اشتقاق نام فاطمه سلام الله علیها از اسم فاطر
کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهره مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هَوْذَهَ عَنِ النَّهَاوَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَیْلَهَ أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ صِرْتُ إِلَى سِدْرَهِ الْمُنْتَهَى فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدُ فَدَنَوْتُ دُنُوَّهً وَ الدُّنُوَّهُ مَدُّ الْبَصَرِ فَرَأَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَخَرَرْتُ لِلَّهِ سَاجِداً فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ مَنْ خَلَّفْتَ فِی الْأَرْضِ قُلْتُ یَا رَبِّ أَعْدَلَهَا وَ أَصْدَقَهَا وَ أَبَرَّهَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیِّی وَ وَارِثِی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی فَقَالَ لِی أَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ غَضَبَهُ عِزٌّ وَ رِضَاهُ حُکْمٌ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَى وَهَبْتُ لِأَخِیکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُ عَلِیّاً وَ أَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَى یَا مُحَمَّدُ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَهَبْتُ لِابْنَتِکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهَا فَاطِمَهَ وَ أَنَا فَاطِرُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ وَهَبْتُ لِسِبْطَیْکَ اسْمَیْنِ مِنْ أَسْمَائِی فَسَمَّیْتُهُمَا الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ أَنَا الْحَسَنُ الْبَلَاءِ قَالَ فَلَمَّا حَدَّثَ النَّبِیُّ ص قُرَیْشاً بِهَذَا الْحَدِیثِ قَالَ قَوْمٌ مَا أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُحَمَّدٍ بِشَیْءٍ وَ إِنَّمَا تَکَلَّمَ عَنْ هَوَى نَفْسِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِبْیَانَ ذَلِکَ وَ النَّجْمِ إِذا هَوى ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى إِلَى آخِرِ الْآیَاتِ.
در کنز الفوائد آمده است، امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «آن شبی که مرا به آسمان میبردند، به سدرهًْ المنتهی رسیدم. جبرئیل به من گفت: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! جلو بیا، خیلی نزدیک شدم، نور بسیار درخشانی را دیدم. خدا را سجده کردم. جبرئیل به من گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه کسی را در زمین به جای خود گذاشتی»؟ گفتم: «پروردگارا! عادلترین فرد زمین و صادقترین آن و پاکترین آن و امینترین آن علیّبنابیطالب (علیه السلام). او جانشین و وارث من است و جانشین من در میان خاندان من است. پس به من گفت: سلام مرا به او برسان و به او بگو: خشم او عزّت است و رضایت او حکم و فرمان است. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خدایی هستم که جز او خدایی نیست؛ همان رفیع الشأن بالا مرتبه. به برادر تو، اسمی از اسمهای خود را دادهام و او را علی (علیه السلام) نامیدم و من خود همان علی اعلی یعنی بلند مرتبه هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من آن خداوندی هستم که جز او خدایی نیست. همان آفرینندهی آسمانها و زمین. به دختر تو نامی از نامهای خودم را دادهام. او را فاطمه (سلام الله علیها) نام نهادم و من خود شکافندهی (فاطر) و آفرینندهی همه چیز هستم. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! من همان خدایی هستم که جز او خدایی نیست. همانکه خوب آزمایش میکند. به نوادگان تو، دو اسم از اسمهای خود را عطا کردم. آن دو را، حسن و حسین (علیها السلام) نامیدم و من خود آن آزمایشگر نیکو (حسن البلاء) هستم». حضرت فرمود: «وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) این حدیث را برای قریش خواند، گروهی گفتند: خداوند، چیزی به محمّد (صلی الله علیه و آله) وحی نکرده است، او از خودش این حرفها را میزند. در نتیجه خداوند در بیان آن موضوع این آیات را نازل کرد: و النَّجْمِ إِذَا هَوی، «مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی * عَلمَهُ شَدِیدُ القُوی
منابع:
بحار الأنوار، الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج ۲۴، ص ۳۲۴
برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲۷