شصت و هفتمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) ۱۱

 

امیرالمؤمنین غایت هوش و ذکاوت و حرص بر دریافت فضائل مختلف بوده و همینطور مصاحب و جلیس و همراه پیغمبر بوده و همیشه با پیغمبر بوده و هیچ زمانی از پیغمبر فاصله نگرفته از بچگی تا آخر عمر‌، و پیغمبر هم عالم‌ترین عالمان است‌، و برای تعلیم علم به همه حرص دارد پس قطعا برای امیرالمؤمنین بیشتر این حرص را دارد، پس به اواین علم را آموخته است. پس این شاگرد به مرتبه ای از علم می رسد که دیگران نمی رسند زیرا همیشه کنار پیغمبر بوده.
 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه‌ی شصت و هفتم را در خدمت خواهران و برادران هستیم و جزء ۷ را خوانده و تقدیم به حضرت امام جواد(ع) می نماییم.
 
عمل به معروف؛ بهترین راه امر به معروف
امام جواد(علیه السلام) می فرمایند: الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ. / امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است(امر به معروف و نهی از منکر دو خلق هستند و وجود دارند همانند نماز که در روایاتی آمده است که موجود هستند)، هر که آنها را یارى و اجرا کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى‌گیرد و هر که آنها را ترک و رها گرداند، مورد خذلان و عِقاب قرار مى‌گیرد. (خصال صدوق، ص ۴۲، ح ۳۲)
برای شروع امر به معروف در ابتدا باید از خود و خانواده‌مانن شروع کنیم؛ باید خودمان امر به معروف و نهی از منکر بشویم و از این کار ناراحت نباشیم، یعنی اگر خطایی کردیم  وبه ما گوشزد کردند ناراحت نشویم. امر به معروف نیاز به یاری دارد و متاسفانه الان خیلی کمرنگ شده. امر به معروف و نهی از منکر به انحاء مختلف انجام می گیرد مثلا حضرت صادق(ع) می فرمایند اگر در جایی هستید که گناه در آنجا انجام می شود و شرایط امر به معروف نیست جلسه را ترک کنید. بهترین راه امر به معروف این است که عملی باشد، اگر می خواهید فرزندتان قرآن بخواند باید خودتان اهل خواندن قرآن باشید. فرزندان ما آنی می شوند که ما هستیم نه آنی که ما می گوییم. در محیط عمومی خانه حیا را پدر و مادر رعایت کنند تا فرزندان با حیا شوند. اگر می دانید در یک خانواده درصد افرادی که نماز نمی خوانند زیاد است بیایید نمازتان را در داخل جمع بخوانید. در روایت داریم مرز بین ایمان و کفر نماز است. یکی از دلایلی که امر به معروف ونهی از منکر در جامعه ما کم شده این است که ما در یک دوره ای در زمینه  امر به معروف خیلی بد عمل کردیم بنابراین همه فکر می کنند امر به معروف یعنی دخالت بی جا و فضولی.
 
سابقون در ایمان؛ افضل امت هستند
در جلسات گذشته از کتاب لوامع الالهیه فاضل مقداد به صورت اجمالی در ۱۲ وجه  اثبات کردیم که امیرالمومنین(ع) بعد از رسول الله افضل امت است.
در این جلسه به صورت تفصیلی افضلیت امیر المومنین(ع) را اثبات می کنیم؛
فنقول: الفضائل إمّا نفسانیه أو بدنیه أو خارجیه، و کلّ واحد من هذه کان علی علیه السّلام أفضل من کلّ واحد من الصحابه فیه، فیکون أفضل الخلق بعد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله، و هو المطلوب. فها هنا أقسام ثلاثه:
فضائل یک انسان سه قسم بیشتر نیست یا فضائل نفسانی (جوارح)، بدنی (جسمی)، یا خارجی ( حسب و نسب) امیر المومنین(ع) هم در هر سه این فضائل از همه افضل تر است.
بخش اول: صفات نفسانی
وجه اول؛
[القسم‏] الأوّل: فی النفسانیه و هی أنواع:
النوع الأوّل: أنّه سابق إلى الإیمان، و السابق أفضل، فیکون هو أفضل، أمّا الکبرى فلقوله تعالى: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ «الواقعه ، آیه ۱۰- ۱۱» و أمّا الصغرى فلوجوه: الأوّل: قوله علیه السّلام على المنبر «أنا الصدّیق الأکبر، آمنت قبل أن یؤمن أبو بکر و أسلمت قبل أن یسلم قاله بجمع من الناس و ما ردّوا علیه قوله، و ذلک دلیل على صحّته. ((قاله على منبر البصره انظر الإرشاد للشیخ المفید (ره)، ص ۱۶ طبعه تبریز سنه ۱۳۰۸ و الصراط المستقیم للبیاضی، ج ۱، ص ۲۳۵ طبعه طهران و الفصول المختاره، ج ۲، ص ۶۳، طبعه النجف و شرح النهج لابن أبی الحدید ج ۴ ص ۱۲۲ طبعه مصر و المناقب لابن شهرآشوب (ره) ج ۲، ص ۴ طبعه قم. و فیه: و أسلمت قبل أن یسلم عمر.))
امیر المومنین(ع) سبقت در ایمان داشتند،‌اولین کسی که ایمان آوردند ایشان بودند و کسی هم که سبقت دارد افضلیت با اوست در نتیجه امیرالمومنین(ع) افضل هستند. کبرای قضیه این است که قرآن کریم می فرماید: « السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ / و سومین گروه پیشگامان پیشگام / آنها مقربانند (الواقعه ، آیه ۱۰- ۱۱)» صغرای قضیه این است که اثبات کنیم امیر المومنین(ع) از سابقون است. امیر المومنین(ع) در بالای منبر فرمود: من صدیق اکبر هستم، قبل از اینکه ابوبکر ایمان بیاورد من ایمان آوردم و قبل از آنکه او اسلام بیاورد من اسلام آورده بودم این صحبت را امیر المومنین(ع) روی منبر فرمودند که جماعت مردم کوفه در آنجا حاضر بودند و هیچ کس سخن ایشان را تکذیب و رد نکرد و همه در جامعه اسلامی می دانستند که امیر المومنین(ع) از همه زودتر ایمان آورده است.
وجه دوم؛
الثانی: روى سلمان الفارسی أنّ النبی علیه السّلام قال: «أولکم وردا على الحوض أولکم‏ إسلاما علیّ بن أبی طالب»
فاضل مقداد صغرای این قضیه را به صورت وجه وجه بیان می کند؛
پیامبر(ص) فرمود:اولین کسی که درحوض کوثر به من می رسد اولین کسی است که ایمان آورده است؛ اولین کسی هم که ایمان آورده است علی بن ابی طالب (ع) است.
وجه سوم؛
 الثالث: روى أنس بن مالک: بعث رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله یوم الاثنین و آمن علیّ یوم الثلاثاء
انس بن مالک نقل می کند؛ پیامبر اکرم(ص) روز دوشنبه مبعوث شد و حضرت علی(ع) در روز سه شنبه ایمان آورد.
وجه چهارم؛
الرابع: روى عبد اللّه الحسن قال: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: «أنا أوّل من صلّى و أنا أوّل من آمن باللّه و رسوله و لم یسبقنی بالصلاه إلّا نبی اللّه صلّى اللّه علیه و آله»
من اولین کسی هستم که نماز خواند و اولین کسی هستم که به خدا و رسول خدا ایمان آورد و کسی در نماز بر من سبقت نجسته است الا پیامبر(ص).
وجه پنجم؛
الخامس: روایات أهل البیت علیهم السّلام و إجماعهم على ذلک
در روایات اهل بیت(ع) آمده است و اینکه ایشان همه اجماع داشتند که امیرالمومنین(ع) اولین مسلمان است.
وجه ششم؛
السادس: أنّ الدلاله على سبق إیمانه ظاهره، و ذلک أنّه علیه السّلام کان ابن عمّ النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و فی تربیته و مختصّا به غایه الاختصاص، و أبو بکر کان من الأجانب، و من البعید عرض هذا المهمّ على البعید قبل عرضه على القریب الخصیص، و لهذا السرّ قال تعالى: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ « الشعراء ، آیه۲۱۴» حثّه على ذلک مع علمه بما عنده من شدّه الحرص على إیمان الکفّار حتّى قال: لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ « الشعراء ، آیه ۳» فیکون حرصه على الأقارب أعظم.
اصلا اینکه دلالت دارد که امیر المومنین(ع) اولین کسی است که ایمان آورده مسئله‌ی خیلی روشنی است چرا که او پسر عموی پیامبر(ص) بوده و کسی بوده که پیامبر(ص) او را تربیت کرده است وهمه می دانستند که امیرالمومنین(ع) از یاران مخصوص پیامبر(ص) و همیشه در کنار پیامبر(ص) است؛ اما خلیفه اول فامیل پیامبر(ص) نبود و در کنار پیامبر(ص) نبودند و این خیلی بعید است که پیامبر که خود اسلام را آورده، آن را به کسی که درکنارش است عرضه نکند و آن را برای بیگانگان عرضه کند. طبیعی است کسی آن را در ابتدا به پسر عمویش که در منزلش است ارائه می دهد. اولین دستور خدا به پیامبر این است که اسلام را در ابتدا به خانواده اش عرضه کند « وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ». پس مشخص می شود که در ابتدا امیرالمومنین(ع) مسلمان شده است. البته این را هم در نظر بگیرید که با توجه به این آیه شریفه «: لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» پیامبر یک حرص و علاقه شدیدی به اینکه مردم اسلام را بپذیرند؛ مسلما اسلام را در ابتدا به خانواده وخصصین خود ابلاغ  می کند و علاقه اش برای اسلام آوردن خانواده اش بیشتر است.
طبق این شش وجهی که مطرح شد امیرالمومنین(ع) اولین کسی است که ایمان آورده است و طبق آیات قرآن که می فرمایند سابقون مقرب هستند امیرالمومنین(ع) افضل هستند.
در اینجا یک شبهه نیز مطر می شود؛
لکن إسلام علی علیه السّلام حال الطفولیه لقوله علیه السّلام فی شعره:  سبقتکم إلى الإسلام طرّا صغیرا  ما بلغت أوان حلمی‏ و إسلام الصبیّ مختلف فی صحّته، و أمّا أبو بکر فإسلامه و هو بالغ عاقل و غیر مختلف فی صحّته، فیکون معتبرا، سلّمنا لکن علیّ علیه السّلام کان صبیا حال إسلامه غیر مشهور  و لا مقبول القول، فلم یحصل بإسلامه شوکه للإسلام، و أبو بکر کان على العکس من ذلک، فیکون إیمانه منتفعا فی قوه الدین فیکون إیمانه أفضل.
اگر گفته شود که آنها در سن بزرگی ایمان آوردند ولی امیرالمؤمنین نوجوان و بچه بودند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ایمان بچه هم که ارزش ندارد‌، ایمان آدم بزرگ با ارزش است؛ در جواب چه باید گفت: اول اینکه امیرالمؤمنین بچه بوده باید از نظر تاریخی بررسی شود که بچه بوده یا نوجوان، چون بین این دو تفاوت قائل است
 قلت: الجواب : قوله صلّى اللّه علیه و آله لفاطمه علیها السّلام: زوّجتک أقدمهم سلما و أکثرهم علما  سلّمنا، لکن ذلک دلیل على أفضلیّته علیه السّلام بوجوه: الأوّل: الغالب على الصبیان المیل إلى اللعب و متابعه الشهوات و البعد عن الفکر فی ملکوت السماوات، ثمّ إنه علیه السّلام أعرض عن ذلک و اشتغل بالفکر و النظر و التطلّع إلى أسرار التوحید و العدل، بحیث ساوى البالغین العاقلین، بل زاد علیهم، و ذلک دلیل على شرف نفسه و عظمها. الثانی: أنّه حال الصبا کان خالیا من الشکوک و شوائب الطبیعه و نوامیس العاده و وسوسه الشیطان، فیکون إیمانه صادف محلّا نقیا یتمکّن  فیه  فیکون إیمانه أبلغ و أکمل  من حیث الکیف. الثالث: لا امتناع فی العقل من وجود صبی کامل حصیف فی الدین عارف بالأسرار، و کیف و قد أخبر سبحانه عن عیسى علیه السّلام أنّه قال فی المهد: إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ « مریم ،آیه۳۰» و عن یحیى علیه السّلام وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا « مریم ، آیه ۱۲» فجاز أن یکون علی علیه السّلام هو ذلک الصبیّ الکامل ( اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه، ص ۳۹۰)
کودک به بازی و اسباب بازی و خوردن وخوابیدن و پیروی از شهوات و دوری از ملکوت و آسمانها سرگرم است. اما امیرالمؤمنین در آن سن نوجوانی از این وسایل بازی و اشتغالات بچه‌گانه فاصله گرفته و در فکر توحید و اسرار آسمانی است. و مثل آدم بزرگها بلکه بیشتر از آنها در این فضاها بوده است و این خود فضیلتی است. و این دلیلی بر شرف نفس امیرالمؤمنین است. ۲ـ اتفاقا ایمان یک نوجوان خیلی صافتر و زلالتر است از ایمان انسانی که ۴۰ سال را در کفر گذرانده و کفر در وجودش ریشه دوانده و به راحتی به توحید نمی‌رسد. ایمان امیرالمؤمنین در این سن به خاطر صفای باطنش کاملتر و رساتر است.
۳ـ برخی میگویند بچه است ولی ما می گوییم نه، قرآن در این زمینه به ما سند داده است: برای مثال در مورد حضرت عیسی می فرماید: « إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ» حضرت عیسی که چند روزه بودند در گهواره گفت که من بندۀ خدا هستم و به من کتاب داده شده است/ در مورد حضرت یحیی می فرماید: « وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا » در بچگی و شیرخوارگی به او حکم داده شده .امیرالمؤمنین که بچه کاملی بوده است و جای بحث ندارد.
پس نوع اول از فضائل نفسانی‌، سبقت امیرالمؤمنین در ایمان است.
 
اعلم بودن نشانه افضلیت است
نوع دوم:
النوع الثانی: أنّه اعلم الناس ، والاعلم أفضل، فیکون هو أفضل
یکی از صفات نفسانی علم است. امیرالمؤمنین اگر اعلم باشد افضل هم هست، این بحث به قدری مهم است که فاضل مقداد این بحث را نیز به دو دستۀ اجمالی و تفصیلی تقسیم کرده است.
از نظر اجمالی؛
وجه اول:
الأوّل: أنّه علیه السّلام کان فی الغایه من الذکاء و الفطنه و الحرص على اقتناء الفضیله، شدید المصاحبه للرسول صلّى اللّه علیه و آله و دائمها، بحیث لم یفارقه من زمان الصغر إلى آخر عمره إلّا زمانا یسیرا لا یعدّ مفارقه، و الرسول صلّى اللّه علیه و آله أعلم العلماء شدید الحرص على التعلیم عامّا و له خاصّا، و إذا اتّفق لمثل هذا التلمیذ المستعدّ المداومه على صحبه هذا الأستاذ الکامل، فلا شکّ و لا ریب أنّ ذلک التلمیذ یبلغ فی العلم مرتبه لا یلحقه غیره فیها.
و لا یمکن إنّ یقال: إنّ أبا بکر کان أیضا کذلک لأنّا نمنع ذکاءه أوّلا و حرصه  ثانیا، و من وقف على صفاته عرف ذلک. سلمنا لکن فرق بین الحالتین، فإنّه اتّصل بالرسول و هو شیخ کبیر السن، و قد قیل: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر، و العلم فی الکبر کالنقش فی المدر أو کالکتابه على وجه الماء.
امیرالمؤمنین غایت هوش و ذکاوت و حرص بر دریافت فضائل مختلف بوده و همینطور مصاحب و جلیس و همراه پیغمبر بوده و همیشه با پیغمبر بوده و هیچ زمانی از پیغمبر فاصله نگرفته از بچگی تا آخر عمر‌، و پیغمبر هم عالم‌ترین عالمان است‌، و برای تعلیم علم به همه حرص دارد پس قطعا برای امیرالمؤمنین بیشتر این حرص را دارد، پس به اواین علم را آموخته است. پس این شاگرد به مرتبه ای از علم می رسد که دیگران نمی رسند زیرا همیشه کنار پیغمبر بوده و پیغمبر هم حرص به تعلیم داشته.
اگر بعضیها بگویند که دیگر اصحاب که بزرگتر بودند و شیخ کبیر بودندو در آن سن وسال از پیغمبر دریافت علم داشتند، چه می شود؟
در پاسخ باید گفت: روایت داریم که علم در کودکی مانند نقش بر روی سنگ است. یعنی دیگر پاک شدنی نیست.امیرالمؤمنین هم علوم الهی را در کودکی از پیغمبر آموخت. و علم در پیری مثل نوشتن روی آب است.
وجه دوم:
الثانی: قوله صلّى اللّه علیه و آله: «أقضاکم علیّ» و القضاء یحتاج إلى جمیع العلوم فوجب أن یکون محیطا بها
پیغمبر فرمود بهترین کس برای قضاوت در میان شما علی است. قضاوت هم نیاز به خیلی علوم مختلف دارد، پس باید امیرالمؤمنین اعلم باشد که پیغمبر بفرماید أقضاکم….. .
الثالث: قوله تعالى: وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ « الحاقه، آیه ۱۲» أکثر المفسّرین على أنّها نزلت فی حقّ علی علیه السّلام، و وصفه بزیاده الفهم دلیل على زیاده العلم.
اینکه قرآن از یک گوش فراگیر صحبت می کند؛ مفسرین می گویند این نشاندهندۀ فهم بالای امیرالمؤمنین است. وقتی قرآن علی (ع) را به زیاد فهمیدن توصیف می کند؛ دلیل بالا بودن علم او هم هست.
علم امیرالمومنین(ع) غیر اکتسابی است
الرابع: قوله علیه السّلام: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»  و کذا قوله: «بل اندمجت‏ على مکنون علم لو بحت به لاضطربتم اضطراب الأرشیه فی الطوى البعیده» و هذا یدلّ على بلوغه مبلغا لا یدرکه غیره.
اگر پرده ها کنار برود ذره ای بر یقین من علی افزوده نمی شود. که امیرالمؤمنین به مکنون (پنهان) علم رسیده است. که اگر فضایی بود این را در جامعه عرضه می کردم.
الخامس: قوله: «لو کسرت لی الوساده فجلست علیها لحکمت بین أهل التوراه بتوراتهم و بین أهل الإنجیل بإنجیلهم و بین أهل الزبور بزبورهم و بین أهل الفرقان بفرقانهم، و اللّه ما من آیه نزلت فی برّ و لا بحر و لا سهل و لا جبل و لا لیل و لا نهار إلّا و أنا أعلم فیمن نزلت و فی أیّ شی‏ء نزلت».  و لا یرد: کون  تلک الکتب منسوخه فلا یکون الحدیث صحیحا؛ لأنّ المراد:  الحکم بها لو لا النسخ، أو باستخراج المواضع الدالّه على نبوّه محمّد صلّى اللّه علیه و آله، لیکون أقوى فی الحجّه علیهم.
اگر فضای جامع ایجاب می کرد امیرالمؤمنین چه میکرد؛ اگر فضا ایجاب می کرد منِ علی با توراتی ها با توراتشان حکم میکردم، به مسیحیان با انجیلشان حکم میکردم، به زبوریان با زبورشان، به فرقانیان با فرقانشان حکم میکردم. آیه ای از قرآن نیست که منِ علی می دانم در خشکی نازل شده یا در دریا، در کوه نازل شده یا در بیابان‌، شب نازل شده یا روز… همه را میدانم. میدانم که مصداق آن چه کسی است و دربارۀ چه موضوعی است.
السادس: قوله علیه السّلام: «علّمنی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله ألف باب من العلم، و فتح لی من کلّ باب ألف باب»
پیغمبر به من هزار درب علم را آموخت‌، از هر دری هزار در دیگر باز شد. اول اینکه از این روایت نتیجه می گیریم که قطعا علم اکتسابی نیست، چون اگر بخواهی در علم اکتسابی هزار مسئله یا هزار کلمه به یک شخص یاد بدهی زمان زیادی می خواهد، در حالی که زمانی که پیغمبر در حال احتضار بودند و در ساعات پایانی عمر خود این علوم را به ایشان منتقل کردند. که بعدا خود امیرالمؤمنین فرمودند در آن لحظات پیامبر باب علم را بر من گشودند. پس علم حضرت علی(ع) لدنی و از طریق نبوت وپیامبر(ص) بوده است.
این نکته بسیار مهم است در جواب برخی از فرق که ما را متهم می کنند به اینکه ما امام علی(ع) را از پیامبر(ص) بالاتر می دانیم و می‌گوییم ما حتی علم لدنی امام را که خدا به او عطا می کند از طریق پیامبر(ص) می دانیم چرا که امیرالمومنین(ع) در رتبه ای پایین تر از پیامبر(ص) قرار دارد و باید از طریق ایشان علم به علی برسد لذا می فرماید: علمنی رسول الله(ص) …ما طبق دستورات قرآن و برخی از روایات مهم مستند ما قائل به لدنی بودن علم اهل بیت(ع) هستیم.
 
پیامبر خاتم انبیاء و امیر المومنین(ع) خاتم اوصیاء هستند
اینکه گفته می شود امیرالمؤمنین در شب معراج کنار پیغمبر بوده دلیلی بر افضلیت امیرالمؤمنین نیست. اتفاقا دلیل بر هم‌پایه بودن است‌، همان بحثی که امیرالمؤمنین نفس پیغمبر است، لذا اگر پیغمبر به رتبۀ معراج برسد باید امیرالمؤمنین هم به رتبۀ معراج برسد. یعنی بالاترین رتبه ای که برای امیرالمؤمنین قائلیم این است که مساوی با پیغمبر است ولی مقام نبوت را ندارد. ولی از لحاظ علم و تقوا و فضائل دیگر نفس پیغمبر است. لذا در روایتی پیامبر میفرماید من خاتم انبیاء شدم و تو خاتم اوصیاء، به من نبوت داده شد و به تو ولایت.
 
دو وجه از وجوه فضائل نفسانی را گفتیم: ۱ـ سبقت در ایمان. ۲ـ اعلمیت و علم، که به دوصورت اجمالی و تفصیلی بحث می کنیم. بحث اجمالی را در ۶ وجه گفتیم. و بحث تفصیلی را در ۷ وجه در هفتۀ آینده ادامه می دهیم.
 
منبع: سایت روضه الشهداء

رزومه

دکتر حسین محمدی فام متولد سال ۱۳۵۸ در تهران می باشد که تحصیلات خود را در رشته الهـیات و معارف اسلامی گذرانده است. کارشـناسـی علوم قرآن و حدیـث، کارشــناسـی ارشد تفسیــر قرآن و

دکتـری تخصـصـی مذاهـب کلامـی، مقاطع تحصیـلی ایشـان اسـت.

وی از نـوجــوانـی به مـــداحـی اهـل بـیـت علیـهم الـسـلام‌ پـرداخـتـه و

هم اکنون مدیر هیأت (حسینیه) و مجموعه مذهبی فرهنگی روضة الشـهدا است.سخنرانی، تـدریس دانشـگاه، مدیریت کانال تـلگرامی “مـداحـی عالـمـانـه”  و کـانـال تـخـصـصـی “عـقـائد امامیه” ، مـشـاوره

مـــذهـبـی و خــانـوادگـی، ســرودن شـعـر و تــربـیـت شـاگـرد، از دیــگــر

فعالیت های ایشان است.

love making pics indianpornvideos.pro tamil aunty nude photo indian sex 3gb indiansexgate.pro tamil xxx indian sexy hd video hd dirtyindianporn.mobi college girls xnxx sex vedios kowalsky freesexyindians.pro sesvidio sex videos in tamil nadu indiansexpussy.pro forced defloration
free desi sex scandal indiansexmovies.mobi bur ki chudai naked kerala hindisexmovies.pro mumbai hotel sex indian girl ki chut originalindianporn.mobi sex videosfreedownloads xnxx condom justindianporn.pro x videos beautiful porn videos live imhoporn.com real pornhub xvideos best porn videos machine porneff.com redwap indian porn

تلفن روابط عمومی روضة الشهدا:   09329431910

تلفن کانون فرهنگی روضة الشهدا: 02144431828

تلفن مرکز نیکوکاری روضة الشهدا: 02144431463

 

کلیه حقوق محفوظ است

Template Design:Dima Group