پیرهن خونین را به طاق عرش میزنند
اذا قامَتِ القیامهُ نادی مُنادٍ مِنْ بَطنانِ العَرْشِ: «یا أَهلَ المَحْشَرِ، غُضّوا أَبصارَکُم، فَإِنَّها تُریدُ أَنْ تَجُوزَ فاطمهُ عَلَیها سَلام بنتُ محمدٍ صلی الله علیه و آله.
فَتَأتی فاطمهُ و عَلی رأسِها ثَوبُ الحسینِ مخضبٌ بالدماء، فَتَأخُذُ بقائِمهِ العَرشِ وَ تَقولُ: «اللّهُمَ احکُمْ بَینی و بَینَ قَتَلهِ وَلَدی الحُسَیْن »، فَیُدخِلُ اللّهُ تَعالی قتلهَ الحسینِ النّارَ.
(وفاطمهُ علیها سلام تَقولُ بَعدَ ذلک: «اللّهمَ اقْبَلْ شَفاعَتی فَیمَنْ بَکی عَلی وَلدی الحُسینِ». فَیَقبلُ اللّهُ شفاعَتَها و یُدخِلُ الباکینَ علی الحسینِ عَلَیه السَّلام فِی الجنهِ)
هنگامیکه قیامت بر پا میشود، منادی از قلب عرش ندا میدهد: ای اهل محشر چشم بر بندید که همانا فاطمه علیهاسلام دختر محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم قصد دارد از محشر عبور کند. پس فاطمه علیهاسلام میآید در حالی که بر سرش لباس خونآلود حسین علیهالسلام است.
آن را به ستون عرش آویخته و میگوید: خداوندا بین من و قاتلان فرزندم حسین علیه السلام حکم بفرما. پس خداوند قاتلان حسین علیهالسلام را وارد آتش میکند و فاطمه علیهاسلام میگوید: خداوندا شفاعت مرا در حق کسانی که بر فرزندم حسین علیهالسلام گریستند، قبول کن خداوند هم شفاعت او را می پذیرد و گریه کنان بر حسین علیهالسلام وارد بهشت میشوند.
منابع:
الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری، ج ۲۴، ص۹۹
برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۶