هشتاد و هشتمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اهمیت و ضرورت بحث معاد
با تلاوت آیات قرآن در مییابیم که قرآن به زیبایی فضای قیامت را توصیف می کند، همچنین گستردگی آیات مربوط به معاد نشان دهنده این است که معاد بسیار اهمیت دارد.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه هشتاد و هشتم را آغاز و همچنین جزء چهارم را تلاوت کرده و ثواب آن تقدیم به امام حسن مجتبی(ع) مینماییم.
عقل و وجدان سالم موید ضرورت معاد است
اصول دین اسلام دارای پنج قسمت؛ توحید، نوبت، امامت، معاد و عدل است. از این جلسه مطالبی مربوط به معاد را بیان خواهیم کرد.
ضرورت بحث معاد
مهمترین سوالی که وجود دارد این است که چرا بحث معاد باید از ارکان اصلی عقاید ما باشد؟ یا به عبارت دیگر اهمیت بحث معاد برای چیست؟
هر انسانی اگر دارای عقل سلیم باشد در هر جامعه بشری با عقل، فطرت و وجدان خود این پرسش برای او مطرح می شود که ما به این دنیا می آییم، زندگی هم می کنیم، انتها و سرانجام آن چه می شود؟
این یک سوال اساسی است که برای همه کسانی که دارای فطرت و وجدان هستند ایجاد می شود؟
مولوی هم می گوید:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم ؟ آخر ننمایی وطنم
از کجا آمده ام که به تعبیر دینی می شود «انا لله» برای بعضی از افراد مهم نیست اما اینکه بعد از این آمدن به کجا می خواهیم برویم برای همه ایجاد سوال می کند و لذا اگر نتوانیم جواب درستی پیدا نکنیم و نتوانیم مسیر درست را تشخیص دهیم، ما را از مسیر اصلی منحرف میکند.
البته برخی افراد نیز اینگونه اند که وقتی بحث از مرگ می شود فورا بحث را عوض می کنند و اصلا درباره آن صحبتی نمی کنند، که این یکی از وسوسه های شیطان است که انسان را از یاد مرگ غافل کند. یا حتی هستند کسانی که دارای اعتقاداتی نیز هستند اما از معاد غفلت می کنند و از خودشان نمی پرسند که آخر این زندگی چه می شود؟
توجه به معاد، انسان را از پوچگرایی باز میدارد
اولین ضرورت بحث معاد پاسخ به این سوال است که آخر این زندگی به کجا می انجامد. در واقع اگر به این سوالها نپردازیم و از آن غافل شویم، به موارد زیر دچار میشود؛
۱ـ بی هدفی در زندگی دنیا ( قطعا کسی در دنیا موفق است که دارای هدف است و مسلما کسی زندگی بهتری دارد که برنامهای داشته باشد تا کسی که هیچ برنامه، هدف و انگیزهای در زندگی ندارد)
۲ـ پوچگرایی و افسردگی. خودکشیهایی که امروزه به وفور درجامعه و بخصوص در غرب دیده میشود نشان از بیتوجهی و غفلت نسبت به زندگی پس از مرگ است. توجه به این مسئله که زندگی پس از مرگی وجود دارد و ما در این زندگی کوتاه باید برای ابدیت خود فعالیت کنیم باعث میشود لحظه به لحظه زندگی پر از فعالیت، تلاش، کار و نشاط شود و دیگر فرصتی برای پوچی و بیهودگی و در آخر خودکشی باقی نمیماند.
۳ـ اگر به مبحث معاد توجه نشود نگاه فرد به زندگی، مادیگرایانه و دنیوی خواهد شد و فراموشی و غفلت از آخرت باعث میشود تا غرق در لذات شهوانی شود. اگر در برخی جوامع دیده میشود که افراد فقط به دنبال لذتهای دنیوی هستند به دلیل این است که تمام زندگی را در همین می بینند.
۴ـ کسی که از معاد غافل است در تصمیمگیریهای مهم زندگی مانند ازدواج، شغل و … سرگردان است در دو راهیهای زندگی بلاتکلیف است در حالی که افراد مومن برای همه امور زندگی خود ملاک دارند چرا که یک برنامه ابدی برای زندگی خود دارد. ولی فردی که اصلا برای معاد برنامهای ندارد و از آن غافل است مانند افراد گیج است.
توحید و معاد از اصول اصلی عقاید
دومین ضرورت بحث معاد این است که در همه ادیان الهی اینگونه بوده که پس از توحید، بحث معاد مطرح شده است و همه انبیاءالهی در زمان حضور خود مردم را بعد از توحید به معاد یا همان قیامت دعوت میکردند.
این موضوع در قرآن کریم به عنوان آخرین معجزه الهی بسیار مشاهده می شود. از جمله میفرمایند: « تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ / به خدا و روز بازپسین ایمان دارید (سوره نساء،آیه ۵۹)»
بعضی از دانشمندان هم براساس این آیات می گویند، اصل ایمان، توحید و معاد است و نبوت فرع بر این است چرا که پیامبر آمده است این مسیر یعنی مبدأ و معاد را به ما نشان دهد.
« وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ / أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَم بِهِ جِنَّهٌ بَلِ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ / و کسانى که کفر ورزیدند گفتند آیا مردى را به شما نشان دهیم که شما را خبر مىدهد که چون کاملا متلاشى شدید [باز] قطعا در آفرینشى جدید خواهید بود / آیا [این مرد] بر خدا دروغى بسته یا جنونى در اوست [نه] بلکه آنان که به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهى دور و درازند (سوره سباء، آیات ۷ و ۸)»
از سیاق آیات بر می آید که مربوط به روزهای ابتدایی رسالت پیامبر(ص) است. و همچنین مشخص می شود که ایشان خدا را نیز قبول داشته اند چرا که می گویند پیامبر بر خدا دروغ می بندد.
علما نیز معتقدند اکثر آیات مربوط به معاد مکی است و در همان سالهای ابتدایی و آغاز رسالت رسول اکرم(ص) بوده است و هنوز حکومت اسلامی تشکیل نشده است. پس مشخص می شود این بحث بسیار مهم است چرا که خداوند در ابتدای امر می فرماید:«قولوا لااله الا الله تفلحوا» و سپس در مورد معاد صحبت می کند برای همین خیلی از افراد آن را قبول نداشتند « اِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ / جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مىمیریم و زندگى مىکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (سوره مومنون،آیه ۳۷)»
در واقع بررسی قرآن نشان میدهد که اصلی ترین مشکل برخی مخالفان با پیامبر به دلیل معاد بوده و با توحید مشکلی نداشتند، لذا قرآن میفرماید « کَذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ » نشانه های خدا را تکذیب می کردند که معاد نیز یکی از نشانه های خداوند است.
کثرتآیات قرآن در زمینه معاد سومین دلیلی است که در زمینه مبحث ضرورت معاد وجود دارد. در قرآن کریم به عنوان مرجع دینی ما آیات فراوانی درباره معاد ذکر شده است.
کاملترین توصیف معاد توسط آیات قرآن
آیات قرآن در ارتباط با معاد به چند دسته تقسیم میشوند.
۱ـ اثبات معاد آیات آخر سوره مبارکه یس « قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّهٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ / بگو همان کسى که نخستینبار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشى داناست (سوره یس، آیه۷۹) » همچنین داستان حضرت ابراهیم ، حضرت عزیر که به اثبات معاد می پردازد.
۲ـ در تهدید تکذیب کنندگان معاد « … وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ/ … و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت (سوره بقره، آیه ۱۰)» و نیز میفرمایند: « قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ / کسانى که لقاى الهى را دروغ انگاشتند … (سوره انعام، آیه۳۱)»
۳ـ نشانه های روز قیامت در ارتباط با مقدمه چندین سوره نازل شده است از جمله سوره تکویر « إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ / آنگاه که خورشید به هم درپیچد (سوره تکویر، آیه ۱)»، سوره انفطار « إِذَا السَّمَاء انفَطَرَتْ / آنگاه که آسمان زهم بشکافد(سوره انفطار، آیه ۱)» سوره انشقاق و …
۴ـ شرح روز قیامت دسته ای از آیات وقایع روز قیامت را شرح می دهند « وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا / اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا / و کارنامه هر انسانى را به گردن او بستهایم و روز قیامت براى او نامهاى که آن را گشاده مىبیند بیرون مىآوریم/ نامهات را بخوان کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشى (سوره اسراء، آیه ۱۳ و ۱۴)» همچنین در سوره زمر در برپایی قیامت آیاتی را بیان می کند « وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَهُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ / و کسانى که کافر شدهاند گروه گروه به سوى جهنم رانده شوند تا چون بدان رسند درهاى آن [به رویشان] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گویند مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به دیدار چنین روزى شما را هشدار دهند گویند چرا ولى فرمان عذاب بر کافران واجب آمد (سوره زمر، آیه ۷۱)»
با تلاوت آیات قرآن در مییابیم که قرآن به زیبایی فضای قیامت را توصیف می کند، تلاوت آیات قرآن باعث خودسازی می شود و نیازی به کلاس اخلاق نیست. همچنین گستردگی آیات مربوط به معاد نشان دهنده این است که معاد بسیار اهمیت دارد.
۵ـ دسته دیگر توصیف بهشت و جهنم است توصیف نعمتهای بهشت و توضیح عذابهای جهنم که تصور آنان غیر ممکن است. « وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ / فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ / مُدْهَامَّتَانِ/ … / و غیر از آن دو [باغ] دو باغ [دیگر نیز] هست / پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید / که از [شدت] سبزى سیهگون مىنماید /… (سوره مبارکه الرحمان، آیه ۶۲،۶۳، ۶۴)»
متاسفانه اندیشیدن به موضوع معاد حتی برای قشر مذهبی این شده است که تنها در روز فوت بستگان و آشنایانان به یاد آن می افتند که خیلی هم برای آن اهمیتی قائل نیستند.
برانگیخته شدن روح و جسم در روز قیامت
معنای لغوی معاد
معاد از عود، عاده، یعود گرفته می شود به معنای بازگشت اگر به اسم زمان بگیریم زمان بازگشت، اگر اسم مکان بگیریم می شود مکان بازگشت و اگر اسم مصدر بگیریم می شود بازگشتن و برگشتن.
معنای اصطلاحی معاد
برخی می گویند بازگشتن روح به جسم، بعضی نیز معتقدند معاد یعنی بازگشتن انسان به زندگی جدید و به حیات اخروی «انَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوانُ / حقّا که خانه آخرت ( حتی زمین و آسمان و جماد و نباتش ) دارای حیات است (سوره عنکبوت، آیه ۶۴)» همچنین بعضی ها هم می گویند برگشت انسان به خدا است. «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ / ما از آنِ خدا هستیم، و به سوى او باز مىگردیم (سوره بقره، آیه ۱۵۶)»
برخی از مکاتب اعتقادی به معاد ندارند مانند دهریون و مادیون که معقتدند انسان سیر قهقرایی دارد و در چرخه زندگی وارد می شود و به اوجی می رسد وسپس به همان مرتبه پایین برمیگردد. «وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ»
معتقدین به معاد نیز به چند دسته تقسیم می شوند؛دسته اول، قائل به تناسخند و معتقدند بازگشت روح انسان در همین دنیا به جسمی دیگر و نتیجه خیر و شر اعمال انسان را در آن کالبد جدید میبینند. دسته دیگر گروه قائلین به معاد روحانی هستند و به معاد جسمانی عقیده ندارند و معتقدند بهشت و جهنم جایگاه خاصی نیست بلکه همین روح همان بهشت و جهنم است. دسته سوم نیز کسانی هستند که قائل به معاد جسمانی هستند چرا که روح را قبول ندارند و دسته دیگری هم هستند که شیعه امامیه نیز با آنان هم عقیده هستند و قائل به معاد جسمانی و روحانی هستند و معتقدند جسم و روح با هم برانگیخته خواهد شد.
مباحث عقلی که مربوط به معاد می شود را نیز در جلسه آینده بیان خواهیم کرد.