به مناسبت حضور یک شهید گمنام
جوونا اشک بریزید که وقت بارون اومده
برامون از کربلا یه دونه مهمون اومده
خانوما گریه کنید بجای مادر شهید
داداشا اشک بریزید جای برادر شهید
شاید این شهید ما عزیز یه خونه باشه
شایدم یه دختری چشم انتظار باباشه
آی شهید بی نشون که پرپر حسین شدی
خوش بحالت تو حرم کبوتر حسین شدی
وقتی جسمت زیر آفتاب افتاده رو خاکا بود
بدن کبود و سوختت تازه مثل آقا بود
آقامون تو کربلا تشنه رو خاکا جون دادش
معنی بندگی رو به عاشقا نشون دادش
خواهرش یه گوشه واستاده بود و نیگا میکرد
دستاش و رو سرگذاشت همش خدا خدا میکرد
ظالمی با چکمه هاش رو سینه آقا نشست
جوونا داد بزنید استخون سینه شکست