به مناسبت ولادت استادم حاج منصور ارضی!
روز شادی و شعف آمده دل پرشور است
شام تاریک فنا گشته و فصل نور است
باده و جام و سبو و می و مستی جور است
موسم دیدن و بوسیدن روی حور است
چشم بد از رخ معشوق دل ما دور است
/// کف بزن مولد فرخنده حاج منصور است…
این درختی است که دارای هزاران ثمر است
خود چو خورشید بود صاحب صدها قمر است
گوهری از یم عشقش که به ما جلوه گر است
طاهری، حیدری و حاج سعید و سازور است
دیده دشمن بدخواه جنابش کور است
/// کف بزن مولد فرخنده حاج منصور است…
نورالانوار ولایت به رخش تابیده است
رحمت حضرت ارباب بر او باریده است
مثل او رهبری عمار به خود نادیده است
پشت صد هاشمی از یک سخنش لرزیده است
حسد و کینه و بخل از دل پاکش دور است
/// کف بزن مولد فرخنده حاج منصور است…
من که با نغمه داوودی او آرامم
پر شده از نفس و عشق و مرامش جامم
گرچه در خیل مریدان رخش گمنامم
نوکر و عاشق ژولیده اویم، فامم
او سلیمان بود و شعر ضعیفم مور است
/// کف بزن مولد فرخنده حاج منصور است
اول اردیبهشت ۹۴