره بقره،آیه۲۵۹)» و باز گفته خدایتعالى درباره جناب طالوت «خدا او را بر شما برگزید و بعلم و تن بزرگیش افزود خدا ملک خویش بهر که خواهد دهد و خدا وسعت بخش و داناست(سوره بقره، آیه ۲۴۷)»و به پیغمبر خویش (ص) فرمود:«خدا بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آنچه را نمىدانستى بتو تعلیم داد(سوره نساءآیه ۱۱۳)» ، کرم خدا نسبت به تو بزرگ بودو نسبت بامامان از اهل بیت و عترت و ذریه پیغمبر علیهم السلام فرمود: و یا «مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش بایشان داده حسد میبرند حقا که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملک عظیمى دادیم کسانى به آن گرویدند و کسانى از آن روى گردانیدند و جهنم آنها را بس افروخته آتشى است(سوره نساء ، آیه ۵۴)»(حسادت باعث شد تا امیرالمومنین (ع) را از امامت برکنار کنند). اگر با فرهنگ اهل بیت(ع) جلو بیاییم متوجه می شویم تمام قرآن درباره اهل بیت(ع) است همانگونکه که امام باقر(ع) فرمودند : ولایت ما اهل بیت قطب قرآن است.
وَ إِنّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَهِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا یُحَیّرُ فِیهِ عَنِ الصّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیّدٌ مُوَفّقٌ مُسَدّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَایَا وَ الزّلَلِ وَ الْعِثَارِ
همانا چون خداى عزوجل بندهاى را براى اصلاح امور بندگانش انتخاب فرماید سینهاش را براى آن کار باز کند و چشمههاى حکمت در دلش گذارد و علمى باو الهام کند که از آن پس از پاسخى در نماند و از درستى منحرف نشود، پس او معصومست و تقویت شده و با توفیق و استوار گشته، از هر گونه خطا و لغزش و افتادنى در امانست.
یَخُصّهُ اللّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجّتَهُ بالغَ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ فَهَلْ یَقْدِرُونَ عَلَى مِثْلِ هَذَا فَیَخْتَارُونَهُ أَوْ یَکُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصّفَهِ فَیُقَدّمُونَهُ تَعَدّوْا وَ بَیْتِ اللّهِ الْحَقّ وَ نَبَذُوا کِتَابَ اللّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ وَ فِی کِتَابِ اللّهِ الْهُدَى وَ الشّفَاءُ فَنَبَذُوهُ وَ اتّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ فَذَمّهُمُ اللّهُ وَ مَقّتَهُمْ وَ أَتْعَسَهُمْ فَقَالَ جَلّ وَ تَعَالَى وَ مَنْ أَضَلّ مِمّنِ اتّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدىً مِنَ اللّهِ إِنّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ وَ قَالَ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلّ أَعْمالَهُمْ وَ قَالَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ الّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلى کُلّ قَلْبِ مُتَکَبّرٍ جَبّارٍ وَ صَلّى اللّهُ عَلَى النّبِیّ مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً
خدا او را باین صفات امتیاز بخشیده تا حجت رساى او باشد بر بندگانش و گواه بر مخلوقش و «این بخشش و کرم خداست بهر که خواهد عطا کند و خدا داراى کرم بزرگیست(سوره حدید،آیه ۲۱)» آیا مردم چنان قدرتى دارند که بتوانند چنین کسى انتخاب کنند و یا ممکن است انتخاب شده آنها اینگونه باشد تا او را پیشوا سازند به خانه خدا سوگند که این مردم از حق تجاوز کردند و کتاب خدا را پشت سر انداختند مثل اینکه نادانند، در صورتیکه هدایت و شفا در کتاب خداست، اینها کتاب خدا را پرتاب کردند و از هوس خود پیروى نمودند، خداى جل و تعالى هم ایشان را نکوهش نمود، و دشمن داست و تباهى داد و فرمود: «ستمگرتر از آنکه هوس خویش را بدون هدایت خداى پیروى کند کیست؟ خدا گروه ستمکاران را هدایت نمىکند(سوره قصص، آیه ۵۰)»(این آیات در باره دشمنان اهل بیت (ع) است) و فرمود: «تباهى باد بر آنها و اعمالشان نابود شود (سوره محمد، آیه ۸)» و خداوند فرمود: «بزرگ است در دشمنى نزد خدا، و آنها که گرویدند همچنان خداوند بر دل هر متکبر جبارى مهر زند (غافر/ ۳۵)»درود و سلام فراوان خدا بر محمد پیغمبر و خاندان او.
(اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۲۸۳ روایه: ۱ باب جامع نادرٌ فی فضل الامام باب جامع و کمیاب درباره برتری صفات امام)
منبع: سایت روضه الشهداء