طناب برگردن حضرت علی و زدن حضرت زهرا
شیخ یوسف بحرانی(متوفای۱۱۸۶ق)، فقیه و محدث بزرگ، شیخ یوسف بحرانی در مقام احتجاج می گوید:
«…و او را به زور و در حالی که طنابی به گردنش انداخته بود و در میان مردم می کشید، بیرون آورد و دور تا دور خانه اش هیزم چید تا آن را به روی او و کسانی که در خانه بودند،آتش بزند… و زدن زهرا(س) که در اثر آن فرزندش را سقط کرد، و زدن سیلی، چنان که به صورت نقش برزمین شد، وسوز و گداز و ناله اش به هوابرخاست.»
منبع:
الحدائق الناظره، ج۵، ص ۱۸۰
برداشت شده از کتاب “رنج های حضرت زهرا س”
نوشته علامه سید جعفر مرتضی عاملی
ترجمه محمد سپهری
انتشارات تهذیب (قم)
———————————-
طناب بر گردن مولا
اگر چه بیشتر اینطور شنیده ایم که دستان مولا را با طناب بسته اند اما در کتاب شریف “الدمعه الساکبه” روایتی از بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۷۰ نقل شده که در آن آمده است:
دشمنان خدا در حالی که طنابی به گردن مبارک امام ع انداخته بودند، آن حضرت را به سمت مسجد می کشیدند که فاطمه س بین علی ع و آنان حائل شد و در خانه را گرفت تا نگذارد که علی ع را ببرند.
فاطمه س در این حال بود که ناگهان قنفذ او را با تازیانه زد. آن ضربه به قدری شدید بود که اثرش تا رحلت حضرت زهرا س مثل بازوبند گرد بازویش باقی بود.
الا لعنه الله على القوم الظالمین
الدمعه الساکبه ص ۱۱۲
———————————-
سیلی خوردن صدیقه طاهره
ابو محمد از عبدالله بن سنان، از ابو عبدالله امام صادق(ع) نقل کرد که فرمود:
چون رسول خدا(ص) رحلت فرمود و ابوبکر بر تخت خلافت نشست کسی به دنبال وکیل فاطمه(س) فرستاد که او را بیرون آورد.
ابوبکر نوشته ای برای فاطمه(س) در رد فدک نوشت. عمر در راه به او رسید، گفت: دختر محمد! این نوشته که با خود داری چیست؟
حضرت فرمود: نوشته ای است که ابوبکر در رد فدک برایم نوشته است.
گفت: آن را به من بده.
فاطمه(س) حاضر نشد نوشته را به او بدهد. عمر لگدی به او زد. او به پسری به نام محسن آبستن بود که او را در اثر همان ضربه سقط کرد. پس عمر فاطمه را سیلی زد. گویی به گوشواره گوش او می نگرم که شکسته شد.
سپس نوشته را گرفت و پاره کرد. فاطمه به خانه رفت و ۷۵ روز در اثر ضربه عمر بستری شد. آنگاه رحلت کرد.
چون مرگش فرا رسید علی (ع) را خواست و به او گفت: یا تضمین می کنی یا به زبیر وصیت میکنم.
علی(ع)گفت: دختر محمد! خودم وصیت تو را تضمین می کنم.
فاطمه گفت : تو را به حق رسول خدا(ص) می خوانم که وقتی از دنیا رفتم، آن دو بر جنازه ام حاضر نشوند و بر من نماز نگذارند.
منبع:
الاختصاص ص۱۸۴
بحار الانوار ج۲۹ ص۱۹۲
برداشت شده از کتاب “رنج های حضرت زهرا س”
نوشته علامه سید جعفر مرتضی عاملی
ترجمه محمد سپهری
انتشارات تهذیب (قم)
———————————-
دستور زدن حضرت زهرا
شیخ احمد طبرسی (قرن ۶) از سلمان فارسی نقل می کند:
فَأرسَلَ ابوبَکر إلی قُنفُذ إضرِبها، فَألجَأهَا إلی عِضادَهِ بَیتِها، فَدَفَعَها فَکَسَرَ ضِلعاً مِن جَنبِها… .
و ابوبکر، سراغ قنفذ فرستاد که او را بزن! لذا آن بانو را به سمتی از خانه اش پرت کرد و استخوان دنده ای از پهلویش را شکست…
منبع:
الإحتجاج، ص ٨٣، چاپ اعلمی، بیروت
برگرفته از کتاب “درسنامه فاطمی”
نویسنده: مجید جعفرپور
ناشر: بیت الاحزان