نود و ششمین جلسه از سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه / اوصاف جهنم و جهنمیان ۱
جهنم به محلی (مکانی) که مملو از انواع عذابها و کانون قهر و غضب الهی که دارای درکات و مراتب گوناگونی است گفته میشود.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین، اَلحَمدُلله الاوَّل بلا اول کان قبله و الاخر بلا اخر یکون بعدَهُ الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى ثم صلاه وسلام علی سیدنا ونبینا العبد الموید والرسول مسدد المصطفی الامجد حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(ص) وعلی اهل بیت الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعنه الدائم علی معاندیهم و مخالفیهم الی قیام یوم الدین آمین رب العالمین.
جلسه نود و ششم را به حول و قوه الهی آغاز میکنیم. جزء ۱۲ را تلاوت کرده و ثواب آن را تقدیم به امام هادی(ع) مینماییم.
در ادامه مباحث منزلهای مرگ تا قیامت؛ اوصاف بهشت و بهشتیان و جهنم و جهنمیان بیان میشود.
یکی از اوصافی که برای انبیاء الهی بالاخص در خصوص پیامبر(ص) میگویند، بشیر و نذیر است، به معنای بشارتدهنده و انذاردهنده. «إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا/ اى پیامبر ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستادیم (سوره احزاب، آیه ۴۵)» این بشارت و انذار تعلق پیدا میکند به وعدهها و وعیدهای خداوند.
خداوند متعال پیامبران را با مجموعهای از وعدهها و وعیدها فرستاده، وعدهها بشارت بهشت هستند و وعیدها مباحثی است که خدا انسان را از آنها میترساند. در قرآن کریم میزان وعدهها و وعیدها تقریبا برابر است.
اوصاف جهنم و جهنمیان
جهنم از نظر لغوی:
لغتشناسان در خصوص معنی جهنم گفتهاند؛ ژرف، عمیق، گودی عمیقی که گناهکاران را در آن میاندازند. همچنین در لسانالعرب به معنی عمق زیاد آمده است. برخی این کلمه را فارسی و برخی دیگر عربی میدانند.
جهنم از نظر اصطلاحی:
آیتالله مکارمشیرازی در کتاب جهنم در قرآن درخصوص تعریف جهنم میگوید: جهنم محلی (مکان) که مملو از انواع عذابها و کانون قهر و غضب الهی که دارای درکات و مراتب گوناگونی است گفته میشود.
با توجه به این توضیحات، بهشت رو به بالا است درجه دارد و جهنم رو به پایین است و شامل درکات میشود.
واژه «جهنم» ۷۷ بار در قرآن کریم آمده است. همچنین ۷ واژه دیگر در قرآن کریم بکار رفته که از مشقات دوزخ است برخی از علما نیز این معتقدند این هفت نام اشاره به آن هفت دری دارد که در سوره مبارکه حجر آمده است؛ «لَهَا سَبْعَهُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ / [دوزخى] که براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معین از آنان [وارد مىشوند] (سوره حجر، آیه ۴۴)»
بعضی دیگر از علما نیز معتفدند این هفت اسم شامل قسمتهای گوناگون جهنم میشود. به طور مثال سعیر، سقر، هاویه اسامی مختلف دوزخ است که در روایات آمده است که هر کدام از این اسمها و قسمتها مربوط به گناهکاران خاص است.
سقر؛ سرزمین متکبران در جهنم
برخی از عبارات مترادف جهنم به شرح زیر است:
«سقر»
واژه سقر در قرآن کریم ۴ بار بیان شده است از جمله در آیات شریفه سوره مدثر؛ «سَأُصْلِیهِ سَقَرَ/وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ/ لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ / لَوَّاحَهٌ لِّلْبَشَرِ / عَلَیْهَا تِسْعَهَ عَشَرَ/ زودا که او را به سقر در آورم/ و تو چه دانى که آن سقر چیست/ نه باقى مىگذارد و نه رها مىکند / پوستها را سیاه مىگرداند / [و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است(سوره مدثر، آیات ۳۰-۲۶)»
در روایات آمده است سقر سرزمینی است در جهنم که مخصوصا متکبران است چرا که سرچشمه اصلی کفر، کبر است.
«جحیم»
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «فَأَمَّا مَن طَغَى / وَآثَرَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا / فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى / اما هر که طغیان کرد / و زندگى پست دنیا را برگزید / پس جایگاه او همان آتش است(سوره نازعات، آیات ۳۹-۳۷)»
به شدت برافروختگی آتش حجم گفته میشود. این کلمه ۲۵ بار در قرآن استفاده شده است. البته این واژه را مترادف با جهنم میدانند و معتقدند مربوط به قسمت و گناه خاصی در جهنم نیست.
«نار»
خداوند در قرآن کریم ،۱۴۵ بار از واژه «نار» به عنوان جهنم یاد میکند، از این تعداد مشخص میشود که «نار» بیشترین عذاب در جهنم آتش است.
«سعیر»
وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیر / و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (سوره ملک، آیه ۱۰)»
این کلمه این ۱۶ بار و جمع آن که سُعُر است ۲ بار در قرآن تکرار شده است. سعیر آتشی است که بسیار سوزان و ملتهب و شعلهور است. (صحاحاللغه، مفردات راوندی). سعیر جایگاه کسانی است که آیات الهی را شنیدند اما درباره آن تعقل نکردند.
«حطمه»
کَلَّا لَیُنبَذَنَّ فِی الْحُطَمَهِ / وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَهُ / نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ / الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ / و تو چه دانى که آن آتش خردکننده چیست/ آ تش افروخته خدا[یى] است / [آتشى] که به دلها مىرسد(سوره همزه، آیات ۷-۴)
واژه «حطمه» صیغه مبالغه از حطم به معنی درهم شکستن است و حُطمه به معنی آتش درهمشکننده است.
«هاویه»
« وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ / فَأُمُّهُ هَاوِیَهٌ / وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ / نَارٌ حَامِیَهٌ/ و اما هر که سنجیدههایش سبک بر آید/ پس جایش هاویه باشد / و تو چه دانى که آن چیست / آتشى استسوزنده (سوره همزه، آیات۱۱-۸)»
هاویه از ریشه هُوّا به معنای سقوط و افتادن است، یعنی آتشی است که مجرمان در آن سقوط میکنند. در حقیقت هاویه عمق دوزخ را میرساند. همچنین در روایات آمده که هاویه جای یک عده خاص از دشمنان اهل بیت است.
«لظی»
«لظی» واژه دیگری از مشتقات جهنم است « کَلَّا إِنَّهَا لَظَى / نَزَّاعَهً لِّلشَّوَى / تدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى / نه چنین است [آتش] زبانه مىکشد/ پوستسر و اندام را برکننده است/ هر که را پشت کرده و روى برتافته (سوره معارج، آیات۱۷-۱۵)» در جای دیگر به معنی آتش یا شعله خاص آتش آمده است.
جهنمیان در طبقات آن سرگردانند
آنچه ذکر شد واژگانی است که در خصوص جهنم به کار میرود.
براساس آیه شریفه ۴۴سوره مبارکه حجر، جهنم دارای درهای مختلف و همچنین دارای طبقات و درکات گوناگونی است که عمیقتر میشود. علامه طباطبائی در این خصوص می گوید: منظور از این هفت در، هفت نوع عذاب است.
همچنین در روایتی از امیرالمؤمنین (ع) آمده که جهنم هفت در دارد و این درها طبقاتی هستند که هریک بالای دیگری است. حضرت یک دست خود را بر دیگری نهاد و فرمود اینچنین. پایینترین طبقه جهنم است و بالای آن سعیر است و بالای آن هاویه است. البته در برخی روایات برعکس آمده که بالاترین آنها جهنم است و پایینترینشان هاویه.
همچنین در دعای پرفیض کمیل میخوانیم؛ « یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ أَطْبَاقِهَا / در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود».
وصف آتش جهنم در قرآن و روایات:
محوریترین، مهمترین و بیشترین عذاب قیامت، آتش است که در قرآن کریم با واژههای لظی، هاویه، حطمه، سعیر، نار و سقر ذکر شده.
چترهای آتش در جهنم مهیا شده
پیرامون خصوصیات این واژهها توضیحات کوتاهی بیان میشود؛
۱ـ عظیم و گسترده
این معنی با توجه به کلمه «سعیر» همچنین آیات دیگر نظیر آیه « إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ / تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ / چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مىشنوند در حالى که مىجوشد / نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهندهاى نیامد(سوره ملک، آیات ۷و۸)» با توجه به این آیه دوزخ هم غرش میکند. همچنین آیات سوره مرسلات که میفرماید: « انطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ / لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ / إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ / بروید به سوى [آن] دود سه شاخه/ نه سایهدار است و نه از شعله [آتش] حفاظت مىکند / [دوزخ] چون کاخى [بلند] شراره مىافکند (سوره مرسلات، آیات ۳۲-۳۰)»
همچنین در سوره مبارکه کهف میفرمایند: «…إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا / … ما براى ستمگران آتشى آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را در بر مىگیرد و اگر فریادرسى جویند به آبى چون مس گداخته که چهرهها را بریان مىکند یارى مىشوند وه چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است(سوره کهف، آیه ۲۹)» و نیز در سوره زمر در خصوص جهنم میفرماید: «لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ … / آنها از بالاى سرشان چترهایى از آتش خواهند داشت و از زیر پایشان [نیز] طبقهایى [آتشین است] این [کیفرى] است …(سوره زمر، ایه ۱۶)»
۲ـ بسیار داغ و سوزان
سقر، حُطَمه و هاویه معانی از سوزان و داغ هستند.
امام صادق (ع) فرمود: روزی جبرئیل به نزد حضرت رسول آمد و رو ترش کرد و آثار اندوه در چهرهاش نمایان بود، درحالی که همیشه خندان شرفیاب میشد. حضرت فرمودند چرا امروز غضبناک و محزون آمدهای؟ جبرئیل گفت که امروز دَمهایی را که بر آتش جهنم میدمیدند از دست گذاشتند. فرمود: دمهای آتش جهنم چیست ای جبرئیل؟ گفت پیغمبر حقتعالی امر فرمود که هزار سال بر آتش جهنم دمیدند تا سفید شد، پس هزار سال دیگر دمیدند تا سرخ شد، پس هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه شد، اکنون سیاه و تاریک است.
آتش جهنم دل و جان آدمی را میگیرد
۳ـ صدای هولناک
«إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ / چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مىشنوند در حالى که مىجوشد(سوره ملک، آیه ۷)»
شهیق به معنای عَرعَر کردن الاغ و ناله و زاری و شیون است. همچنین در برخی روایات آمده،خدا میداند سیهه جهنم چگونه است.
علاوه بر آنچه گفته شد جهنم دیگری را نیز داراست از جمله؛
«الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ / [آتشى] که به دلها مىرسد (سوره همزه، آیه ۷)»
یعنی آتشی که جسم و روح انسان را با هم میسوزاند.
«فِی عَمَدٍ مُّمَدَّدَهٍ / در ستونهای کشیده و طولانی! (سوره همزه،آیه ۹)» زبانه کشیدن آتش یکی دیگر از خصوصیات جهنم است.
در روایتی از رسول خدا نقل شده که ایشان در سفر معراج در آسمان اول ملک خازن جهنم را میبینند که هرگز نخندیده، حتی به روی رسول خدا هم لبخند نزد. پیغمبر درخواست میکند و جبرئیل میگوید که به رسول خاتم نشان بده آتش جهنم را. رسول خدا فرمود، مالک پرده را برداشت دری از درهای جهنم گشود. ناگاه از آن زبانهای به آسمان بلند شد و ساتع گردید و خروش آمد که در بیم شدم.
در قرآن کریم، آیاتی در خصوص ذلیل کنندگی آتش جهنم، سرد نشدن آن، محیط بودن آن بر کافران آمده است. همچنین روایاتی در این زمینه نیز موجود است
گناهکاران روز قیامت با زقوم پذیرایی میشوند
خوراکیها و نوشیدنیهای جهنم:
«… وَالَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ … / … و کسانى که کفر ورزیدهاند به سزاى کفرشان شربتى از آب جوشان …(سوره یونس، آیه ۴)» همچنین در آیه دیگری میفرمایند: «وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا / و اگر فریادرسى جویند به آبى چون مس گداخته که چهرهها را بریان مىکند یارى مىشوند وه چه بد شرابى و چه زشت جایگاهى است (سوره کهف، آیه ۲۹)»
در جهنم با وجود عذابهای مختلف ولی مرگی برای آن نیست و ادامه دارد، قرآن نیز میفرماید: «ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى / آنگاه نه در آن مىمیرد و نه زندگانى مىیابد(سوره اعلی، آیه ۱۳)»
همچنین در جای دیگری میفرمایند: «…وَسُقُوا مَاء حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ / … آبى جوشان به خوردشان داده مىشود [تا] رودههایشان را از هم فرو پاشد(سوره محمد، آیه ۱۵)»
در خصوص طعامهای جهنمی نیز قرآن میفرماید: «لَآکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ / فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ / فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ / فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ / هَذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ / قطعا از درختى که از زقوم استخواهید خورد / و از آن شکمهایتان را خواهید آکند / و روى آن از آب جوش مىنوشید / [مانند] نوشیدن اشتران تشنه / این است پذیرایى آنان در روز جزا (سوره واقعه، آیات ۵۶-۵۲)»
آیات قرآن به وضوح تصاویر جهنم را به ما نشان میدهد.
متاسفانه برخی از اساتید به جای بیان عذابهای جهنم، مباحث عرفانی را مطرح میکنند و عذابهای الهی را تعبیری بیش نمیدانند.
«مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ / یَتَجَرَّعُهُ وَلاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ / [آن کس که] دوزخ پیش روى اوست و به او آبى چرکین نوشانده مىشود / آن را جرعه جرعه مىنوشد و نمىتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سویش مىآید ولى نمىمیرد و عذابى سنگین به دنبال دارد (سوره ابراهیم، آیات ۱۶ و ۱۷)
علامه طباطبائی در خصوص صدید که غذایی است که به جهنمیان داده میشود میگوید؛ چرک و خونی است که از ارحام جاری میشود. برخی دیگر نیز آن را چرک، ترشح و خون جاری از زن زناکار میدانند.
چرک و خونابه نوشیدنی جهنمیان
«هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ / این جوشاب و چرکاب است باید آن را بچشند (سوره ص، آیه ۵۷)» برخی هم معنا کردند چرک و خونابه دوزخیان به این معنی که وقتی فرد در جهنم براثر عذاب زخمهایش چرک میکند، خونابه آن چرک به عنوان عذاب دیگری به او خورانده میشود.
« وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ / لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ / و خوراکى جز چرکابه ندارد / که آن را جز خطاکاران نمىخورند(سوره حاقه، آیات ۳۶و۳۷)» غسلین غذای دیگری است که به جهنمیان داده میشود.
قرآن در مواردی این طعامها را برای افرادی که تکذیب میکنند، منکر میشوند، میداند اما در آیه ۳۷ سوره حاقه غسلین را برای خطاکاران میداند، مومنین هم میتوانند جزو خطاکاران باشند.
غذای دیگر جهنمیان ضریع است و قرآن در این خصوص میفرماید: « لَّیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٍ / لَا یُسْمِنُ وَلَا یُغْنِی مِن جُوعٍ / خوراکى جز خار خشک ندارند / [که] نه فربه کند و نه گرسنگى را باز دارد(سوره غاشیه، آیات ۶و۷)»
در روایت است که جبرئیل به پیامبر فرمود اگر قطرهای از ضریع که عرق اهل جهنم از چرک و آلودگیفرجهای زناکارانه است که در دیگهای جهنم جوشیده و به جای آب اهل جهنم میخورانند اگر در آبهای اهل دنیا بریزند هر آیینه جمیع اهل دنیا از گندش بمیرند.