نود و دومین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / منازل الآخره ۱
شیخ عباس قمی در کتاب منازلالاخره میگوید: برادر تأمل کن، اراده یک گناه چگونه انسان را منع میکند از اقرار به شهادت، با آنکه چیزی از او صادر نشده باشد، جز آنکه قصد گناهی کند اما انجام ندهد.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه نود و دوم را به حول و قوه الهی آغاز میکنیم. جزء ۸ را هم تلاوت کرده و ثواب آن را تقدیم به امام صادق(ع) میکنیم.
یکی از موضوعات بسیار مهم این است که وقتی انسان از این دنیا فارغ میشود،به کجا میرود و چه منزلگاههایی را تا رسیدن به بهشت یا جهنم طی میکند. از همین رو در این جلسه به صورت مختصر مطالبی در خصوص منزلهای سفر آخرت را از کتاب “منازلالاخره” اثر “شیخ عباسقمی” از شاگردان میرزاحسین نوری از بزرگترین محدثین معاصر، بیان میکنیم.
آماده شدن برای مرگ قبل از رسیدن آن
در مقدمه این کتاب حدیثی از امام حسن مجتبی (ع) آمده است؛ جناده از اصحاب امام در لحظات آخر عمر ایشان از حضرت درخواست موعظهای میکنند. حضرت فرمودند: ” اسْتَعِدَّ لِسَفَرِکَ وَ حَصِّلْ زادَکَ قَبْلَ حُلُولِ اَجَلِکَ … / خود را برای سفر آخرتت آماده کن، و قبل از فرا رسیدن مرگ، زاد و توشه تهیه کن، .”
فصل اول؛ مرگ
شیخ عباس قمی کتاب ” منازلالاخره” را به منزلگاههای مختلف دسته بندی کرده، منزل اول، منزل مرگ است که دارای چند عقبه (به معنی گردنه) دارد.
فصل و منزل اول در این سفر، منزل مرگ است. پیرامون مرگ صحبت بسیار است، اولین عقبه یا گردنه در مرگ لحظه جان دادن است. در یکی از آیات شریفه قرآن کریم در این باره آمده است؛” وَجَاءتْ سَکْرَهُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنتَ مِنْهُ تَحِیدُ / و سرانجام سکرات مرگ به حق فرا میرسد (و به انسان گفته میشود) این همان چیزی است که از آن میگریختی! (سوره ق، آیه ۱۹)” در قرآن کریم از موت و حالات دم مرگ به مستی مرگ یاد میکند، فشار و اضطراب و حالت جان دادن ـ فرقی نمیکند چه مؤمن چه کافر ـ ندانستن اینکه به چه جایی قرار است برویم، اضطراب میآورد.
پیرامون سکرات مرگ هم صحبت زیاد است. یکی از مباحثی که قرآن اشاره میکند این است که میگوید: در لحظه جان دادن و حال احتضار پردهها کنار میرود و حقایق نمایان میشود. و میفرماید: “… فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ / … ما پرده ات را [از جلوى چشمانت] برداشتیم و دیده ات امروز تیز است (سوره ق، آیه ۲۲)” حضرت رسول و ائمه از یک طرف و از طرف دیگر ملائکه عذاب و رحمت همه حضور پیدا میکنند.
امیرالمؤمنین میفرماید: “فاجتمعت علیه سکرات الموت فغیر موصوف ما نزل به .”
در روایتی آمده است که امیرالمؤمنین چشمدرد داشتند، پیامبر (ص) به دیدار حضرت آمدند و دیدند که شدت درد حضرت را به جزع و بیتابی کشانده. امیرالمؤمنین به پیامبر فرمودند من تا حالا دردی به این سختی نکشیدم. پیامبر فرمودند وقتی ملکالموت به جهت قبض روح شخص کافر وارد میشود با خود سیخی از آتش بیاورد پس روح او را با آن سیخ بیرون کشد. این صحنه آنقدر جانسوز است که جهنم صیحه میکشد. امیرالمؤمنین وقتی این را شنید دردش را فراموش کرد و نشست و گفت یا رسولالله اعاده فرما بر من حدیث را. رسولالله دوباره حدیث را خواندند. امیرالمؤمنین فرمود دردم فراموشم شد. بعد سؤال کرد آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح میشود؟ حضرت فرمودند بله، حاکمی که جور و ستم کند، کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد و کسی که شهادت دروغ دهد. (بحارالانوار، جلد ۷۴، صفحه ۶۶٫ و سفینهالبحار، جلد ۲، صفحه ۵۵۳)
صله رحم و نیکی به پدر و مادر از سکرات موت میکاهد
شیخ عباس قمی در خصوص منزل جان دادن یا مرگ میگوید و در این باره راهکار میدهد که چگونه این مرحله را بگذرانیم.
از امام صادق (ع) روایت شده است؛ که هرکس میخواهد حقتعالی سکرات مرگ را بر او آسان کند ۱ـ صله رحم کند. ۲ـ به پدر و مادر نیکی و احسان کند. پس هرگاه چنین کند خداوند دشواریهای مرگ را بر او آسان کند. و در طول حیاتش هم فقر به او نمیرسد.
این روایت را هم بسیار شنیدهاید که پیغمبر کنار جوانی آمد که در حال جاندادن بود و هرچه تلاش کرد که “لاالهالاالله” بگوید نتوانست. پیامبر مادرش را صدا کرد و گفت آیا از این جوان ناراحتی؟ مادر جواب داد بله، شش سال است که با او صحبت نکردهام. حضرت فرمودند از او راضی شو. مادر گفت من به رضایت تو راضی شدم. تا مادر راضی شد زبان جوان باز کرد و گفت “لاالهالاالله”. حضرت فرمود چه میبینی؟ جوان گفت میبینم مرد سیاه قبیحالمنظر با جامههای چرک و بوی گندیده و بد که نزد من آمده و گلو و راه نفس مرا گرفته. حضرت فرمود این جمله را بگو: “یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ وَ اعْفُ عَنِّی الْکَثِیرَ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ / ای خدایی که کم را قبول میکنی و از گناهان زیادم میگذری، این کم را از من قبول کن و گناهان زیاد مرا ببخش همانا تویی آمرزنده مهربان.” جوان این جملات را گفت بعد پیغمبر فرمود حالا چه میبینی؟ گفت میبینم مردی سفیدرنگ، نیکوصورت، خوشبو با جامههای خوب نزد من آمده و آن مرد قبلی پشت کرده و میرود. پیغمبر فرمود دوباره کلمات را بگو. تکرار کرد. پیغمبر باز سؤال کرد حالا چه میبینی؟ گفت میبینم آن مرد سیاه کاملا رفته و این شخص سفید کنار من نشسته. و در همین حال جوان جان داد.
مراقبت بر نمازهای فرضیه انسان را عاقبتبخیر میکند
عقبه دوم عدیله عندالموت است. یعنی عدول کردن هنگام مرگ. عدول کردن از حق به باطل و اینگونه توضیح میدهد که در وقت جان دادن آن چنان است که شیطان نزد محتضر حاضر شود و وسوسه و تشکیک میکند و در عقاید او شک میاندازد.
لذا گفتهاند هرکه میخواهد از این خطر بزرگ در امان بماند در دنیا کارهایی را بکند، مثلاً خواندن دعای عدیله، و دعای “رَضیتُ بِاللّهِ رَبّا وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّا وَبِالاِسْلامِ دینا وَبِالْقُرآنِ کِتابا وَبِالْکَعْبَهِ قِبْلَهً وَبِعَلِی وَلِیّا وَاِماما وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِی وَالْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّهً اَللّهُمَّ اِنّى رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّهً فَارْضَنى لَهُمْ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ “که در تعقیبات نماز آمده، برخی نیز گفتهاند که گهگاهی عقاید را مرور کنید و سپس میتوان اعتقادات را نزد خدا به ودیعه گذاشت و گفته شود اینها اعتقادات من است، در لحظه جان دادن خودت به من تلقین کن.
شیخ طوسی ا ز محمدبن سلیمان دیلمی روایت کرده که خدمت حضرت صادق (ع) رسیدم. گفتم شیعیان شما میگویند ایمان دو جور است: مُستَقَر (ثابت) و مُستودع (امانتی)، ما چکار کنیم که ایمانمان همیشه ثابت و مستقر باشد؟ حضرت فرمودند” رَضیتُ بِاللّهِ رَبّا….”را بعد از نمازهایتان بخوانید.
از دیگر مواردی که نافع است، مواظبت بر اوقات نمازهای فریضه است. سر وقت خواندن نمازها یکی از اثراتش این است که انسان به عدیله عندالموت گرفتار نمیشود. در روایت آمده است کسی که نمازهایش را سروقت خوانده لحظه جان دادن خودِ ملکالموت عقاید حقه را به او تلقین میکند و ابلیس رو از او دور میکند.
لذا خوب است که لحظهای که بر سر بالین محتضر که در حال جان دادن است عقاید حقه را به او تلقین کنند، زیرا درآن لحظه شیطان در حال وسوسه کردن اوست.
امام صادق (ع) به شخصی که گفته بود میخواهم عاقبت به خیر بشوم فرمود: اگر میخواهی عاقبتت ختم به خیر شود تا آخر عمر در حالی که در افضل اعمال هم باشی ۱ـ بزرگ شمار حق خدا را از آنکه صرف کنی نعمتهای خدا را درمعصیتهای خدا، ۲ـ آنکه مغرور شوی به حلم خدا، ۳ـ اینکه گرامی دار هرکه را یافتی که ما را ذکر میکند یا ادعا میکند مودّت و دوستی ما را، پس باکی نیست بر تو در گرامی داشتن او، خواه راست گوید یا دروغ.
از دیگر موارد خواندن دعای یازدهم صحیفه، مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س)، خواندن سوره مؤمنون و … است.
اراده گناه هم مانع عاقبتبخیری میشود
یکی از بهترین شاگردان فضیل ایاز (داستان فضیل قبلا بیان شده است) ناخوش شد. وقت احتضار فضیل به بالین او آمد و شروع کرد به خواندن یاسین. شاگرد گفت نخوان این سوره را استاد. فضیل ساکت شد. گفت بگو “لاالهالاالله”. محتضر گفت نمیگویم، نمیخواهم بشنوم. بعد به این حال در گذشت. فضیل از مشاهده این حال به هم ریخت. به منزل رفت و بیرون نیامد تا اینکه خواب دید شاگردش را به سوی جهنم میکشند. فضیل پرسید تو اعلم شاگردان من بودی، چه شد که خدا معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مردی؟ گفت سه چیز در من بود، اول نمّامی، سخنچینی میکردم. دوم اینکه حسود بودم. سوم اینکه مریضیای داشتم، به تجویز طبیب هرسال یک قدح شراب میخوردم.
شیخ بهایی در کشکول نقل کرده که یکی از ارباب ناز و نعمت (یکی از پولداران) در حال احتضار شهادتین را به او تلقین میکردند ولی او به جای شهادتین میگفت “یا رُبَّ قائلهٍ یوم و … / کجا شد آن زن که خسته شده بود از راه رفتن و میپرسید کجاست راه حمام منجاب!!” داستان این بود که یک زن عفیفه خوشصورتی میخواست برود به حمام منجاب که راه را گم میکند. از راه هم خسته شده بود. به در خانه این مرد میرسد و میپرسد حمام منجاب کجاست؟ مردم هم به خانه خودش اشاره کرده و میگوید همینجاست. زن وارد میشود و مرد در را میبندد. عزم گناه میکند. زن تدبیری میکند و میگوید من هم علاقه دارم با تو گناه کنم ولی ابتدا برو عطر و کمی غذا بگیر و بیا. مرد از خانه بیرون رفته و زن به این طریق فرار میکند.
شیخ عباس میگوید: برادر تأمل کن اراده یک گناه از این مرد چگونه او را منع کرد از اقرار به شهادت، با آنکه چیزی از او صادر نشده جز آنکه قصد زنا کرد ولی انجام نداد.
قبر؛ باغی از باغ بهشت، گودالی از گودالهای جهنم
منزل دوم: قبر
یکی از منازل هولناک سفر آخرت، قبر است که هر روز میگوید “انا بیت القربه” من خانه قربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرم و جانواران دیگر هستم. این منزل نیز دارای عقبههای گوناگونی است.
عقبه اول؛ وحشت است. در من لایحضره الفقیه روایت داریم که وقتی میت را میبرید به سمت قبر چند بار متوقف کنید، تنها به این دلیل که میت اضطراب دارد و کمی آرامش گیرد. زیرا قبر هولهای بزرگی دارد. نزدیک قبر بگذاریدش و صبر کنید تا استعداد دخول بگیرد.
امام کاظم (ع) فرمود: چون میت را به کنار قبر میبرید ساعتی مهلت بده تا استعداد سؤال نکیر و منکر پیدا کند.
براءبن عازب میگوید: با پیغمبر در حال گذر بودیم که دیدیم جماعتی جایی جمع شدهاند. پیغمبر سؤال کردند چه خبر است؟ گفتند قبر میکَنند. تا پیامبر اسم قبر را شنیدند منقلب شدند و به عجله به سمت قبر رفتند و کنار قبر به زانو نشستند. من هم روبهروی ایشان نشستم تا ببینم چه میکنند. دیدم پیغمبر گریه کرد، به حدی که اشک چشمش خاک را تر کرد، بعد رو کرد به جماعت و فرمود برادران من برای مثل این روز آماده شوید.
حضرت زهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود بعد از اینکه مرا خاک کردی و خاک ریختی ساعتی کنارم بنشین و قرآن و دعا بخوان، زیرا آن ساعت ساعتی است که مرده محتاج به انس گرفتن با زنده است.
درخصوص شب اول قبر. روایت آمده که پیامبر (ص) فرمودند، بر میت ساعتی سختتر از شب اول قبر نمیگذرد پس رحم نمایید مردگان خود را به صدقه. اگر چیزی نیافتید برای صدقه نماز لیلهالدفن را برایش بخوانید. برطبق این روایت صدقه بر نماز لیلهالدفن تقدم دارد.
از موارد دیگر دربارهآسان شدن شب اول قبر این است که، روزی صد مرتبه بگوید “لااله الاالله الملک الحق المبین”، که امان از فقر و وحشت قبراست. همچنین هرکه بخواند سوره یاسین را پیش از آنکه بخوابد نیز از وحشت قبر امان یابد.
اهلبیت(ع) از عذاب فشار قبر به خدا پناه میبردند
عقبه دوم: فشار قبر.
امیرالمؤمنین فرمود: ای بندگان خدا بعد از مرگ برای کسی که آمرزیده نشود شدیدتر از مرگ است. از قبر و تنگی و تاریکی و غربت آن برحذر باشید، همانا قبر هرروز میگوید من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرم هستم. قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا گودالی از گودالهای جهنم است. همانا زندگی و معیشت سخت که خدا دشمن خود را از آن ترسانده عذاب قبر است. در قبر ۹۹ مار بزرگ بر کافر مسلط میشوند، گوشت او را نیش میکشند، استخوانش را میشکنند تا روز رستاخیز تکرار میکنند. اگر یکی از از آن مارها بر زمین بدمد زراعتی نخواهد رویاند. ای بندگان خدا نفسهای ضعیف و بدنهای نرم و نازک شما که کمی از اینها برایش کافی است از این عذاب ضعیف و ناتوان است.
روایت است امام صادق (ع) شب که برای نماز شب بیدار میشدند صدا را بلند مینمود و طوری ناله میزد که همه اهل خانه میشنیدند “اللهم اعنی علی هول المطلع و وسع علی ضیق المضجع و ارزقنی خیر ما قبل الموت و ارزقنی خیر ما بعد الموت. / خدایا من را از آن هول نجات بده و تنگی قبر را بر من وسعت بده. و بهترین روزی را برای قبل از مرگ و بهترین روزی را برای بعد از مرگ من قرار بده.”
در خصوص رهایی از فشار قبر: هرکه هر جمعه سوره نساء را بخواند. آنکه در نجف اشرف دفن شود، از خواص آن تربت آن است که عذاب قبر ساقط میشود. آب پاشیدن بر قبر یا گذاشتن چوب تر مستحب است. روزه گرفتن ۴ روز از ماه رجب. روزه گرفتن ۱۲ روز از ماه شعبان. خواندن سوره ملک بالای قبر میت.
مدفون شده در حرم امام حسین(ع) از عذاب قبر مصون است
عقبه سوم: سؤال نکیر و منکر. امام صادق (ع) میفرمایند: نیست از شیعه ما هرکه انکار کند سه چیز را: ۱ـ معراج، ۲ـ شفاعت،۳ـ سؤال در قبر. روایت شده آن دو ملک به هیبت هولناک بیایند. صدای ایشان مثل رعد غرنده و چشمهایشان مثل برق خیرهکننده. سؤال کنند پروردگارت کیست؟ پیغمبرت کیست؟ دینت چیست؟ به همین دلیل باید برای میت تلقین گفت.
از امام صادق (ع) منقول است چون مؤمن را داخل قبر کنند نماز در طرف راست، زکات در طرف چپ او، نیکویی و احسان مشرف بر او شوند، صبر درناحیهای قرار بگیرد. پس وقتی دو ملک سؤال کنند صبر گوید به نماز و زکات و بِرّ دریابید شما صاحب خود را، پس هرگاه عاجز شدید من هستم.
علامه مجلسی از کتاب محاسن از یکی از حضرات صادقین (ع) که چون مؤمن میمیرد در قبرش شش صورت به او وارد میشود، یکی از دیگری خوشروتر، پاکیزهتر و خوشبوتر، یکی راست میایستد و یکی چپ و یکی پیش رو و یکی پشت سر و یکی پایین پا و یکی بالای سر، آنکه خوشصورتتر است دربالای سرش میایستد. سؤال یا عذاب از هر جهت که میآید آنکه در آن جهت ایستاده مانع میشود. آنکه از همه خوشصورتتر است و بالای سر میت ایستاده به سایر صورتها میگوید شما کیستید؟ آنکه صاحب جانب راست است میگوید من نمازم. صاحب جانب چپ میگوید من زکاتم. آنکه پیش رو است میگوید من روزهام. آنکه عقب سر است میگوید من حج و عمرهام. آنکه در پایین پاست میگوید من بِرّ و احسانم. اینها میگویند تو کیستی که از همه ما بهتر و خوشبوتر و خوشروتری هستی؟ میگوید من ولایت آل محمد (ع) هستم.
از استاد محقق بهبهانی نقل است که فرمود در خواب دیدم امام حسین (ع) را. گفتم آقا از کسی که در جوار شما دفن شده سؤال میکنند؟ فرمود کدام ملک است که او را جرأت باشد که سؤال کند.
منبع: حسینیه مجازی روضه الشهداء